خبر فوری:

فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۳۲۵۵۴۵

گفتگوی تجارت‌نیوز با کیارش فاضل، کارشناس بازار سرمایه:

رفتارشناسی بازیگران بی‌منطق بورس/گروهی که بازار را به وحشت می‌اندازند

رفتارشناسی بازیگران بی‌منطق بورس/گروهی که بازار را به وحشت می‌اندازند

پس از تعریف بازارگاوی (نماد بازار صعودی) و بازار خرسی (نماد بازار نزولی)، در تمامی بازارهای مالی دنیا رفتاری وجود دارد به نام رفتار گله‌ای (گوسفندی) که نماد رفتارهای هیجانی، بدون منطق و بدون تحلیل هستند. این گروه با بازار سرمایه چه می‌کند؟

به گزارش تجارت نیوز، اواسط شهریور ماه امسال بود که افزایش قیمت دلار در بازار آزاد باعث سرازیر شدن حجم نقدینگی از سمت بازارهای موازی به بازار سرمایه شد و این جریان نقدینگی در بازار سرمایه رشد قابل توجه شاخص کل بورس و عبور از قله 195 هزار واحدی را رقم زد.

اما کاهش ناگهانی قیمت دلار در بازار آزاد باعث ریزش 20 هزار واحدی شاخص کل بورس در مهرماه شد؛ به طوری که سهامداران حقیقی به صورت هیجانی رفتار کردند و سهامی که در ساعات اولیه جریان معاملاتی بازار در صفوف خرید بود با انتشار خبر یا شایعه‌ای در صفوف سنگین فروش قرار می‌گرفت و قیمت سهام افت قابل توجهی پیدا می‌کرد. سوالی که مطرح می‌شود این است که تا امروز رفتار گله‌ای با بازار سرمایه ایران چه کرده‌ و چگونه می‌توان رفتار هیجانی سهامداران حقیقی را در بازار منطقی کرد؟

افرادی هستند که با ذهنیت خود نسبت به هرنوع کالایی از جمله سهام به آن ارزش می‌دهند، پس در واقع این ذهنیت افراد است که تعیین می‌کند چه چیزی گران و چه چیزی ارزان است.

کیارش فاضل، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتگو با «تجارت‌نیوز» گفت: قبل از پاسخ به این سوال بهتر است به این موضوع بپردازیم که واقعا ما در بازارهای مالی به چه کاری مشغول هستیم؟ برای پاسخ به این سوال نیاز به چند تعریف داریم. اولین تعریف این است که پول چیست؟ پول نشان دهنده ارزش هر نوع کالا و خدمات است، اما نکته حائز اهمیت این است که افرادی هستند گخ با ذهنیت خود نسبت به هر نوع کالایی از جمله سهام به آن ارزش می‌دهند، پس در واقع این ذهنیت افراد است که تعیین می‌کند چه چیزی گران و چه چیزی ارزان است.

این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: دومین تعریف این است که در بازارهای مالی با چه چیزی معامله می‌کنیم؟ شاید جواب بسیار ساده باشد «پول»، اما در پس این جواب، منطقی پیچیده نهفته است، معامله در بازار مالی به ویژه بازار سهام بر سر ارزش واقعی یک شرکت نیست، بلکه سهامدار احساسات خود را معامله کرده و تنها به این دلیل در یک سهم ورود و خروج می‌کند.

فاضل افزود: با توجه به این دو تعریف می‌توان نتیجه گرفت، زمانی که احساس، انتظار و ذهنیت عموم بازار بر این موضوع باشد که سهام در آینده ارزش آن بیش از پول نقد نزد آنها باشد شروع به خرید سهم کرده و بازار گاوی (Bullish market) را به وجود می‌آورند و زمانی که سهام را می‌فروشند این ذهنیت را دارند که پول نقد در آینده ارزشی بیش از سهام آنها خواهد داشت و بازار خرسی (Bearish market) ایجاد می‌کنند.

تمامی حرکت‌هایی که در بازارهای مالی در تمام کشورهای دنیا اتفاق می‌افتد تنها یک دلیل دارد آن هم انتظارات است که مثال عینی این موضوع می‌تواند بازار گاوی سال 94 بعد از امضای توافقنامه برجام باشد.

