لحظه کلیدی برای اروپا؛ ماکیاولیسم ماکرون قاره سبز را دگرگون میکند؟
سخنرانی امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، در دانشگاه سوربن در واقع یک لحظه کلیدی برای اروپا بود، سخنرانی که در عمق استراتژیک و مانوردهی سیاسی آن، اصول ماکیاولیستی را منعکس میکرد.
به گزارش تجارتنیوز، سخنرانی امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، در دانشگاه سوربن در واقع یک لحظه کلیدی برای اروپا بود، سخنرانی که در عمق استراتژیک و مانوردهی سیاسی آن، اصول ماکیاولیستی را منعکس میکرد. ماکرون در این سخنرانی درک دقیقی از پویایی قدرت و ضرورت حضور اروپا در صحنه جهانی را نشان داد.
سخنرانی مکرون در سوربن الهام بخش بود و او را به عنوان یک رهبر متمایز میکند. با این حال، تبدیل این مفاهیم بلندپروازانه به برنامههای عملی بسیار مهم است. برخی از ضربالاجلهای پیشنهادی ممکن است خوشبینانه به نظر برسند، و پیادهسازی ایدهآلها در سیاست اغلب مسیری چالشبرانگیز و مملو از موانع است.
به نوشته مدرن دیپلماسی، آنچه در شکل دادن به مسیر آینده اروپا بسیار مهم است، ارزیابی عملی و صادقانه چیزهایی است که امکان پذیر هستند، به ویژه در مورد پیشنهادهایی مانند اتحاد بازارهای سرمایه، توانایی دفاعی و تامین مالی اشتراکی، یا یک سیاست صنعتی مستقل. به عنوان مثال، بحثهای جاری پیرامون اتحاد بازارهای سرمایه اروپا از سال 2014 پیچیدگی و زمانبر بودن چنین طرحهایی را برجسته میکند.
پیشنهاد برای تقویت بودجه عمومی از طریق گسترش جریانهای درآمدی اتحادیه اروپا، از جمله از طریق مکانیسمهایی مانند مالیات بر مرز کربن، مالیات تراکنشهای مالی و مالیات بر سود شرکتهای چند ملیتی، نشان دهنده گام مهمی رو به جلو است.
در حالی که دیدگاه ماکرون قابل توجه است، دستیابی به پیشرفت اساسی در بازههای زمانی کوتاه و معنادار، نیاز به جاهطلبی همراه با درک واقعبینانه از پویاییهای پیچیده در چشمانداز اتحادیه اروپا دارد.
پیشنهاد ماکرون یک ابتکار جسورانه با هدف احیای صنعت اروپا و تغییر چشمانداز اجتماعی این قاره است. درخواست او از اروپا برای دنبال کردن خودمختاری استراتژیک اقتصادی و دفاعی و قرار گرفتن بین حوزههای نفوذ ایالات متحده و چین، باعث نگرانی جدی در کشورهای عضو در اروپای شرقی و بالتیک شده است. این کشورها که به شدت از تهدید روسیه و امنیتی که حضور نظامی ایالات متحده در اروپا ایجاد میکند آگاه هستند، نسبت به هرگونه پیشنهادی مبنی بر جدایی اروپا از اتحاد با ایالات متحده برای یک سرنوشت دفاعی مستقل، محتاط هستند. بهعلاوه، آنها دیدگاه عملگرایانهتری نسبت به وابستگی به ایالات متحده، و تا حدودی تولید و فناوری چین دارند.
آن چه در سخنرانی مکرون غایب بود، شناختی عمیقتر از مشارکت اروپای شرقی در پروژه اروپای غربی است. فراتر از مقاومت آنها در برابر نفوذ شوروی و نقش آنها به عنوان سنگری در مرزهای شرقی، ادغام اروپای شرقی در اقتصاد جهانی در اوایل دهه 1990 مزایای قابل توجهی به همراه داشت و هجوم ایدهها، سرمایهها و نوآوریها را به همراه داشت که منجر به بهبود نهادها و مدیریت اقتصادی شد.
