کد مطلب: ۱۲۹۰۲۰

تصمیم‌گیری از دریچه علم: آسان مثل یک به علاوه یک

تصمیم‌گیری از دریچه علم: آسان مثل یک به علاوه یک

اگر تصمیم‌گیری برایمان دشوار است، به احتمال زیاد در گذشته از برخی تصمیمات خود پشیمان شده‌­ایم. اما باید بگوییم تصمیم‌گیری به هیچ عنوان کار سختی نیست. برای روشن شدن این موضوع فرض کنید قرار است بین دو موقعیت الف و ب یکی را انتخاب کنیم: الف: یک میلیون تومان پول نقد بگیریم. ب: دست راستمان را

اگر تصمیم‌گیری برایمان دشوار است، به احتمال زیاد در گذشته از برخی تصمیمات خود پشیمان شده‌­ایم. اما باید بگوییم تصمیم‌گیری به هیچ عنوان کار سختی نیست. برای روشن شدن این موضوع فرض کنید قرار است بین دو موقعیت الف و ب یکی را انتخاب کنیم:

الف: یک میلیون تومان پول نقد بگیریم.
ب: دست راستمان را قطع کنند.

در شرایط عادی هر عقل سلیمی متوجه می­‌شود که دریافت یک میلیون تومان بهتر از نداشتن یک دست است. بیشتر انتخاب­‌ها همین قدر ساده هستند و در بین گزینه­‌های موجود یک یا چند « انتخاب مطلوب » و یک یا چند « انتخاب نامطلوب » وجود دارد. مطالعات آماری نشان می­‌دهد که هر انسان در طول زندگی­ به طور میانگین 143،262 بار از تصمیم‌هایش پشیمان می‌شود. آمار بدی به نظر می‌رسد، نه؟

اما هر انسان به طور میانگین 773،618 تصمیم می­‌گیرد. یعنی تنها در حدود 19 درصد تصمیمات یک شخص باعث پشیمانی او می­‌شوند. آمار خوبی به نظر می­‌رسد، نه؟

اما چه می­‌شود اگر یک تصمیم از میان صد و چهل هزار تصمیم اشتباه، منجر به مرگ یا از دست رفتن تمام دارایی کسی شده باشد؟ آیا باز هم می‌شود گفت که او می‌­تواند به خوبی تصمیم بگیرد؟

فقط کمی دشوارتر

فرض کنید قرار است بین جعبه‌­ای «صورتی رنگ و بزرگ» و جعبه‌­ای «آبی رنگ و کوچک» یکی را انتخاب کنیم.

اگر جعبه آبی را برداریم و متوجه بشویم برنده یک پاک‌­کن شده‌­ایم، در حالی که در جعبه صورتی یک دستگاه تلویزیون بود، از انتخاب خود پشیمان خواهیم شد.

همچنین اگر با باز کردن جعبه صورتی متوجه بشویم که مقدار زیادی پوشال کولر برده‌­ایم و یک انگشتر طلای بیست و پنج گرمی را از دست داده‌­ایم نیز چندان خوشحال نخواهیم شد.

در هر انتخاب، یک یا چند «انتخاب مطلوب» و یک یا چند «انتخاب نامطلوب» وجود دارد. مشکل اینجا است که میزان مطلوبیت گزینه‌ها برای ما روشن نیست.

تصمیم‌گیری وقتی دشوار می­‌شود که بگویند قبل از انتخاب یکی از جعبه­‌ها، باید 100 هزار تومان پرداخت کنیم. بدیهی است که انگشتر یا تلویزیون از 100 هزار تومان ارزنده‌­تر هستند.

اما اگر به طور کامل از درون جعبه­‌ها خبر نداشته باشیم چه؟ در این مثال نیز یک انتخاب مطلوب و یک انتخاب نامطلوب وجود دارد. اما مشکل اینجا است که «میزان مطلوبیت» انتخاب­‌ها روشن نیست.

