کد مطلب: ۱۵۲۸۶۲

منتقدین و موافقینِ مدیریت ۱۲ ساله قالیباف در شهرداری تهران چه می‌گویند؟

بالا و پایینِ «اقتصادِ شهر» در دوران سردار

بالا و پایینِ «اقتصادِ شهر» در دوران سردار

محمدباقر قالیباف روزهای آخر مسئولیت خود را در شهرداری تهران می‌گذارند و تا چند روز دیگر، باید سکان اداره شهر را به محمد‌علی نجفی بسپارد. اما او چگونه شهری را تحویل گرفت و چگونه شهری را تحویل می‌دهد؟ در نوشتار حاضر به اقتصاد شهریِ تهران، در دوران «پسا-قالیباف» می‌پردازیم.

محمد مهدی حاتمی: محمد‌باقر قالیباف طولانی‌ترین دوران مدیریت بر شهرداری تهرانِ مدرن را به نام خود کرده است و اگر هیچ دستاورد دیگری نداشته باشد که در کارنامه خود ثبت کند، می‌تواند دست‌کم به همین یک مورد ببالد: ماندن در راس مدیریت، آن هم در شهری با بودجه سالانه چند میلیارد دلاری.

در واقع حتی از بزرگ‌ترین استان‌های کشور هم بیشتر بودجه دریافت می‌کند، هر چه نباشد بازی‎های قدرت ظریفی می‌طلبد که از هر کسی بر نمی‌آید. با این همه، قالیباف مدعای بزرگی هم دارد که اکنون و با رفتن او از شهرداری تهران، بهتر از هر زمانی می‌توان آن را به بوته نقد گذاشت: مدرن کردن مدیریت شهر.

منتقدان می‌گویند تهران به دلیل سیاست‌های مدیریتی قالیبافی که شورای شهر هم حریف او نبوده، حالا به شهری «سودا‌زده» بدل شده که «مال‌ها» و پاساژهای تجاری، بر فضاهای عمومی آن سیطره یافته‌اند و تمامی ظرفیت‌های آن حتی برای سال‌های آتی، «پیش‌خور» شده است.

مدعایی بزرگ‌تر از خودِ مدعی

به گزارش تجارت‌نیوز ، قالیباف و طرفداران او می‌گویند او مدیر موفقی بوده که پس از تجربه نوسازی مدیریت در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (از جمله راه‌اندازی پلیس 110 و منضبط کردن ساختار اداری نیروی انتظامی) شهرداری تهران را هم وارد دوران جدید خود کرده است.

شنبه شبِ هفته جاری، قالیباف در برنامه تلویزیونی «نگاه 1» به سایر دستاوردهای دوران مدیریت خود در شهرداری تهران هم اشاره کرد. از جمله گفت که در 12 سال گذشته، طول خطوط مترو را در تهران از 33 کیلومتر به حدود 300 کیلومتر رسانده و سرانه فضای سبز در این شهر را از حدود 7.5 متر مربع، به 16 متر مربع رسانده است.

قالیباف همچنین گفت که به این دلیل نتوانسته با آلودگی هوا در تهران مقابله کند که اختیار تصمیم‌گیری‌های کلان، از جمله افزایش عوارض تردد خودرو در تهران، به شهرداری تهران تفویض نشده است وگرنه شهرداری می‌توانست این معضل را هم به خوبی مدیریت کند.

تهران به مثابه سکوی پرتاب سیاسیون

واقعیت اما این است که شهرداری تهران، دست‌کم از زمان تصدی این پست توسط غلامحسین کرباسچی و نه محمدباقر قالیباف، دوران جدید خود را شروع کرده بود و اصولا شاید این دوران جدید از آن‌ رو اهمیت یافته بود که تهران، مدام پر جمعیت‌تر و پر جمعیت‌تر می‌شد.

کرباسچی 108 ماه شهردار تهران بود و برای نخستین بار پس از انقلاب، شهردار تهران در جلسات هیات‌دولت شرکت داده می‌شد. او تهران را از شهری نیمه‌مدرن، به شهری مدرن بدل کرد و این کار را نه فقط با احداث اتوبان‌ها، پل‌ها و فرهنگسراها، که با زیر و زبر کردن بوروکراسی شهری پی گرفت.

با این همه، شهرداریِ کرباسچی سازمان‌های متعدد و نوظهوری به خود دید که امروز بیشتر به پاشنه آشیل بوروکراسی شهری بدل شده‌اند تا نقطه قوت آن: سازمان زیباسازی شهرداری تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، موسسه همشهری و بسیاری نهادهای دیگر در این دوره شکل گرفتند و کار را به جایی رساندند که نجفی، شهردار جدید تهران، ناچار شده از فربه بودن ساختار پرسنلی شهرداری تهران، که بیش از 60 هزار نفر نیرو دارد، شکوه و شکایت کند.

