کد مطلب: ۹۰۵۶۷۰

کار در زندان به روایت زندانیان قزلحصار

کار در زندان به روایت زندانیان قزلحصار

«رحیم مطهرنژاد» مدیرعامل بنیاد تعاون زندانیان کشور اعلام کرده است که سالانه ۸۰ هزار نفر از زندانیان را با کمک سازمان زندان‌ها و سازمان فنی و حرفه‌ای تحت آموزش قرار می‌دهند

به گزارش تجارت‌نیوز، به گفته مطهرنژاد زندانیان می‌توانند در ۲۰۰ رشته فنی و حرفه‌ای به انتخاب خودشان در رشته‌هایی مانند کشاورزی، دامپروری، باغداری، آبزی پروری، صنعت و خدمات فعالیت کنند. همچنین زندانیان با مهارت آموزی صنعتی در شاخه‌های قطعه سازی، پوشاک، صنایع فلزی و چوبی و مبلمان شهری در این فعالیت‌ها در زندان مشغول می‌شوند.

شیوه پرداخت دستمزد به زندانیان نیز به صورت روزمزدی و کارمزدی است. مطهرنژاد در این باره نیز به ایلنا پیشتر گفته بود؛ در مشاغلی که کالاها قابلیت اندازه‌گیری دارد، مانند بافت فرش، پرداخت دستمزد به صورت رج مزدی است، در بخش مربوط به کفش نیز جفت مزدی دستمزد می‌دهیم و در حوزه پوشاک که بر اساس قطعات تولیدی حقوق می‌گیرند، افراد به شیوه کارمزدی دستمزد خود را دریافت می‌کنند، ولی برخی دیگر از مشاغل زندانیان، قابلیت اندازه گیری ندارد مانند فعالیت‌های کشاورزی، باغداری، دامپروری و آبزی‌پروری و… که در مورد این دسته مشاغل، پرداخت دستمزدها به شیوه روزمزد انجام می‌شود. همچنین ما این افراد را در سه گروه کارگر ساده، نیمه ماهر و ماهر تقسیم می‌کنیم و تلاش کرده‌ایم دستمزد کار زندانیان را به آنچه مصوب می‌شود نزدیک کنیم، البته کمی بالا و پایین می‌شود و بستگی به عواملی مانند تعداد روزها و ساعت‌هایی که در هر روز کار می‌کنند دارد که مطابق با آن حقوق دستمزد تعیین و پرداخت می‌شود.

یکی از فعالیت‌هایی که از اواخر سال گذشته در زندان قزل‌حصار آغاز شده است تولید دوچرخه است و کارخانه تولید دوچرخه در سوله‌ای به مساحت یک هزار مترمربع با اشتغالزایی برای ۳۰۰ مددجو در این زندان راه‌اندازی شده است. این کارخانه با داشتن خط تولید قابلیت اشتغالزایی برای ۵۰۰ مددجو را دارد.

در یکی از روزهای پایانی سال به زندان قزلحصار می‌روم تا از نحوه فعالیت این مددجویان این زندان و اشتغال آن‌ها گزارشی تهیه کنم. جوانی لاغر اندام در سالنی که مربوط به خط تولید دوچرخه است ایستاده؛ نزدیک می‌شوم و پس از معرفی خودم درباره حضورش در زندان می‌پرسم، پاسخ می‌دهد: نامش احمد است و حدودا ۶ ماه است که به جرم حمل و مصرف مواد مخدر در زندان است. از نوجوانی کارش را با شاگردی در مغازه کفاشی شروع کرده و سال‌ها در این حرفه فعالیت می‌کرده است.

وی با بیان اینکه حدود ۶ سالی است که مصرف مواد را شروع کرده می‌گوید: «رفیق بازی باعث شد به سمت مواد مخدر بروم. اکثر اوقات با رفقایم در مغازه جمع می‌شدیم و مواد می‌کشیدیم، من اوایل همراه‌شان نمی‌شدم، اما کم کم گرفتار شدم و این دورهمی‌های دوستانه گاهی اوقات در مغازه من هم برگزار می‌شد و آنجا مواد می‌کشیدیم.»

احمد که دو پسر دارد درباره حضورش در کارگاه تولید دوچرخه که مدتی است در زندان قزل‌حصار فعال شده است، تصریح می‌کند: «خودم خواستم که در این کارگاه کار کنم، چراکه هم ۸ ساعت کار می‌کنم و باعث می‌شود سرم به کار گرم شود و هم افرادی که اینجا حضور دارند بهتر هستند. من شیشه مصرف می‌کردم و همین رفیق‌بازی‌ها و مصرف مواد باعث شد که همه چیزم از دست برود، اما الان اینجا این کار را هم یاد می‌گیرم و تجربه کسب می‌کنم تا وقتی آزاد شدم اگر نتوانستم کار سابق خودم را انجام دهم حداقل این کار را انجام دهم.»

