چرا کارمندان مدام شغل عوض میکنند؟
احتمالا شما هم در زندگی شغلی خود با افرادی مواجه شدهاید که مدام شغل و یا شرکت خود را عوض میکنند. آنها علیرغم اینکه میدانند این تغییر شغل مداوم، اعتبار شغلیشان را پایین میآورد، اما باز هم شرکت فعلی خود را ترک میکنند و به شرکت دیگری میروند. راستش کارفرماها هم علاقهای ندارند چنین فردی
احتمالا شما هم در زندگی شغلی خود با افرادی مواجه شدهاید که مدام شغل و یا شرکت خود را عوض میکنند. آنها علیرغم اینکه میدانند این تغییر شغل مداوم، اعتبار شغلیشان را پایین میآورد، اما باز هم شرکت فعلی خود را ترک میکنند و به شرکت دیگری میروند.
راستش کارفرماها هم علاقهای ندارند چنین فردی را استخدام کنند؛ زیرا اصلا خوششان نمیآید که بعد از صرف هزینه برای آموزش و ایجاد که یک شرایط پایدار، ناگهان کارمندشان شرکت را ترک کند و دوباره مجبور شوند همان هزینه را صرف کارمند دیگری بکنند؛ اما علیرغم چنین تبعاتی، باز هم کارمندانی پیدا میشوند که مدام شغل عوض میکنند. فکر میکنید دلیلش چیست؟
دلایل تغییر شغل یا دلایل ماندن در آن
لزوما ترک کردن شغل تابع شرایط اقتصادی نیست. لااقل مطالعاتی که در این مورد انجامشده نشان میدهد حتی که در کشورهایی که وضعیت اقتصادی بهتر است، چه بسا ترک شغل هم بیشتر میشود. یا اینکه در دو کشوری که وضعیت اقتصادی مشابهی دارند، نرخ ترک شغل متفاوت است.
برای اینکه بفهمیم چرا افراد مدام شغلشان را عوض میکنند باید ابتدا پاسخ این سوال را بیابیم؛ که چرا افراد در شغل خود میمانند؟
آدمها دوست دارند دیده شوند و مورد قدردانی قرار گیرند. هرکسی میخواهد بابت کار مفیدی که انجام داده است، مورد قدردانی قرار بگیرد. اگر شما مدتها تلاش کنید تا کاری مهمی را به انجام برسانید، اما در نهایت دیگران توجهی نشان ندهند، خوشتان نمیآید.
آدمها در این حالت دلسرد میشوند و معمولا انگیزهای برایشان نمیماند که دوباره کار سخت و مهمی را به عهده بگیرند. مطالعات و نظرسنجیها نشان داده است که ۸۰ درصد افراد به دلیل اینکه حس کردهاند، در محل کار خود مورد قدردانی و توجه قرار نمیگیرند، شغلشان را عوض میکنند.
باید ابتدا به این نکته توجه کنید که افراد دقیقا چه چیزی از شغل خود میخواهند.
اگر شما برای اولین بار دارید کسی را استخدام میکنید و میخواهید یک مجموعه صد نفری درست بکنید، باید ابتدا به این نکته توجه کنید که افراد دقیقا چه چیزی از شغل خود میخواهند. اگر شغلها آنها این توقعات را برآورده کرد، آنها در شرکت شما میمانند، در غیر این صورت باید منتظر از دست دادن نیروهایتان باشید.
وقتی افراد درستی را استخدام کردید، باید بفهمید که شما چگونه میتوانید آنها را ترغیب کنید که مدت طولانیتری با شما بمانند. در ادامه میخواهیم برخی از مهمترین مواردی که در ماندن یا ترک کردن شغلها موثر هستند را بیان کنیم.
پایهها را درست کنید
حقوق خوب و افزایشهای سالانه آن از مبانی بسیار مهمی است که شرکتها باید رعایت کنند. شما باید مطمئن شوید که حقوق خوبی را به کارمندان خود، سر موقع پرداخت میکنید.
زندگی خرج دارد و کار کردن برای تامین این خرجها است. خرید غذا، پرداخت اجاره و نو کردن گوشی تنها بخشی از خرجها جاری زندگی هستند.
پرداخت بهموقع هم بهاندازه خود حقوق خوب، مهم است. آدمها بر اساس همین زمان دریافت حقوق، برای کارهایشان برنامهریزی میکنند و تاخیرها میتواند نظم زندگی آنها را به هم بزند.