شهرداری تهران کرباسچی شهرداری تهران را خواسته یا ناخواسته سیاسی کرد و با ورود به کارزار محاکمه «سیاسیِ» خود، این سمت را اهمیتی بخشید که بعدها حتی بیشتر هم اوج گرفت. در واقع شهرداری تهران از زمانی مهم تلقی شد که قربانی و بهانه اولین مواجهه مستقیم جناح‌های سیاسی، پس از دوم خرداد 1376 شد.

محمود احمدی‌نژاد مثال بارز سیاسی شدن مدیریت شهری و اوج‌گیری اهمیت آن بود. او حدود 2 سال شهردار تهران بود و در این مدت، مدیریت شهری را وارد عرصه‌های خلاف عادت بسیاری کرد: به جوانان وام ازدواج پرداخت کرد، با حمایت شورای شهر تهران اعلام کرد شهرداری به مردم لبنان کمک مالی بلاعوض اعطا می‌کند و در مصاحبه‌ای تلویزیونی از اینکه رییس جمهورِ وقت در ترافیک مانده و حال شهروندانِ در ترافیک مانده را بهتر درک می‌کند، اظهار خوشحالی کرد. هر چه باشد او محمود احمدی‌نژاد بود.

عباس آخوندی، گفته بود تنها در فاصله سال‌های 1389 تا 1392، بیش از 700 هزار واحد مسکونی در تهران پروانه ساخت گرفته‌اند و به این ترتیب، در همین 3 سال، حدود 2.5 میلیون نفر به جمعیت تهران اضافه شده است.

اظهارنظر در مورد محمدباقر قالیباف و دوران تصدی او بر شهرداری تهران اما دشوارتر است: مدیریت قالیباف در دوران تمرکزگریزیِ برآمده از انفجار رسانه‌ها طی شد و افزون بر این، با اهمیت یافتن هر چه بیشتر شوراهای شهر و شکل‌گیری مطالبات مردمی از مدیریت شهری، او به ناگزیر تغییراتی در نحوه مدیریت شهر تهران ایجاد کرد.

تهران، 12 سال بعد

قالیباف اما چگونه شهری را تحویل داده است؟ امروز و پس از 12 سال مدیریت قالیباف بر شهرداری تهران، گفته می‌شود این نهاد بین 20 تا 60 هزار میلیارد تومان بدهی دارد و شهردار آینده، عملا باید بدهی‌های شهردار پیشین را صاف کند.

جمعیت تهران نیز امروز دست کم 4 میلیون نفر بیشتر از زمانی است که قالیباف شهر را تحویل گرفت و به اذعان خود او، در قیاس با سال 1386، تهرانِ امروز دو برابر بیشتر خودرو دارد: تعداد خودروهایی که در سال 1386 در تهران تردد می‌کردند 2 میلیون دستگاه بود و امروز، 4 میلیون دستگاه خودرو در تهران وجود دارد.

تهران امروز علاوه بر این آن قدر اتوبان دارد که کمتر کسی ترجیح می‌دهد با مترو یا BRT این سو و آن سو برود و بسیاری خودروی شخصی را بر حمل‌ونقل عمومی ترجیح می‌دهند.

عباس آخوندی، وزیر مسکن و شهرسازی هم چندی پیش در یک سخنرانی گفته بود تنها در فاصله سال‌های 1389 تا 1392، بیش از 700 هزار واحد مسکونی در تهران پروانه ساخت گرفته‌اند و به این ترتیب، در همین 3 سال، حدود 2.5 میلیون نفر به جمعیت تهران اضافه شده است. آخوندی اخیرا و در جریان بررسی صلاحیت خود برای تصدی وزارت راه و شهرسازی در دولت دوازدهم اعلام کرده بود که حدود 2.6 میلیون واحد مسکونی خالی در کشور وجود دارد که حدود 500 هزار تعداد از این خانه‌های خالی در تهران واقع شده‌اند.

این‌ها همه یعنی چه و به بیان دیگر، منتقدان مدیریت قالیباف بر شهرداری تهران چه می‌گویند؟ منتقدان می‌گویند قالیباف برای آنکه تهران را توسعه بدهد، «آن را فروخته است». فروش شهر تنها به فروش تراکم خلاصه نمی‌شود و فروش دارایی‌های شهر و افزودن بر کوهِ بدهی‌هایی که به شهردار بعدی ارث خواهد رسید، خود مصداقی از فروش شهر است.