یک به علاوه یک مساوی است با سه

یک رابطه ریاضی بسیار ساده به ما می‌­گوید که میزان « ارزش انتظاری » (Expected Value) یک انتخاب مساوی است با « احتمال رخداد پیشامد مطلوب » (odds of gain)، ضرب در « ارزش پیشامد مطلوب » (value of gain). این معادله شکل ساده شده‌­­ای از معادله برنولی است.

میزان «ارزش انتظاری» یک انتخاب مساوی است با «احتمال رخداد پیشامد مطلوب»، ضرب در «ارزش پیشامد مطلوب»

فرض کنید قرار است وارد یک بازی پرتاب سکه بشویم. اگر شیر بیاید 10 هزار تومان دریافت خواهیم کرد و اگر خط بیاید پولی نصیب ما نخواهد شد. مبلغ ورودی بازی برای هر پرتاپ 2 هزار تومان است. طبق قاعده­ برنولی احتمال پیشامد شیر (1/2) ضرب در سود حاصل از این پیشامد (10 هزار تومان)، برابر با ارزش انتظاری از این بازی (5 هزار تومان) است. پس منطقی است که وارد بازی شویم. اما اگر مبلغ ورودی 8 هزار تومان باشد، بازی نکردن انتخاب معقول­‌تری است.

اما این بار برنده می‌­شوم!

دوباره به مثال جعبه‌­ها باز می­‌گردیم. اگر تعداد جعبه­‌ها 300 عدد باشد و جایزه 3 میلیون تومانی را تنها در یکی از جعبه­‌ها گذاشته باشند، طبق قاعده برنولی پرداخت کم­تر از 10هزار تومان برای ورود به بازی منطقی است. اما چه می­‌شود اگر تعداد جعبه­‌ها را به ما نگویند؟ در این حالت مسئله به این شکل خواهد شد:

تنها با پرداخت 15 هزار تومان در قرعه‌کشی یک انگشتر طلا به ارزش 3 میلیون تومان شرکت کنید!

ممکن است فقط شما یک نفر مبلغ ورودی را پرداخت کرده باشید و شانس بردتان 100% باشد. اما شاید هزار نفر برای شرکت در قرعه‌کشی ثبت‌نام کنند و شما شانس زیادی نداشته باشید. یک تصمیم مطمئن آن است که از خیر انگشتر بگذریم و پول خود را برای خودمان نگه داریم. اما چرا مردم وارد این بازی می­‌شوند؟

خودم در تلویزیون دیده­‌ام

تصور کنید می­‌خواهیم به مدت 2ساعت در یک جلسه حضور داشته باشیم و قرار است در این مدت فرزند خود را در یکی از مکان­‌های زیر قرار بدهیم. کدام تصمیم امن‌­تر به نظر می­‌رسد؟

11 e1495691753687 22 33 44 e1495691569596

بیشتر مردم در بین این چهار گزینه، استخر شنا را انتخاب می‌کنند. در واقع والدین زیادی هستند که فرزند خود را تنهایی به « استخر » می‌فرستند. اما همین والدین به فرزندان خود اجازه نمی­‌دهند که تنهایی به « شهربازی » بروند، در مراسم « چهارشنبه‌سوری » شرکت کنند یا در « مسابقات رالی » بر روی صندلی امن شاگرد بنشینند.

این وحشت تنها یک دلیل دارد. در تلویزیون و روزنامه‌­ها،­ اخبار زیادی در مورد حادثه در شهربازی یا مسابقات رالی پخش می‌شود. اما از نظر آماری، استخر شنا حتی برای کسانی که شنا بلد هستند خیلی کشنده‌­تر و خطرناک­‌تر از مجموع خطر مسابقات رالی، شهربازی و یا آتش­‌بازی است.