این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: بنابراین می‌توان نتیجه گرفت تمامی حرکت‌هایی که در بازارهای مالی در تمام کشورهای دنیا اتفاق می‌افتد تنها یک دلیل دارد و آن هم انتظارات است که مثال عینی این موضوع می‌تواند بازار گاوی سال 94 بعد از امضای توافقنامه برجام باشد. حقیقت امر این بود که بعد از توافق برجام هیچ اتفاق بنیادی توجیه‌پذیری در اقتصاد پیش نیامده بود، اما موج انتظارات مثبت در جامعه باعث رشد شدید گروه خودرویی شد که تا امروز قبل از بازگشت مجدد تحریم‌ها همچنان با مشکلات عمده‌ای در صنعت خودروسازی مواجه بودیم، اما بازار در آن روزها انتظارات دیگری دنبال می‌کرد.

این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: پس از تعریف بازار گاوی (نماد بازار صعودی) و بازار خرسی (نماد بازار نزولی)، در تمامی بازارهای مالی دنیا رفتاری وجود دارد به نام رفتار گله‌ای (گوسفندی) که نماد رفتارهای هیجانی، بدون منطق و بدون تحلیل هستند این گروه تنها پیرو بوده و در یک لحظه پشت سر گله گاوها می‌ایستند و در کسری از ثانیه به گله خرس‌ها می‌پیوندند و همواره در جنگ میان خرس‌ها و گاوها محکوم به شکست و نابودی خواهند بود.

فاضل افزود: این گونه رفتارها که تا قبل از دید ما غیرمنطقی بود در حال حاضر رنگ و بوی منطقی پیدا کرده است به عبارت ساده‌تر این نوع رفتارها دیگر کاملا طبیعی و نرمال بوده و حتی لازم و حیاتی برای بازار سرمایه است.

نظرات عقایدی درباره واقعیت‌ها هستند. نظرات در مورد بازار و حرکات آن بر چگونگی معامله افراد تاثیر می‌گذارد و احساس و ذهنیت معامله‌گر را نسبت به بازار تعیین می‌کند. نظرات عمدتا بسیار متفاوت از واقعیت هستند و نکته منفی این ‌است که تغییرپذیرند همانند الگوی رفتاری گله گوسفندها.

این تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه عقاید در بازار دو دسته هستند، تصریح کرد: واقعیت آن چیزی ا‌ست که وجود دارد، واقعیت‌ها محدودند به عنوان مثال من زنده‌ام. واقعیت را می‌توان خلق کرد یا از بین برد همانند تخریب یک ساختمان یا ساختن آن.

وی ادامه داد: نظرات عقایدی درباره واقعیت‌ها هستند و برخلاف واقعیت بر روی افراد به شدت تاثیر گذارند. این نظرات در مورد بازار و حرکات آن بر چگونگی معامله افراد تاثیر می‌گذارد و احساس و ذهنیت معامله‌گر را نسبت به بازار تعیین می‌کند. نظرات عمدتا بسیار متفاوت از واقعیت هستند و نکته منفی این‌است که تغییرپذیرند همانند الگوی رفتاری گله گوسفندها. مشکل از آن‌جایی شروع می‌شود که معامله‌گران نظرات خود را با واقعیت اشتباه می‌گیرند.

فاضل افزود: مثال عینی این موضوع این است که بازار از اواخر اردیبهشت‌ماه امسال تبدیل به یک بازار گاوی شده و این واقعیت بازار است، اما در طول این مدت روزهای بسیاری بوده که بازار از صف خرید به صف فروش رفته و معامله‌گران هیجانی شروع به حراج اموال خود کرده و به اصطلاح آتش به اموال خود زدند، غافل از اینکه واقعیت بازار چیز دیگری بوده و معامله‌گران غیرحرفه‌ای تنها نظرات خود را به بازار تحمیل کردند و حتی قادر بودند در این بازار صعودی برای خود ضرر هم بسازند.

وی ادامه داد: نظرات همانند عینکی‌است (Paradigm) که دید معامله‌گر را نسبت به بازار فیلتر می‌کند و مانع ورود اطلاعات صحیح به ذهن می‌شود.