منتقدان می‌گویند تهران به دلیل سیاست‌های مدیریتی قالیبافی که شورای شهر هم حریف او نبوده، حالا به شهری «سودا‌زده» بدل شده که «مال‌ها» و پاساژهای تجاری، بر فضاهای عمومی آن سیطره یافته‌اند و تمامی ظرفیت‌های آن حتی برای سال‌های آتی، «پیش‌خور» شده است.

از اقتصاد جا‌به‌جایی تا اقتصادِ فرهنگ

به گزارش تجارت‌نیوز ، قالیباف البته به این انتقادات پاسخ‌هایی هم داده است. او از جمله گفته که بدهی‌های شهرداری تهران تنها حدود 16 هزار میلیارد تومان است و از دیگر سو، دولت حدود 19 هزار میلیارد تومان (به عنوان مثال، به دلیل عدم پرداخت سهم خود در خرید واگن‌های مترو و نیز اتوبوس) به شهرداری تهران بدهکار است. او افزون بر این گفته که فروش تراکم در شهر تهران کاملا قانونی و بر اساس مصوبات شورای عالی شهرسازی بوده که بدون حضور نمایندگان شهرداری تهران تصمیم‎گیری می‌کند.

نقدهای مثبتی هم از زاویه نگاه اقتصادی به عملکرد دوازده ساله قالیباف در شهرداری تهران وارد شده است، از جمله اینکه توسعه حمل و نقل عمومی در این شهر، علی‌رغم همه کاستی‌هایش، عملا به اقتصاد شهر کمک کرده است.

متروی تهران به تنهایی، امروز بارِ حدود 4 میلیون سفر شهری را به دوش می‌کشد و این خود موجب جا‌به‌جایی سرمایه در شهر شده است. توسعه مراکز فرهنگی و از جمله پردیس‌های سینمایی و سالن‌های برگزاری کنسرت‌های موسیقی هم به شکل‌گیری نوعی اقتصادِ فرهنگ در تهران انجامیده که تا پیش از این، به هیچ عنوان چنین شکل و شمایلی نداشته است.

شهرداری تهران

افزون بر این، شهرداری تهران در دوره مدیریت قالیباف خواسته یا ناخواسته پذیرفت که مسئولیتش فرابخشی‌تر از صرفِ جمع‌آوری زباله و آسفالت‌کردن خیابان‌ها است. شهرداری اکنون علاوه بر مدیریت ماموریت‌های آتش‌نشانی، به دنبال تصدی مسئولیت نیروی انتظامی و حتی نیروهای امداری در تهران هم هست.

تلاش‌های سیاسی و رسانه‌ای شخصِ قالیباف و تیم او برای جا انداختن اینکه شهردار تهران باید به شکل مستقیم و با رای مردم انتخاب شود، دست کم این نتیجه را به دنبال داشت که شهروندان تهرانی احساس کنند مدیریت شهرشان اهمیت دارد و می‌توانند در فضایی عُرفی شده، از مدیران انتظاراتِ عملکردی داشته باشند.

تلاش‌های قالیباف برای انتخاب مستقیم شهردار، از جمله به دلیل ناسازگاریِ این مطالبه با ذات و فلسفه شکل‌گیری شوراهای شهر، به جایی نرسید اما به زعم نگارنده، قدمی بود برای هر چه پاسخگوتر کردن و شفاف‌تر کردن مدیریت شهری در ایران. کاش این تلاش‌ها دنبال شوند.

تهران، شهری که تمام شد

اکنون زمان پاسخ‌گویی به این پرسش است که عملکرد قالیباف، دست‌کم در عرصه اقتصادی در شهر تهران چگونه بوده است؟

اکنون حدود 500 هزار واحد خالی در تهران وجود دارد که عمدتا در مناطق 1 تا 3 شهری متمرکز شده‌اند و در خوانشِ اقتصادی، «کالای لوکس» به حساب می‌آیند.

ظرفیت جمعیتی تهران اکنون تکمیل شده و بسیاری از خیابان‌ها، جایی برای سوزن‌ انداختن هم ندارند. مناطق جغرافیایی بکری مانند منطقه 22، که می‌توانستند به مثابه تنفس‌گاهی برای شهر عمل کنند، اکنون در چنبره برج‌های نیمه‌کاره‌ای گیر کرده‌اند که تمامی ضوابط شهرسازی را هم زیر پا گذاشته‌اند.

شهرداری تهران

معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت محیط زیست در دولت یازدهم در جایی گفته بود تمامی ظرفیت‌های زیست‌محیطی، جمعیت‌شناختی و حتی زیرساختی تهران تا سال 1375 تکمیل شده‌اند و تا امروز که بیش از دو دهه از این تکمیلِ ظرفیت در تهران می‌گذرد، این شهر عملا در شرایطی اضطراری به حیات خود ادامه داده است.