دلیل خوبی وجود دارد که ما سه مورد دیگر را خطرناک­‌تر تصور می­‌کنیم. چون خبر حادثه در شهربازی بیشتر از خبر غرق شدن در استخر خواننده دارد، روزنامه­‌ها به چاپ این اخبار علاقه بیشتری دارند. اگر کلمه چهارشنبه‌سوری را در اینترنت جستجو کنید با عکس‌­های زیادی از موارد سوختگی و حادثه مواجه خواهید شد. اما در بین نتایج جستجوی استخر تقریبا هیچ مورد دل‌خراشی نخواهید دید.

از نظر روانی چون غرق شدن در استخر بیشتر رخ می­‌دهد، کمتر از دیگر موارد جلب توجه می­‌کند. همان طور که خبر انفجار بمب در نیویورک مهم‌­تر از انفجار در بغداد به نظر می­‌رسد، حتی اگر تعداد کشته‌­های بغداد 100 برابر باشد. به همین ترتیب مصاحبه با برنده­‌های قرعه‌کشی بانک قرار است شانس پیروزی شما را بزرگ­تر از چیزی که هست نشان بدهد.

هر روز هزار تومان کرایه می‌­دهم!

مغازه­‌داری یک بطری نوشابه گازدار معمولی را به قیمت 20هزار تومان می­‌فروشد. در چه شرایطی ممکن است از این مغازه‌­دار نوشابه بخرید؟

در هیچ شرایطی!

در کویر لوت، در زیر تابش شدید آفتاب، در حالی که منابع آب شما تمام شده است، لب­‌هایتان از خشکی ترک برداشته­ و تا اولین منبع آب بعدی یک روز فاصله است، مغازه­‌ای وجود دارد که یک بطری نوشابه خنک را به قیمت 20هزار تومان می‌­فروشد، آیا حاضرید از او نوشابه بخرید؟

قطعا!

قبل از توصیف شرایط کویر لوت قیمت 20 هزار تومانی یک بطری نوشابه گازدار غیرقابل‌قبول بود. همچنین در مثال قطع شدن دست راست، اگر به ما بگویند عفونت ممکن است جان­مان را به خطر بیندازد، ممکن است خودمان حاضر شویم برای قطع کردن دستمان مبلغی بیش از یک میلیون تومان پرداخت کنیم. در تمامی این مثال­‌ها ارزش قطع شدن دست و یک بطری نوشابه خنک بسیار کمتر از چیزی که هست در نظر گرفته شده­‌اند.

رنگ این یکی بهتر است، ولی آن یکی…

در مثال نوشابه نامعقول بودن قیمت از آنجا ناشی می‌شودکه ما قیمت نوشابه را با قیمتی که در گذشته پرداخت می­‌کرده‌­ایم مقایسه می‌کنیم. فرض کنید در یک شرکت با حقوق ماهیانه 3 میلیون تومان استخدام شده‌­اید. اگر متوجه شوید تمام همکاران شما ماهی یک میلیون حقوق می‌­گیرند احساس خوبی پیدا خواهید کرد. اما اگر بفهمید حقوق همه آن­ها ماهی 6 میلیون تومان است احساس می­‌کنید که ضرر کرده‌اید. در هر دو حالت حقوق شما ریالی کم یا زیاد نخواهد شد و مخارج روزانه شما نیز تغییر نخواهد کرد.

درست به همین دلیل است که پیشنهاد 50 هزارتومانی برای شیشه عطری که پیش از تخفیف 200 هزار تومان قیمت داشت، پیشنهادی فوق‌­العاده به نظر می­‌رسد. در این حالت حتی ممکن است بدون آن که از بوی عطر خبر داشته باشیم آن را بخریم.

به همین ترتیب ممکن است در هنگام خرید، ویژگی­‌های یک تلفن همراه را با دیگر گزینه‌­های موجود در فروشگاه مقایسه کنیم و نه با نیازهای خود. به همین دلیل تلفن همراهی که می­‌تواند ده ساعت در یک لیوان آب بماند و خراب نشود گزینه جذابی است و ممکن است حاضر باشیم برای خرید این محصول پول بیشتری پرداخت کنیم. اما آیا همه ما معمولا پیش از خواب، تلفن همراه خود را در یک لیوان آب می­‌اندازیم؟ حتی اگر به روزی در گذشته فکر کنیم که تلفنمان در آب افتاد و خراب شد، باز هم دچار خطای مقایسه با گذشته شده‌­ایم. اما همین تلفن همراه با نیازهای یک نجات غریق هم‌خوانی دارد.

