خبر فوری:

فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۲۸۱۶۹۹

عوامل نوسان در بازار ارز

عوامل نوسان در بازار ارز

هر قدر به روی دولت آوردیم و از افزایش قیمت‌های بازار گفتیم افاقه‌ای نکرد که هیچ، حتی بدتر هم شد. امروز هم باید به حال آنهایی که خروار‌خروار سکه‌های پیش‌فروش بازار را خریدند حسرت بخوریم و نظاره‌گر پول‌های هنگفتی باشیم که به جیب دلالان سرازیر شد.

حرف این روزهای مردم تنها در یک جمله خلاصه می‌شود؛ همه چیز گران شده! نمی‌دانیم به حال این روزهای پر‌آشوب باید لبخند بزنیم یا گریه سر دهیم.

به گزارش تجارت‌نیوز ، بازار چنان پتک قیمت‌هایش را بر سرمان می‌کوبد که حتی نای فریاد زدن هم نداریم؛ گویی خبر بالا رفتن هر روزه قیمت‌ها دیگر برایمان نوعی عادت شده و هر بار منتظر اعلام قیمت‌های بالاتری در گوشه و کنار بازار هستیم.

همین دو روز پیش سکه امامی را می‌توانستیم با قیمت سه میلیون و 700 هزار تومان بخریم، امروز اما همان سکه با قیمت‌های فراتر از چهار میلیون و 600 هزار تومان معامله می‌شود. در بازار ارز هم شرایط همین است.

دلار همچنان بر مدار صعود پیش می‌رود و دیروز بعد از مقاومت‌های فراوان بالاخره فنرش را رها کرد و از کانال 10 هزار تومان‌ هم عبور کرد. بر این اساس آخرین قیمت بازار برایمان نرخ 11 هزار و 100 تومان را به ثبت رساند. یورو هم در بدترین حالت به 13 هزار و 500 تومان رسید.

در این بین رییس اتحادیه فروشندگان طلا و جواهر هم از پرش ۴۰۰ هزار تومانی سکه در عرض دو روز سخن می‌گوید. آن‌طور که ابراهیم محمدولی می‌گوید، کلیه بازارها متاثر از رشد سکه و دلار دچار سردرگمی و رکود شده است و علت افزایش عجیب و غریب قیمت طلا و دلار به عوامل داخلی برمی‌گردد.

عوامل داخلی، دلیل التهاب بازار

به اعتقاد محمدولی، تصمیمات آنی بانک مرکزی و دولت در ایجاد تلاطم موثر بوده است. از سویی چند‌نرخی بودن بازار ارز هم باعث ایجاد اوضاع نابسامانی شده که اثرات منفی خود را بر تمام بازارها می‌گذارد. وی در خصوص عوامل خارجی هم می‌گوید قیمتی که هر اونس طلای جهانی دارد نشان‌دهنده این است که نوسانات آنها نرمال است و تجارت بین‌الملل نمی‌تواند دلیل ایجاد التهاب در بازار ایران باشد.

اما دیگر بس است. هر قدر به روی دولت آوردیم و از افزایش قیمت‌های بازار گفتیم افاقه‌ای نکرد که هیچ، حتی بدتر هم شد. امروز هم باید به حال آنهایی که خروار‌خروار سکه‌های پیش‌فروش بازار را خریدند حسرت بخوریم و نظاره‌گر پول‌های هنگفتی باشیم که به جیب دلالان سرازیر شد.

اما این افزایش‌های هر روزه قیمت‌ها در بازار ارز و سکه به کنار، پول ملی دیگر نقشی در بازار اقتصادی‌مان ندارد. هرچه هست، ارز است و سکه. یا باید دلار خرید و پس‌انداز کرد‌ یا باید سکه خرید و آن را به روزهای آینده واگذار کرد؛ روزهایی که حتی به زبان آوردن قیمت‌های بازار هم دیگر در دهان‌مان نمی‌چرخد.

قفل شدن نقدینگی‌ها در بازار ارز و سکه

بازارمان همه‌اش شده سرمایه‌گذاری در بازار ارز و سکه. هرچه نقدینگی در اقتصاد است در همین بازار سر می‌دواند و دست به دست می‌چرخد و اقتدارش را به رخ می‌کشد. آن‌طور که بازار مقتدر شده گویی دلال‌های خرده‌ریز هم از کاسبی افتاده‌اند و بازار دست دانه‌درشت‌ها افتاده است.

اما جالب‌ترین نکته این روزهای بازار اقتداری است که هیچ‌وقت نصیب بانک مرکزی نشد؛ اقتداری که همچنان در‌ هاله‌ای از ابهام فرو رفته و پشت سیاست‌های دولت پنهان مانده است. به بیانی این تنها دولت است که دست‌درازی‌هایش در سیاست‌های پولی بانک مرکزی تمامی ندارد و حساب کار را از دست بزرگ‌ترین نهاد پولی کشور خارج کرده است.