شهرداری تهران که از سال 1368 بدین‌سو و پس از قطع بودجه‌های دولتی، همواره دغدغه نبودِ درآمدهای پایدار را داشته است، اکنون به کوهی از بدهی بدل شده و نه فقط منبعی برای درآمد پایدار به دست نیاورده، که ظرفیتی برای درآمدزایی هم باقی نگذاشته است.

شهرداری تهران در دوره 12 ساله مدیریت قالیباف، حدود 140 هزار میلیارد تومان درآمد داشته و این در حالی است که مجموع بدهی‌های معوق بانکیِ تمامی بانک‎های کشور، که به عنوان یکی از اصلی‌ترین عوامل رکود اقتصادی در کشور شناخته می‌شود، حدود 100 هزار میلیارد تومان تخمین زده می‌شود.

به عنوان مثال، رکود مسکن مشکلی ملی است و منحصر به تهران نیست، اما تهران این مشکل را به شکلی کاریکاتور‌گونه تجربه می‌کند: اکنون حدود 500 هزار واحد خالی در تهران وجود دارد که عمدتا در مناطق 1 تا 3 شهری متمرکز شده‌اند و در خوانشِ اقتصادی، «کالای لوکس» به حساب می‌آیند. از دیگر سو، حدود 300 «مال» و واحد تجاریِ در حال ساخت در تهران وجود دارد که تکمیل آنها چند هزار میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد و البته، الزامی وجود ندارد که تکمیل آنها معادل و همزمان با استقبال عمومی از آنها باشد. این در حالی است که همین واحدهای تجاری، عمدتا با تسهیلات دریافتی از بانک‌ها ساخته شده‌اند و عدم استقبال از آنها یعنی خوابِ سرمایه و رکودِ بیشتر در اقتصاد تهران و حتی کشور.

به عنوان نمونه‌ای دیگر، احمد حکیمی‌پور، عضو دوره‌های اول و چهارم شورای شهر تهران پیش‌تر گفته بود شهرداری تهران در دوره 12 ساله مدیریت قالیباف، حدود 140 هزار میلیارد تومان درآمد داشته اما نتوانسته به اندازه این درآمد فعالیت‌های عمرانی در تهران داشته باشد. واقعیت هم این است که این رقم، در صورتی که بتوان آن را معقول دانست، آن قدر زیاد است که هر توجهی را برای حسابرسی برانگیزد.

تنها ذکر این نکته کافی است که بدانیم مجموع بدهی‌های معوق بانکیِ تمامی بانک‎های کشور، که به عنوان یکی از اصلی‌ترین عوامل رکود اقتصادی در کشور شناخته می‌شود، حدود 100 هزار میلیارد تومان تخمین زده می‌شود.

تهران امروز از بعضی جهات در وضعیتی بهتر از شهریور ماه سال 1384 قرار دارد، یعنی همان تاریخی که محمدباقر قالیباف، مدیریت این شهر را در دست گرفت. انصاف این است که مدیریت شهری در تهران، خواسته یا ناخواسته پاسخگو‌تر و شفاف‌تر شده و البته به همان میزان بر شائبه‌های فساد در آن هم افزوده شده است.

محمدعلی نجفی بر میراثی 12 ساله مدیریت خواهد کرد که خوب یا بد، تهران را در نقطه کنونی قرار داده است. نگاه ما به محمدباقر قالیباف و میراث او باید نگاهی پرسش‌گر و خاکستری باشد که هم سفیدی‌ها را می‌بیند و هم سیاهی‌ها را.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • مفتخری

    اگر تو دستگاه های اجرای هم مدیران ارشد مانند اقای قالیباف داشتیم الان وضع اقتصاد به این بدی نبود

    • مهدی حاتمی

      عملکرد اجرایی آقای قالیباف چندان بد نبوده و البته ایشان از بسیاری از مدیران ایرانی بهتر عمل کرده اند. اما خیلی ها هم هستند که اعتقاد دارند ایشان شهر را به شکل سخت افزاری (در قالب اجرای پروژهای عمرانی) اداره کرده اند و از وجه نرم افزاری (توسعه دادن بخش هایی مانند فرهنگ) غافل مانده اند.
      علاوه بر این، باید به میزان بدهی هایی که ایشان برای شهرداری بعدی به ارث گذاشته اند هم توجه کنیم و همین طور این واقعیت که تهران در زمان مدیریت ایشان و به دلیل تمرکز بر فروش تراکم، عملا به شهر ساختمان ها بدل شد و جمعیت آن حدود 3 میلیون نفر افزایش پیدا کرد. در خود گزارش هم گفته شده که نگاه به مدیران و اصولا هر موضوع دیگری نباید صرفا سیاه یا سفید باشد، بلکه باید خوبی ها و بدی ها را همزمان دید.
      ممنون