تصمیم نهایی، می­‌خواهم زنده بمانم

تخمین ارزش یک تصمیم، به شرایط و نیازهای ما بستگی دارد. اگر تلفنی یک میلیون تومانی برای ما گران است، عرضه شدن تلفن‌­هایی به قیمت سه میلیون تومان نه پول ما را بیشتر می­‌کند و نه باعث می‌­شود ارزش یک میلیون تومان کاهش یابد. پس تلفن یک میلیون تومانی نباید به نظرمان ارزان­‌تر از قبل بیاید.

برای آن که بتوانیم به درستی تصمیم‌گیری کنیم به جای مقایسه بهتر است در مورد نیازهای خود و ارزش واقعی گزینه­‌های موجود به اندازه کافی تحقیق کنیم.

توجه کنید که ضرری بزرگ در آینده بی‌­ارزش­تر از ضرری کوچک در زمان حال نیست. دقیقا به همین دلیل است که مردم سیگار می­‌کشند، در حالی که تردیدی ندارند مصرف سیگار باعث سرطان و مرگ خواهد شد. آن­ها درد سرطان در آینده و احتمال ابتلا به این بیماری به خاطر مصرف سیگار را کوچک­‌تر از چیزی که هست تخمین می­‌زنند. هر چند تمامی سیگاری­‌ها مصرف ماده‌­ای که به طور قطع منجر به مرگ می­‌شود را تصمیمی نامعقول می­‌دانند. درست مانند مثال قطع شدن یک دست.

تصمیم‌گیری کار دشواری نیست. بلکه تخمینی صحیح، از احتمال و ارزش پیشامدها دشوار است

همان طور که گفتیم تصمیم‌گیری به هیچ عنوان کار دشواری نیست. بلکه تخمینی صحیح از احتمال و ارزش پیشامدها دشوار است. اگر به درستی بدانیم کدام گزینه مطلوب‌­تر است، ارزش این مطلوبیت چه قدر است و چه قدر احتمال دارد که این رخداد پیش بیاید، هر عقل سلیمی می­‌تواند به سادگی بهترین تصمیم را بگیرد.

زمانی برای تصمیم‌گیری

اگر می­‌خواهید در مورد خطاهای تصمیم‌گیری بیشتر بدانید، یک « تصمیم خوب » آن است که به سخنرانی بی­‌نظیر Dr. Dan Gilbert با عنوان Why we make bad decisions گوش دهید یا متن فارسی این سخنرانی را بخوانید. این سخنرانی زیرنویس فارسی نیز دارد.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • فرشاد

    با تشکر از این مقاله سودمندتون??

  • kourosh

    عالی بود.سپاس

  • اسماعیل

    با اینکه بسیار ساده بود ولی جالب بود. البته در زندگی مسایل انتخاب خیلی پیچیده تر است. جان نش ریاضیدان آمریکایی (فیلم ذهن زیبا) توسط نظریه بازی خود مسایل پیچیده تری را مطرح میکند. مثلا در انتخابهای رقابتی برخی مواقع رقبا میتوانند با هم متحد شوند (مثلا در پرداخت 15000 تومان برای بردن انگشتر 3 میلیون تومانی، رقبا میتوانند متحد شوند و فقط یکنفر در مسابقه شرکت کند و بعد 3 میلیون تومان را بین هم تقسیم کنند، و صدها راه دیگر ). یا اینکه برخی مواقع موفقیت در تصاحب با ارزشترین شی میتواند بیشتر از اشیا کم ارزشتر شود.

  • امیر

    عالی بوپ