انتخاب سبک مدیریتی مناسب
در مقاله قبل در مورد سبکهای مدیریتی سخن گفتیم. سبکهایی که خود زیرمجموعههای متعددی دارند. مدیران مختلف با توجه به جهانبینی، شخصیت، دانش و محیط کار، سبک خاصی را برای مدیریت خود استفاده میکنند. سازمانها نیز در انتخاب مدیر برای هر بخش، باید با توجه به سبکهای مدیریتی وی، فرهنگ و محیط سازمان، شرایط کاری
در مقاله قبل در مورد سبکهای مدیریتی سخن گفتیم. سبکهایی که خود زیرمجموعههای متعددی دارند. مدیران مختلف با توجه به جهانبینی، شخصیت، دانش و محیط کار، سبک خاصی را برای مدیریت خود استفاده میکنند. سازمانها نیز در انتخاب مدیر برای هر بخش، باید با توجه به سبکهای مدیریتی وی، فرهنگ و محیط سازمان، شرایط کاری و شخصیت مدیر، کسی را انتخاب کنند.
اما مشکل اینجاست که فهمیدن و کنار هم چیدن همه این پارامتر و نتیجهگیری از اینها چندان کار سادهای نیست. نتیجه چنین رخدادی همان آمار ارائهشده در مقاله پیش است که در ۸۲ درصد موارد شرکتها و سازمانها مدیران اشتباه را برمیگزینند. البته تمام این صحبتها با در نظر گرفتن این فرض است که اصلا همه این پارامترها برای انتخاب در نظر گرفته بشوند.
کدام سبک مدیریتی مناسب شما است؟
یک سبک مدیریت مناسب، مکمل فرهنگ سازمان شما است. اگر هم نامناسب باشد میتواند باعث تخریب فرهنگ سازمان شود. حال بگذارید ببینم برای فرهنگهای سازمانی گوناگون چه سبکهای بهتر هستند.
- موشکافی شدید و سازگاری کم : اگر سازمان شما چنین فرهنگی دارد، سبکهای مدیریتی دمکراتیک میتوانند فرهنگسازمانی شما را تخریب کنند؛ زیرا باعث ایجاد ناسازگاری و خستگی بین کارمندان همفکر میشوند.
- دارای افرادی با فکر بسیار باز و سازگاری زیاد : چنین فرهنگهای سازمانی وقتی مدیریتی دمکراتیک داشته باشند، شکوفا خواهند شد. مدیریت خودکامه در این فرهنگهای سازمانی باعث نابودی سازمان میشود.
- بسیار روان رنجور و کمتر سازگار : در این فرهنگسازمانی شما به مدیرانی نیاز دارید که در رهبری خدمتگزار (Servant Leadership)، تبادلگرا (Transformational) و تحولگرا (Transformational) ماهر باشند. رهبری خدمتگزار این توانایی را دارد که فرهنگسازمانی را در طول زمان تغییر دهد.
- بسیار برونگرا و تا حدی موشکاف : مدیران کاریزماتیک با عصارهای از مدیریت تبادلگرا، کسانی هستند که سازمان شما دقیقا به آنها نیاز دارد.
تعجبی ندارد که بسیاری از سازمانها مدیران غلطی را انتخاب میکنند. بیشتر سازمان تلاش میکنند تا یک سبک مدیریتی را روی کارکنان خود اعمال کنند و این مشکل ایجاد میکند.
تعداد زیادی از سازمانها هیچوقت از خود نمیپرسند که آیا این سبکهای مدیریتی برای آنها مناسب هستند یا نه. آنها صرفا کسی را در سمت مدیریتی منصوب میکنند و تمام. این کار قطعا به فاجعه ختم میشود و بهطور دقیق این همان مشکل موجود در این حوزه است.
سازمانها نباید صرفا کسی را انتخاب کنند و با خیال راحت بنشینند. سازمانها باید بتوانند ذهنیت خود دراینباره آزادانه تغییر دهند. در غیر این صورت یک اشتباه به فاجعه ختم خواهد شد. داشتن ذهنی باز به این نکته کمک میکند که هم سازمان را دقیق بشناسید و هم پیش از وقوع فاجعه، مدیریت و سبک مدیریتی را تغییر دهید.
اگر اشتباه کنیم چه؟
اگر سبک مدیریتی غلطی را برای سازمان انتخاب کردیم، چهکار باید بکنیم؟ آیا همچنان بر سبکی که تناسبی با فرهنگسازمانی شما ندارد، اصرار خواهید کرد و آن را تغییر نخواهید داد؟
تا زمانی که شما سبکی را انتخاب کنید که کاملکننده سازمان شما باشد همهچیز خوب است. اگر در انتخاب دقت نکنید و پارامترهای مختلف را در نظر نگیرید، نتایج بدی خواهید گرفت. در این صورت کاهش کارایی، کیفیت ضعیف کار، ترک کارمندان و سود کم بخشی از واقعیت روزانه سازمان شما خواهد شد.
باید آمادهباشید که ذهنیت خود و سبک مدیریتی سازمان خود را عوض کنید.
برای جلوگیری از این مشکل باید آمادهباشید که ذهنیت خود و سبک مدیریتی سازمان خود را عوض کنید. این کار را باید تا زمانی که سبک مناسب سازمان خود نیافتید، ادامه دهید. بگذارید مثالی بزنیم.