سیف زمانی که در ریاست بانک مرکزی بود، دلایل تاثیرگذار بر شرایط و تحولات بازار ارز را از سال گذشته تاکنون این گونه تحلیل کرد که تحولات نرخ ارز در بازار آزاد تا نیمه اول سال گذشته در مسیری سازگار با متغیرهای بنیادی اقتصادی قرار داشته اما به دنبال التهاب‌آفرینی‌های آمریکا نسبت به برجام همراه با تزریق انتظارات منفی در بازار ارز توسط برخی عوامل داخلی بازار دچار التهاب شد و در نهایت با توجه به شرایط حاکم بر آن و نیز لزوم کاهش آسیب‌پذیری در مقابل تکانه‌های ناشی از التهاب‌آفرینی‌های خارجی بوده که سیاست جدید ارزی اجرا شده است.

سیف معتقد بود در کنار انتظارات و عوامل روانی، علل اقتصادی نیز بر تحولات بازار ارز اثرگذارند و در این رابطه تقویت انضباط پولی و مهم‌تر از آن تقویت انضباط مالی، مدیریت رشد نقدینگی، تقویت تولید داخلی و ارتقای سلامت و حل مشکل انجماد دارایی‌ها از عوامل مهم در ایجاد آرامش در اقتصاد و بازار ارز هستند.اما در مقابل همتی، نظر دیگری در رابطه با التهابات بازار ارز دارد.

او معتقد است وضعیت کنونی بازار ارز محصول عدم تعادل ترازنامه نظام بانکی، بی‌تدبیری در استفاده از ابزارهای سیاست پولی و سردرگمی در اعمال سیاست‌های ارزی است. دلیل اصلی ایجاد نابسامانی در بازار ارز از نگاه او عدم کنترل و هدایت جریان نقدینگی، خلق نقدینگی بی‌ضابطه توسط شبکه بانکی و نبود ابزارهای جایگزین مناسب برای دارایی‌هایی مانند ارز و سکه و طلا و همچنین القای جو بدبینی و انتظارات نقدی توسط دشمنان با هدف ایجاد تصویری نامطمئن از آینده در ذهن مردم است.

چنبره دولت بر سیاست‌های پولی

اما با وجود این، رییس کل جدید همین دو روز پیش خیال همه را راحت کرد که نقشی در اجرای سیاست‌های پولی بانک مرکزی ندارد و باز هم باید مجری سیاست‌های دستوری دولت باشد. بر این اساس همتی صراحتا گفت که برنامه‌هایش برای کنترل بازار ارز را با رییس‌جمهور هماهنگ و پس از نهایی شدن به مردم اعلام می‌کند.

بنابراین جابه‌جایی‌های اقتصادی در تیم دولت برای چیست؟ رییس کل را عوض کردند که سیاست‌هایش به کار بازار بیاید و بتواند راهکارهای تعیین‌کننده‌ای برای این شرایط رو به وخامت به حیطه اجرا بگذارد اما دولت باز هم بر این تعیین‌کننده‌ترین سازمان پولی چنبره زده و خیال کوتاه آمدن از دخالت‌های گسترده‌اش را در سیاست‌های پولی بازار ندارد.

با این تفاسیر مگر فرقی هم می‌کند چه کسی بر صندلی ریاست بانک مرکزی تکیه داده باشد وقتی همه در یک خط مستقیم حرکت می‌کنند که تنها بازوی اجرایی سیاست‌های دولت باشند. پس نه‌تنها امروز و فردا‌ که حتی در بلندمدت هم نمی‌توانیم انتظار تغییرات اساسی در ساختار سیاست‌های پولی کشور را داشته باشیم.

سیاست‌های شکست‌خورده انبساطی

با این اوصاف سیاست‌ها هم همان سیاست‌های تکراری خواهند بود که امروز ثمره‌اش را در بازار ارز و سکه کشور می‌بینیم.

سیاست‌هایی از جنس سیاست‌های انبساطی بازار که تنها با عرضه‌های گسترده در پی پاسخگویی به تقاضای بازار برآمدند و منابع ملی را به حراج گذاشتند. منابعی که امروز و با نزدیک شدن به روزهای بازگشت مجدد تحریم‌ها و نگرانی از تمام شدن ذخایر طلای کشور، جو روانی بازار را تا این اندازه به هم بریزیم.با این اوصاف‌ امروز زمان آن نرسیده که اندکی دولت در سیاست‌های ارزی‌اش متدبرانه نظر و فکری به حال بازار کند؟

در روزهایی که ذخایر ارز و طلای کشور دچار تنگنا شده‌اند، بر اساس کدام منطق و سیاست اقتصادی باید ارزهای 4200 تومانی را به دست عده‌ای داد که تنها به خروج سرمایه‌های بیشتر از کشور دامن می‌زنند. منطق ایجاب می‌کند که در این شرایط ناهنجار، دولت دست به کار شود و برای حال بازار چاره‌ای بجوید که بهترین آن از حذف ارزهای مسافرتی بازار می‌گذرد.

شاید این روزها باید منتظر باشیم که دیگر دولت در و تخته بازار را یکی کند و دیگر حتی توان تامین متقاضیان ارزهای دولتی را هم نداشته باشد.

بنابراین آن‌طور که به نظر می‌رسد دیگر اظهار امیدواری هم دیگر به کار بازار نمی‌آید و باید تنها نظاره‌گر سقوط ذره‌ذره ارزش پول ملی و ساختار معیشتی مردم باشیم!

منبع: جهان صنعت

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.