شرایط روزبهروز پیچیدهتر اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک کشور، اگرچه بسیار تلخ است، اما میتواند فرصت اجماع حول برنامه ملی « فقرزُدایی با بودجه صفر» ایجاد کند؛ برنامهای که میتواند شامل مجموعه طرحهای کمهزینه در راستای «بهبود فضای کسبوکار» برای «۳ دهک درآمدی فقیرتر» باشد. توضیح آنکه، تشدید روزافزون فشار بر آسیبپذیرترین خانوارها، در ترکیب با محدودیتهای شدید بودجهای دولت که مانع از طراحی برنامههای فقرزُدایی کلان میشود، شرایطی پیچیده را ایجاد کرده که قابل انتظار است در کنار جهش جمعیت مبتلا به انواع فقر (فقر درآمدی، فقر آموزشی و مهارتی، فقر سلامت و فقر تغذیه)، تبعات مخربی را در قالب رشد محسوس آسیبهای اجتماعی، رشد محسوس جرائم و افزایش تلاطم سیاسی، به بار آورد. اما همین وضعیت بغرنج، میتواند فرصتی را برای اجماعسازی حول مجموعهای از سیاستهای هوشمندانه فراهم کند که با بودجه دولتی نزدیک به صفر، بهبودی ملموس در معیشت بخش بزرگی از فقرا ایجاد کنند. برای طراحی برنامه ملی «فقرزُدایی با بودجه صفر»، برخی سرفصلهای پیشنهادی نگارنده عبارتند از: ۱- رسمیسازی و مولدسازی مشاغل غیررسمی خردهپا: این برنامه، باید با تمرکز بر «دستفروشان» و «زبالهگردان» در کلانشهرها، فرآیندی آسان را برای «رسمیسازی» و «مولدسازی» آنها در قالب رفع موانع سرمایهگذاریهای خلاقانه موسوم به «قعر هرم» (BOP) طراحی کند. ۲- تسهیل کسب هویت رسمی برای شهروندان فاقد شناسنامه: این برنامه، باید در ابتدا به تعریف فرآیندی ساده برای اعطای تابعیت ایرانی به کلیه شهروندانی بپردازد که حاصل ازدواج زنان یا مردان ایرانی با زنان یا مردان غیرایرانی (عمدتا افغانستانی، عراقی و پاکستانی) هستند. در درجه بعد، این برنامه باید شامل اعطای شناسنامه ایرانی به کلیه افرادی باشد که متولد و بزرگشده ایران هستند و به دلایل مختلفی شناسنامه ندارند (پدیده رایج در مناطق شدیدا محروم استانهای مرزی کشور به ویژه سیستان و بلوچستان) ۳- سنددار کردن ۹۰ درصد زمینهای کوچک فاقد سند، ظرف یک سال: این برنامه با آسانسازی فرآیند سنددار شدن زمینها و املاک کوچک (دارای ارزش زیر ۲۰۰ میلیون تومان)، میتواند بخشی از سرمایههای حبسشده خانوارهای کمدرآمد را آزاد کند. تعیین هدف سنجشپذیر (Tangible) یعنی «سنددار کردن ۹۰ درصد زمینهای بدون سند ظرف یک سال»، ضرورتی مهم است که از گرفتار شدن این طرح به انبوه طرحهای دارای نام بزرگ و عملکرد کوچک، جلوگیری میکند. ۴. هدفگذاری «تجارت آزاد» با کلیه همسایگان، تا سال ۱۴۰۴: این برنامه، یکی از ماموریتهای کلیدی دستگاه دیپلماسی اقتصادی کشور را به صورت طراحی چارچوب برنده _ برنده تجارت آزاد با کلیه همسایگان تعریف میکند. جزئیات این معاهدات تجارت آزاد، به آسانی میتواند به صورتی جهتدهی شوند که منافعی برنده _ برنده و پایدار را برای ایران و همسایگان در حوزههای «تجاری»، «امنیتی» و «فقرزُدایی در مناطق مرزی عمدتا محروم» ایجاد کند. ۵. حمایت «غیررانتی» از توسعه «گردشگری» در مناطق محروم: پیشنهاد اولیه در این حوزه عبارت است از ارائه معافیت مالیاتی کامل تا پایان سال ۱۴۰۰ و نیز صدور مجوز کلیه مجوزها ظرف حداکثر ۱۰۰ روز، برای کلیه سرمایهگذاریهای حوزه گردشگری در کلیه مناطق روستایی و نیز شهرهای زیر ۱۰۰ هزار نفر (شامل کلیه سرمایهگذاران ایرانی مقیم داخل و خارج کشور و نیز سرمایهگذاران خارجی) ۶. حمایت «غیررانتی» از توسعه مشاغل در «بازیافت زباله»: سرمایهگذاری در بازیافت زباله، بهعنوان یکی از حوزههای سرمایهگذاری «کار _ بر» (Labor _ Intensive)، قابلیت بالایی دارد تا با فشار اندک به منابع محدود پسانداز و سرمایهگذاری کشور، مشاغلی انبوه را ایجاد کند. در این زمینه، پیشنهاد اولیه میتواند به این شرح باشد: ارائه معافیت مالیاتی کامل تا پایان سال ۱۴۰۰، و نیز صدور کلیه مجوزها ظرف حداکثر ۱۰۰ روز، برای کلیه سرمایهگذاریهای حوزه بازیافت زباله در شهرهای بالای ۱۰۰ هزار نفر به گمان نگارنده، موارد فوق، میتوانند برخی از اجزای برنامه ملی «فقرزُدایی با بودجه صفر» باشند؛ برنامهای که در صورت تمرکز کارشناسی بر طراحی بهینه جزئیات آن، میتواند به برنامهای ملی و مورد اجماع با رویکرد «فقرزُدایی سازگار با بازار» تبدیل شود.