فرض کنید شما به دنبال این هستید که تیمهای طراحی و تیم بازاریابی خود را تقویت و آنها قدرتمندتر کنید. شما از آنها میخواهید که ایدههایی خلاقانهای برای آزمایش ارائه دهند. شما از اعضای تیم خود میخواهید هر ایدهای را که دارند، ابراز کنند. در این صورت چه سبک مدیریتی میتواند مفید باشد؟
گاوچران خوب
سبک مدیریتی گاوچران (Cowboy Management Style) برای مدیریت این تیم بسیار مفید خواهد بود.
در این سبک مدیریتی شما به کارکنان خود چارچوبی میدهید که در آن چارچوب کار کنند. این چارچوب پر از جزئیات و با بایدونباید نیست؛ بلکه یک لیست کوتاه و ساده است که چند بایدونباید انگشتشمار در آن وجود دارد. بعدازاین کار شما کارمندان خود را به حال خود میگذارید و اجازه میدهید کارشان را بکنند.
در سبک مدیریتی گاوچران، شما به عنوان مدیر کنار میایستید و اجازه میدهید کارمندانتان با خیال راحت کارشان را بکنند.
این رهیافت که شما کارمندان را به حال خود رها میکنید، به کارمندها آزادی لازم برای ایده پردازی میدهد. البته نباید انتظار داشته باشید که آنها هر روز با ایدههای مبهوتکننده به سراغتان بیایند. ممکن است از هر ده ایدهای که میگیرید فقط یکیشان بهاندازه کافی خوب و قابلاعتنا باشد؛ اما به یاد داشته باشید که آنچه نیاز دارید همین یک ایده است. با همین یک ایده میتوانید نتایج شگفتانگیزی خلق کنید.
تنها کاری که شما بهعنوان مدیر در این موقعیت باید بکنید این است که الهامبخش تیم باشید، به آنها انگیزه بدهید و از ایشان حمایت کنید؛ اما تا زمانی که نتایج را ارزیابی نکردهاید باید کنار بایستید و کاری به کارمندانتان نداشته باشید.
آیا مدیران همچنان ارزشمند هستند؟
در ابتدای مقاله پیش این مسئله را مطرح کردیم که امروزه نگاه به مدیران تغییر کرده است. در این نگاه جدید، دیگر مدیر جزئی مفید از سازمان بهحساب نمیآید.
زمانی بود که مدیران افرادی ارزشمند تلقی میشدند. کارمندان و سازمانها مدیران را رهبری توانا میدیدند که سازمانشان را به سمت موفقیت هدایت میکنند. سازمانها مدیران را افرادی ضروری میدانستند. وجود آنها برای سازمانها اجتنابناپذیر بود.
راستش نقش مدیریت یا لااقل مدیریت خوب در دنیا امروز همچنان چشمگیر است. خصوصا در کشور ما که وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کنونی کمابیش محصول سو مدیریت، سبکهای مدیریتی اشتباه و از همه مهمتر مدیران اشتباه است.
مدیران خوب سازمان را هدایت میکنند، اما مدیران عالی سازمانها را تغییر میدهند.
اگر سازمان، مجموعه یا کشور دچار مشکل است، نمیتوان با اطمینان انگشت اتهام را به سمت خود مدیر دراز کرد. گاهی اوقات حقداریم چنین کاری بکنیم؛ اما ممکن است کار مدیر بدون ایراد باشد اما به دلیل عدم سازگاری سبک مدیریتی او با فرهنگ سازمان، فاجعه به بار بیاید.
مدیران، آثار باستانی بهدردنخوری که بهجای مانده از گذشتهها باشند، نیستند. کشورها، سازمان و شرکتهای امروزی بیشازپیش به مدیران احتیاج دارند. اما مدیران بد سازمان را ویران میکنند، مدیران خوب سازمان را هدایت میکنند، اما مدیران عالی سازمانها را تغییر میدهند.
از خوب به عالی
کتاب « از خوب به عالی » مباحث جالبی را در این خصوص پیش میکشد. اینکه چه چیز سازمان یا فردی را خوب میکند و چه چیزی آنها را عالی. اگر سازمانی خوب داریم، چگونه میتوانیم آن را عالی کنیم؟ یکی از مهمترین مشخصههایی که در اینگونه سازمانهای رو به رشد دارند، داشتن یک رهبر سطح پنجم است.
رهبران خوب سازمانها را بهتر میکنند تا روزی که عالی شوند. اگر شما هم مدیر هستید، بدانید که شما هم میتوانید یک سبک مدیریتی مناسب برای زیرمجموعه خود بسازید و استفاده کنید و راستش اگر واقعا به دنبال موفقیت سازمانتان هستید، باید چنین کاری انجام دهید.
مدیرانی که عالی هستند، میتوانند رهیافت مدیریتی خود را متناسب با کارکنان خود تنظیم کنند؛ زیرا آنها ارزش این کار را میدانند و میفهمند که چنین کاری برای کارمندانشان چه خوبیهایی دارد.
اگر میخواهید مدیری عالی باشید، سبک مدیریتی درستی را انتخاب کنید. با این کار شما به آدمهای اطرافتان نشان میدهید که وجودتان ضروری و مفید است.
نظرات