معامله گری را تصور کنید که با اعصابی به هم ریخته در یک روز معاملاتی مشاهده می‌کند که بازار از صف خرید شروع به ریزش می‌کند شاید با این حرف توجیه کنیم که این بازی کثیف را عده‌ای به راه انداختند و با اوردرهای وحشت و رنج منفی کشیدن در بازار سعی دارند شرایط را به سود خود رقم بزنند، اما سوال این است که چرا باید با آنها همسو شویم؟

این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: این گونه رفتارها در بازار سرمایه کشور ما کاملا نرمال و طبیعی ا‌ست، معامله‌گری را تصور کنید که با اعصابی به هم ریخته و ذهنی از هم گسیخته پای سیستم می‌نشیند و در یک روز معاملاتی مشاهده می‌کند که بازار از صف خرید شروع به ریزش می‌کند شاید با این حرف توجیه کنیم که این بازی را عده‌ای به راه انداختند و سعی دارند شرایط را به سود خود رقم بزنند، اما سوال این است که چرا باید با آنها همسو شویم؟

فاضل افزود: مگر غیر از این است که ما با خرید سهام یک شرکت با آنها شریک خواهیم شد، آیا در خارج از بازار هم در شراکت‌هایمان این نوع رفتار را داریم؟ مسلما خیر. این بازی کثیف می‌تواند بسیار لذت بخش باشد، زمانی این اتفاق می‌افتد که شما با عینکی دیگر به این بازی نگاه کنید و از پیچیدگی‌های آن لذت ببرید، به بیانی دیگر با واقعیت بازار روبه‌رو شوید نه نظرات خودتان!

این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: قانون نانوشته این است که در هر حال بازار به راه خود ادامه می‌دهد و هیچ چیز جلودار حرکت آن نیست و این نوع ناعدالتی‌ها مصداق عینی عدالت است، زیرا در بازار پول نه به وجود می‌آید و نه از بین می‌رود، تنها از حسابی به حساب دیگر منتقل می‌شود، بنابراین این نوع رفتارها برای بازار لازم است تا با اشتباهات برخی سهامداران سود کنند، اگر اشتباهات نباشد بازار بی‌معنا خواهد بود و دیگر سودی نصیب سهامداری نخواهد شد. برای حل این موضوع ابتدا باید منشا یک مشکل را پیدا کنیم اگر این کار را بکنیم 50 درصد راه را رفتیم و بعد از آن به دنبال حل مشکل باشیم.

تحلیل‌گر برجسته بسیار داریم اما تنها 10درصد افراد فعال در بازار موفقند و در بازار باقی می‌مانند، خود شناسی کلید موفقیت هر معامله‌گر است.

این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: منشا این نظرات ضمیرناخودآگاه انسان‌هاست که بسیار قدرتمندتر از خودآگاه عمل می‌کند، ما خودآگاهانه می‌خواهیم سود کنیم اما نا‌خودآگاه ضرر می‌کنیم!

وی ادامه داد: این ضمیر ناخودآگاه از بدو تولد شکل می‌گیرد و با کسب تجربه، آموزش در خانواده، مدرسه و جامعه، عادت‌های فکری به وجود می‌آورد که به ارزش‌ها و عقاید ما بدل می‌شود که برخی از آنها کاملا درست و برخی دیگر کاملا مخرب است. هرچه در زندگی امروز خود می‌بینید بازتاب نظرات شماست (ضمیرناخودآگاه)، پس اگر زندگی متفاوت از امروز خود می‌خواهید باید عادت‌های جدیدی تمرین کنید و کارهایی انجام دهید که تا امروز انجام ندادید.

وی ادامه داد: نکته دوم اینکه برانگیختگی‌های خلقی و احساسی معامله‌گران است که قیمت‌ها را دچار نوسان می‌کند، پس در این بازار آشفته شناخت و کنترل احساسات فردی و همچنین داشتن ذهنی شفاف حرف اول را می‌زند.

این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: کلام آخر اینکه معامله‌گری شغلی بسیار ساده و لذت بخش، اما به شدت پیچیده است، زیرا بازارهای مالی از نظر روانی سخت و پیچیده هستند، اما از نظر اقتصادی تنها چند قانون معاملاتی ساده دارند که به راحتی می‌توان آنها را فرا گرفت. اما چه کسی است که بتواند این قوانین ساده را اجرا کند؟ به همین دلیل است که تحلیل‌گر برجسته بسیار داریم اما تنها 10درصد افراد فعال در بازار موفقند و در بازار باقی می‌مانند، خود شناسی کلید موفقیت هر معامله‌گر است.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.