سخاوتمندی از جیب مردم
«دولت مشکلی برای پرداخت یارانه ندارد، زیرا این منابع از جیب مردم تامین میشود.»، این مطلب یک اظهار نظر ساده عضو کمیسیون اقتصادی مجلس است که در عین حال میتواند تحلیلهای پیچیدهای را به همراه داشته باشد.
به گزارش تجارتنیوز، «دولت مشکلی برای پرداخت یارانه ندارد، زیرا این منابع از جیب مردم تامین میشود.»، این مطلب یک اظهار نظر ساده عضو کمیسیون اقتصادی مجلس است که در عین حال میتواند تحلیلهای پیچیدهای را به همراه داشته باشد.
این روزها همه حاتم طایی شدهاند و میخواهند رقم یارانه نقدی را افزایش دهند. همین چند وقت پیش بود که محمود احمدینژاد با بی اهمیت جلوه دادن تاثیر گرانی دلار بر معیشت مردم گفته بود: «میتوانیم رقم یارانه نقدی را 20 برابر کنیم.» این اظهار نظر صدای همه مسئولان اقتصادی دولت را در آورد.
اولین واکنش از سوی محمد باقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور بود که گفت: همین 45 هزارو پانصد تومان با همان ارقام قبلی بالغ بر 5 هزار و 800 میلیارد تومان بدهی به بانک مرکزی برای دولت باقی گذاشته است.» این واکنش نوبخت حاکی از آن بود بار یارانهها مدتهاست بر دوش تیم اقتصادی دولت سنگینی میکند.
این سوال در ذهن مسئولان و کارشناسان ایجاد شده بود که دیروز یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بر هم زدن همه معادلهها، معمای یارانه حل کرد.
سید ناصر موسوی لارگانی در گفتوگو با اقتصاد آنلاین گفته بود: « دولت مشکلی برای پرداخت یارانه نقدی ندارد، زیرا این منابع قرار است از جیب مردم تامین شود.»
این اظهارات از سوی بهارستانیها در حالی اینروزها به گوش میرسد که بر اساس گزارشها دولت با کسری شدید بودجه در سال آینده مواجه است. چرا که میزان صادارت روزانه نفت که در سال گذشته معادل 2 میلیون و 400 هزار بشکه بوده، در لایحه سال 98 به یک تا یک و نیم میلیون بشکه رسیده است.
به باور آگاهان اقتصادی، بخشهای اقتصادی ایران ضریب همبستگی بالایی با درآمدهای نفتی دارند و نتیجه کاهش درآمدهای حاصل از فروش انرژی چیزی جز رکود اقتصادی و افت درآمدهای مالیاتی نیست.
حال با توجه به این شرایط بازار اظهارنظرها در زمینه پرداخت یارانه آنچنان داغ شده است که با توجه تورم 9/34 درصدی، نمایندگان مردم در مجلس همچنان اصرار بر عدم حذف یارانه از سیاستهای دولت دارند؛ در مواردی هم گفته میشود که باید مبلغ یارانهها افزایش یابد.
این اظهارات در حالی از زبان نمایندهها به گوش میرسد که بر اساس گزارشها، هر ماه 45 هزار و 500 تومان به حساب 95 درصد از مردم ایران واریز میشود؛ مبلغی که در نگاه اول رقمی ناچیز است، اما در واقعیت هر ماه بیش از 3 میلیارد و 400 میلیون تومان و هر سال تا 42 هزار میلیارد تومان برای دولت هزینه دارد.
دهم بهمن ماه سال 95 بود که علی طیبنیا، وزیر اقتصاد و دارایی دولت یازدهم، گفته بود: « برای پرداخت یارانه نقدی 11 هزار میلیارد هم از جیب میدهیم». اقتصاد ایران خاطرات زیادی از سختیهای پرداخت یارانه به یاد دارد. در همان زمان رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز گفته بود: «از سال ۸۹ که قانون هدفمندی یارانه اجرا شد متاسفانه نه تنها آن ۵۰ درصد به خانوار ها فقط بسنده نشد و ۳۰ درصد سهم مرتبط با تولید و دولت پرداخت نشد بلکه همه آنچهرا که دولت در سال ۸۹ به دست آورد و حتی بخشی از خزانه روی آ ن گذاشت و به خانوارها داد.»
حالا با توجه به این واقعیتها بازهم داستان تکراری افزایش یارانه از سوی مجلسیها به گوش میرسد؛ اما این بار نه از محل بالا بردن قیمت حاملهای انرژی بلکه احتمالا با بالا بردن قیمت دلار و …
یارانه با اقتصاد چه کار کرد؟
هشت سالی میشود که مبلغ 45 هزار و 500 تومان، در قالب عنوانی به نام یارانه وارد ادبیات اقتصاد کشور شده است. در این مدت زمان طولانی، تقریبا سالی نبوده که صدای انتقاد کارشناسان به این سیاست به گوش نرسیده باشد.
