مدیریت انرژی جایگزین مدیریت زمان

استیو وانر، ۳۷ ساله است. اما اگر با او رو در رو شوید گمان می‌کنید با مرد میانسالی هم‌کلام شده‌اید که در آستانه سالخوردگی است. استیو روزانه ۱۲ تا ۱۴ ساعت کار می‌کند و چهار فرزند دارد. با این وضعیت کار هیچ‌وقت امکان تفریح با خانواده ندارد. همیشه خسته و خواب آلود است. ورزش نمی‌کند و از غذای سالم در برنامه روزانه‌اش خبری نیست. همیشه تحت فشار روانی و استرس است و عذاب وجدان احساس قالب و همیشگی‌ او است.

به گزارش تجارت‌نیوز ، سبک زندگی استیو با وجود ناگوار بودن، برای ما ناآشنا هم نیست. اغلب ما با کمی تفاوت همین رویه را در زندگی خود دنبال می‌کنیم و از همین روست که بسیاری از افراد از زندگی خود راضی نیستند. در چنین شرایطی، کمپانی‌ای را تصور کنید که از مجموعه کارکنانی با همین روحیه تشکیل شده است.

اغلب افراد چه در قالب زندگی شخصی و فردی و چه در قالب مدیریت سازمان یا شرکتی به مدیریت زمان فکر می‌کنند؛ مدیریت منبعی محدود. اما چاره چیست. بر اساس تحقیق‌ها و پژوهش‌های انجام شده، چاره تغییر برنامه از مدیریت زمان، به مدیریت انرژی است.

سرچشمه‌ها را بشناسیم

در چارچوب تلاش برای مدیریت انرژی چهار مولفه اولویت بیشتری نسبت به دیگر معیارها خواهند داشت. این چهار مولفه در واقع به عنوان منابع انرژی شناخته می‌شوند. منابع انرژی از بدن،احساسات، ذهن و روح سرچشمه می‌گیرند.

همین روند را می‌تواند برای سازمان‌ها نیز در نظر گرفت. از این رو افراد حقیقی و سازمان‌های تجارتی باید منابع بی‌انگیزی و تخلیه انرژی را شناسایی کرده و آنها را تغییر دهند. از سوی دیگر ایجاد انگیزه و برانگیزاننده‌های روحی، جسمی و ذهنی می‌تواند به بازده کاری افراد در طول روز کمک کند.

وانر برای به دست آوردن انرژی و مدیریت آن دست به تغییر برنامه زندگی خود زد. در گام اول تصمیم گرفت خیلی زود بخوابد. ترک مصرف نوشیدنی‌های الکلی نیز اقدام درست بعدی او بود. همین موضوع موجب شد صبح‌ها وقتی که از تخت بیرون می‌آمد، احساس آرامش بیشتری داشته باشد. این آرامش منجر به تمایل بیشتر برای ورزش شد. ورزشی که باعث کاهش وزن چشمگیر در دو ماه شد.

در روال جدید زندگی استیو ساعات طولانی کار همچنان وجود دارد. اما آنچه با گذشته تفاوت کرده مدیریت صحیح انرژی است. او هر روز صبحانه را با خانواده‌اش می‌خورد و ناهار سالم و خانگی با خود به شرکت برده و در مسیر بازگشت هم حتما پیاده‌روی می‌کند. شب‌ها وقتی به خانه می‌آید با همسر و فرزندانش ارتباط بهتر و موثرتری برقرار می‌کند.

پیوند ظرفیت‌ و عملکرد در واکوویا

تغییرات ساده‌ای مشابه آنچه استیو در زندگی خود ایجاد کرد در نهایت منجر به ایجاد تغییرات بنیادی در سازمان‌ها و محیط‌های شغلی خواهد شد. بر اساس گزارش منتشر شده در نشریه هاروارد بیزنس اینسایدر، محققان آزمایشی را بر دو گروه متفاوت کارکنان شرکت «واکویا» اعمال کردند. دسته اول با برنامه‌های مدیریت انرژی همراه شدند و دسته دوم با مدیریت زمان پیش رفتند. بر اساس نتایج گروهی که مدیریت انرژی را تجربه کرده بودند از رضایت شغلی بیشتری برخوردار شدند.

بسیاری از کمپانی‌ها تلاش می‌کنند تا مهارت، دانش و شایستگی را برای کارکنان خود ایجاد کنند. در حالی که کمتر شرکتی برای پیش‌برد برنامه‌های خود تلاش می‌کند تا انرژی موجود در محیط شغلی را مدیریت کند. در واقع توجه به انرژی و افزایش ظرفیت بیشتر موجب می‌شود کارها در زمان کمتر و با کیفیت بیشتر انجام می‌شود.

در اوایل سال ۲۰۰۶ میلادی ۱۰۶ کارمند در ۱۲ بانک محلی در جنوب نیوجرسی از طریق برنامه‌ای درسی به دنبال تقویت چهار سرچشمه انرژی قرار گرفتند. کارکنان این مجموعه در گروه‌های ۲۰ و ۲۵ نفری به مدت یک ماه تقسیم شدند. در میان آنها از مدیران ارشد تا کارمندان معمولی حضور داشتند. هر یک از کارمندان در این تیم‌ها از سوی یکی دیگر از کارمندان پشتیبانی می‌شد. همزمان با آموزش این افراد، گروهی که آمورش ندیده بودند نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسی‌ها در یک سال پس از پایان آموزش‌ها نشان می‌داد که گروه آموزش دیده عملکرد بهتری از خود نشان دادند.

همچنین از کارکنان تحت آموزش درباره تاثیر این فعالیت‌ها بر فعالیت‌هایشان سوال شد. ۶۸ درصد آنها گزارش دادند که رفتار و رابطه‌شان با مشتریان و مراجعان بهتر شده و از سوی دیگر ۷۱ درصد اعلام کردند که این دوره‌ها موجب افزایش بهره‌وری و بهبود عملکردشان در مجموعه شده است.