با وجود گامهایی که برای حرکت بهسوی دموکراسی بهسبک غربی، حاکمیت قانون، و «اقتصاد بازار اجتماعی» برداشته شدهاند، کشورهای اروپای شرقی هنوز در حوزههای استراتژیک کلیدی عقب هستند و تسلط اروپای غربی بهویژه در نهادهای بینالمللی مشهود است. این کنترل ریشهدار، از جمله در فرآیندهای انتخاب رهبری، نمیتواند پویایی قدرت جهانی در حال تغییر در اتحادیه اروپا را منعکس کند. کشورهای اروپای غربی نیاز مبرمی دارند که خود را با این تغییرات تطبیق دهند و رویکرد فراگیرتری را بپذیرند که مشارکتها و دیدگاههای همه مناطق را به رسمیت میشناسد و با هم ادغام میکند
مکرون در سخنرانی خود چشمانداز بلندپروازانهای را برای سوق دادن اروپا به موقعیت رهبری جهانی در پنج بخش مهم ترسیم میکند: هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی، صنعت فضایی، بیوتکنولوژی و انرژی پاک. با این حال، اذعان به نیاز مبرم برای پرداختن به شکاف اساسی بین اروپای غربی و شرقی نیز ضروری است. کاهش این شکاف به اتحاد در سیاست خارجی اتحادیه اروپا حمایت میکند و از تشدید اختلافات با کشورهایی مانند چین و ایالات متحده آمریکا که در حال حاضر هر دو از اروپا پیشی گرفتهاند، جلوگیری میکند. برای پر کردن این شکافها و تقویت جایگاه رقابتی اروپا در صحنه جهانی، اقدام فوری لازم است.
موضوع مهم دیگری که در سخنرانی مکرون به آن پرداخته شد، اولویت دادن اروپا به تولید در زمینههای حیاتی مانند پروژههای دفاعی و فضایی، تعلیق قوانین رقابت در بخشهایی مانند هوش مصنوعی و فناوریهای سبز، و ملاحظه اولویتهای اروپایی در معاهدات اتحادیه اروپا است. این تغییر استراتژیک منعکس کننده این باور مکرون است که وقتی بازیگران بزرگی مانند ایالات متحده و چین از طریق یارانههای قابل توجه به صنایع، تعهدات خود را در سازمان تجارت جهانی زیر پا میگذارند، اروپا باید واکنش نشان دهد و کمتر ساده لوح باشد. مکرون نمیگوید که اتحادیه اروپا نباید از قوانین سازمان تجارت جهانی پیروی کند، اما او خواستار سیاست سختگیرانه تر و اروپامحورتر مبتنی بر عمل متقابل و مساوی کردن زمین بازی است.
در پایان، سخنرانی مکرون بر ضرورت مقابله اروپا با چالشهای ژئوپلیتیکی خود تأکید میکند. تصدیق صرف تواناییهای رو به رشد قدرتهای منطقهای مانند روسیه و ایران کافی نیست. پاسخ اروپا به این چالشها قدرت ژئوپلیتیکی و جایگاه آن را در صحنه جهانی مشخص خواهد کرد. برای حفظ بقای اتحادیه اروپا و اعمال نفوذ آن در شکلدهی به یک محیط جهانی امنتر، به رویکردی عملگرایانه، مشابه دیدگاههای ماکیاولی، نیاز است. و بیایید صادق باشیم، فلسفه ماکیاولی به شدت با چشم انداز ژئوپلیتیک فعلی همسو است، جایی که اولویت دادن به امنیت و آزادی کشور گاهی مستلزم کنار گذاشتن ملاحظات اخلاقی سنتی است.
فراخوان مکرون برای بازگشت به تمرکز بر صنعت و هشدار او در مورد نابودی احتمالی اتحادیه اروپا، اهمیت خطرات ژئوپلیتیکی موجود را برجسته میکند. این تغییر با دیدگاه گستردهتر او برای احیای موقعیت استراتژیک اروپا مطابقت دارد. پس از 35 سال از پایان جنگ سرد، مسیر اروپا از آرزوهای ما برای صلح پایدار دور شده است، همانطور که درگیریهایی مانند جنگ کوزوو و اوکراین نشان میدهد. آشفتگی اقتصادی و چالشهای امنیتی شکافهای قابلتوجهی را در قابلیتهای اروپا برای مدیریت بحران آشکار کرده است و بر نیاز به اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از درگیریها و تقویت ثبات تأکید میکند.
در اصل، اروپا باید به درخواست مکرون برای اقدام قاطع توجه کند و یک استراتژی عملگرایانه را اتخاذ کند که ریشه در حفظ منافع و تضمین بقای خود دارد. اروپا تنها با رویارویی مستقیم با این چالشها میتواند نفوذ خود را نشان دهد و به شکلدهی محیط جهانی امنتر و باثباتتر برای نسلهای آینده کمک کند.
نظرات