بارها از زبان کارشناسان اقتصادی شنیدهایم که هدفمندی یارانه سیاست نادرستی بوده که تبعات ناشی از آن هنوز هم دست از سر اقتصاد ایران برنداشته است. مصداق این حکایت کاهش قابلتوجه ارزش پولی است که نتیجه آن چیزی جز کاهش قدرت خرید نیست.
آذرماه سال 95 بود که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به بررسی وضعیت مصرفی خانوارهای کشور در سالهای پس از هدفمندی یارانهها پرداخت. این گزارش حکایت از آن داشت که بر اثر افزایش بیش از 100 درصدی قیمت برخی از اقلام خوراکی مانند شیر و گوشت، میزان مصرف این مواد به طرز قابلتوجهی کاهش یافته است.
چندی پیش، سید ناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس بر موضوع ارزش پول ملی با پرداخت یارانه تاکید کرد: «زمانیکه یارانه نقدی برای اولین بار پرداخت شد، ارزش پول ملی ما حداقل سه برابر زمان فعلی بوده است، در حال حاضر 45 هزار و 500 تومان یارانه نقدی کمتر از 15 هزار تومان ارزش دارد.»
از سوی دیگر، در بسیاری از گزارشهای میدانی از کارفرماها شنیده شده است که با پرداخت یارانه، مردم روستاها دیگر سراغی از قالیبافی نگرفتند و این موضوع زمینه را برای رونق بازار فرش ماشینی فراهم کرده است؛ چرا که به باور بسیاری از این منتقدان، تیر یارانه به هدف اصلی خود یعنی حمایت از تولید اصابت نکرد و در عوض انگیزه کاری مردم در شهرها و روستاها را به طرز عجیبی کاهش داد.
این یعنی با وجود گذشت هشت سال از اجرای این سیاست که نه تنها منجر به حمایت از تولید نشده، بلکه در کاهش قدرت خرید مردم و کسری شدید بودجه نقش داشته است، حالا دولت به ناچار باید از جیب مردم و با قیمتی بالاتر از هزینه واریزی به حساب افراد باید با افزایش قیمت دلار یا کالاهای دیگر این کسری بودجه را جبران کند و در مقابل انتظاری که در جامعه ایجاد شده است، بدون افزایش قیمت حاملهای انرژی و حمایت از تولید و اشتغال هر ماه به حساب مردم پول واریز کند.
یارانه گزینهای میان بد و بدتر
هر چه که هست، به باور بسیاری از کارشناسان اقتصادی به دلیل اینکه اقتصاد ایران در وضعیت مناسبی قرار ندارد و به اصطلاح بیمار است، باید از میان گزینههای بد و بدتر یکی را انتخاب کرد.
مهدی قلی یوسفی، کارشناس اقتصادی، در این زمینه به «همدلی»، میگوید: «اقتصاد ایران بر مبنای درستی تنظیم نشده است؛ درست مانند سرزمین بدون صاحبی که هر کسی اجازه قدرت نمایی در آن دارد، هر فردی در زمینههای مهم اقتصادی نظر میدهد؛ چرا که در حال حاضر نمایندههای مجلس تنها برای رضایت حوزه انتخابیه خود اقدام میکنند و به موضوع افزایش یارانه یا عدم حذف این سیاست از برنامههای دولتی تاکید دارند.»
وقتی صحبت از افزایش یارانه میشود کارشناسان اولین انتقاد خود را به موضوع تولید معطوف میکنند، چرا که قرار بود تا از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی از تولید حمایت شود، اما با اجرای هدفمندی یارانهها، نه قیمت سوخت منطقی شد، نه مصرف آن کاهش یافت و نه چیزی به جیب تولید و اشتغال رفت.
یوسفی در ادامه میگوید: «با توجه به اینکه درآمدهای نفتی ما محدودتر و فقر مردم تشدید شده، بهترین کار این است که از میان گزینههای بد و بدتر گزینه پرداخت یارانه را انتخاب کنیم تا معیشت مردم بهتر شود.»
یوسفی در حالی این اظهارات را مطرح میکند که به گفته او: «دولت منابع کافی برای افزایش یارانه را ندارد و نه میتواند مالیات را افزایش دهد و نه اقتصاد کشور کشش افزایش قیمتها را دارد. با توجه به این وضعیت دولت باید به فکر ترمیم قدرت خرید مردم باشد چرا که اکنون فقر در جامعه تشدید شده است.»
به گفته یوسفی: «یارانه مانند دارویی است که باید به نیازمندان پرداخت شود تا آنها را دوباره سالم کند و به وضعیت عادی بازگرداند.»
او در پایان بر این موضوع تاکید میکند که یارانه در اصل باید به تولید پرداخت شود و به کارآفرینان در زمینه انجام فعالیتهای تولید باید یارانه پرداخت شود تا افراد از طریق آنها وارد بازار کار شوند. در این صورت دیگر کسی نیازی به دریافت یارانه نقدی از دولت ندارند، چرا که نیروهای موجود در جامعه وارد بازار کار شدهاند و نیازی به مبالغ ناچیز از سوی دولت نخواهند داشت.
منبع: روزنامه همدلی
نظرات