به یاد داشته باشید، وقتی میخواهید فردی را استخدام کنید، باید حداقل بهاندازه یک سال از حقوق او، پول در حساب شرکت داشته باشید.
آدمها امنیت دوست دارند
ما موجوداتی اجتماعی هستیم. این اجتماعی بودن هم در محیط کاری از بین نمیرود. آدمها دوست دارند حسی از امنیت داشته باشند و با افراد قابل اعتمادی زندگی کنند.
یک محیط آرام و صمیمی و بدون تهدید اخراج، برای افزایش کارایی و ماندن در شرکت مهم است. پس شما باید کاری بکنید که کارمندتان تا زمانی که کار غلطی نکرده است، حسی از امنیت داشته باشد. در غیر این صورت او شرکتتان را ترک خواهد کرد.
درستش این است که حتی اگر او کار اشتباهی انجام داد، با تغییر شرایط، موقعیت کاری او یا حل مشکلات زمینهای، کاری کنید که مسئله حل شود. اخراج کردن باید آخرین گزینه شما باشد.
استرس را کاهش دهید
در دنیای تجاری امروز، رهبران و مدیران باید کاری کنند که استرس و تنش تا جایی ممکن در محیط کار کم باشد. کلیدش هم این است که یک محیط کاری با چالشهای گوناگون مفرح و خالی از استرس درست کنید.
مثلا میتوانید از کارمندان خود ایدهای در مورد چیزی بخواهید و بگذارید آنها ایدههایشان را آزادانه مطرح کنند. چنین چیزی هم لذتبخش است و هم استرسزدا.
داشتن فقط یک محصول هم میتواند استرس کار را بهخوبی کاهش دهد. با این کار بهجای اینکه آنها مجبور شوند در چندین جهت کارها را پیش ببرند، لازم است حرکتی پیوسته فقط در یک جهت داشته باشند. در این حالت یک هدف مشترک نیز ایجاد میشود و بهخوبی افراد را دور هم جمع کند.
ضربالاجل تعیین نکنید
به این فکر کنید که مدیری یک تاریخ ضربالاجل اختیاری برای انجام کاری تعیین میکند. اعضای تیم میدانند غیرممکن است که بتوان تا آن تاریخ کار را تمام کرد. زمان کافی نیست؛ اما همه مجبور هستند این تاریخ را قبول کنند. آنها برای اینکه به این تاریخ برسند مجبور میشوند همه موانع را کنار بگذارند.
در نتیجه افراد تا دیروقت کار میکنند، روی میزشان از لیوانهای قهوه و چای پر میشود. آخر هفتهها را هم کار میکنند و به خانواده خود نمیرسند. استرس میگیرند و به فکر ترک کردن شغل خود میافتند.
بهجای این کار بهتر است برای تولید محصولی خاص برنامه طولانیتری بچینید تا زمان بیشتری هم برای کارمندان و هم برای تصحیحها و مشکلات احتمالی داشته باشید.
نیازهای دائمی را رفع کنید
افراد وقتی وارد سازمانی میشوند، یا هنگامی که میخواهند وارد بشوند و در آن بمانند با این چهار معیار تصمیم میگیرند:
- آیا این یک شرکت برنده است و من میتوانم به بودن در آن افتخار کنم؟
- آیا میتوانم عملکردم را در شغلم بیشینه کنم؟
- آیا در اینجا با افراد به لحاظ اقتصادی و شخصیتی خوب رفتار میشود؟
- آیا این شغل لذتبخش و رضایتبخش است؟
بهتر است خود را جای کارمندانتان قرار دهید و ببینید پاسختان به این سوالها چیست. پاسخ این سوالها تعیین میکند که آیا شرکت شما برای افراد جایی برای ماندن است یا نه.
دلایل ماندن، دلایل آمدن
اگر بخواهیم بهطور خلاصه دلایل ماندن افراد در شغلشان را بیان کنیم، میتوان به چنین معادلهای رسید. اگر کارمندان شما معنا و دلیلی برای شغل خود ببینند، اگر به لحاظ اقتصادی تامین شوند، اگر محیط کارشان مناسب باشد و اگر بابت عملکرد خود تقدیر شوند، از شغل خود راضی خواهند بود و آن را ترک نخواهند کرد.
این چهار مورد تقریبا برای همه شرکتها صادق است. شما میتوانید با در نظر گرفتن و اجرای این چهار مورد، نیروهای خوب در شرکتتان جذب کنید و آنها در سالها در شرکت شما بمانند.
نظرات