اشکان جوان سی‌ساله دیگری است که در این کارگاه مشغول فعالیت است. او یک دختر ۴ساله دارد و درباره حضورش در زندان و اینکه چطور گرفتار مواد شده است، می‌گوید: «از ۱۵ سالگی مصرف را شروع کردم جوان و نادان بودم و با وجود اینکه در یک تیم ورزشی فعالیت می‌کردم، اما به دلیل دعوا با مربی‌ام و غرور بی‌جایی که داشتم از تیم بیرون آمدم و به سمت قلیان و سیگار رفتم و کم کم هم مصرف هروئین و شیشه را شروع کردم.»

وی که به گفته خودش دست به آچار بوده و راننده بیابان و جاده است، خاطرنشان می‌کند: «یک روز که از سرویس برگشتم دیدم همسرم همه زندگی را جمع کرده و به همراه دخترم از خانه رفته است، برای برگشتنش به خانه چندین بار تلاش کردم، اما او نمی‌خواست اصلا من را ببیند و همین شرایط باعث شد که دوباره پاکی را کنار بگذارم و به سمت مصرف مواد مخدر بروم. در واقع از شرایطی که داشتم؛ از غرغرهای همسرم، از بیکاری و همه مشکلاتم به دود پناه می‌بردم، چراکه با دو الی سه دود همه چیز را فراموش می‌کردم.»

اشکان می‌گوید: «الان خیلی پشیمان هستم شاید همان موقع که نوجوان بودم، اگر غرور جوانی‌ام را کنار گذاشته بودم و مربی‌ام با من برخورد بهتری داشت، هرگز به سمت مواد مخدر نمی‌رفتم. یا وقتی همسرم رفت من جلسات درمانی‌ام را ادامه می‌دادم و کاری می‌کردم که الان بجای اینکه من پشیمان باشم، او پشیمان شود و به زندگی برگردد. الان هم معتقدم که باید سنگ‌هایم را با مواد و خودم وا بکنم. من اینجا گواهی‌نامه کار می‌گیرم و می‌توانم بیرون از اینجا با این گواهی‌نامه وام بگیریم و یک کار ابتدایی در حد حتی تعمیر دوچرخه هم که شده راه بیاندازم، اما باید اول سنگ‌هایم را با خودم وابکنم. من الان پاکم و باید این پاکی را ادامه دهم.»

دوچرخه‌های کودکانه رنگارنگ در سالن کنار هم قرار گرفته‌اند و کارگران در آن سوی سالن مشغول کار هستند. یکی از مددجویان که موهای مجعد و جوگندمی دارد به نظر می‌رسد، سنش از بقیه مددجویان بیشتر است، نزدیکش می‌شوم و قبل از اینکه من صبحتی کنم، خودش سر صبحت را باز می‌کند و می‌گوید: «به دلیل حمل و نگهداری و مصرف مواد در دو حکم جداگانه به ۶ سال حبس محکوم شده‌ام، اما قبل آن ۳۰ سال بود که اعتیاد داشتم، همه چی هم می‌کشیدم، اما خدا را شکر کارتن خواب نشدم.»

وی که مدتی در کار پیمانکاری بوده و مدتی را هم در یک شرکت به عنوان تسهیل‌دار فعالیت می‌کرده، ادامه می‌دهد: «دو سال است که در زندان هستم و تا قبل از اینکه به زندان بیایم حتی یک بار هم قصد ترک مواد را نداشتم، اما الان دو سال است که ترک کرده‌ام. اوایل خیلی برایم سخت بود اما الان حالم خیلی خوب است. من از ۱۴ سالگی مواد می‌کشیدم. درست است که هیچ وقت تا همین موقعی که حتی بازداشت شدم همسر و فرزندانم از نظر مالی در مضیقه نبودند، اما خودم فکر می‌کنم که این ۵ الی ۶ سال آخر دیگر خیلی درگیر مواد بودم و کمتر به خانه می‌رفتم و بیشتر پیش دوستانم بودم و از این بابت همسر و فرزندانم اذیت شدند و همین باعث شده بود که همسر و فرزندانم و پدر و مادرم خیلی شاکی شوند.»

این مددجو که سهراب نام دارد، می‌گوید: «پسرانم از اعتیاد من خجالت می‌کشیدند و من باعث سرافکندگی‌شان بودم. متاسفانه مواد از همه چیز آدم را می‌اندازد. من احساس می‌کردم به ته خط رسیده بودم. گاهی اوقات سه الی چهار روز خانه نمی‌رفتم. آخر هم که با هروئین و شیشه من را گرفتند. اوایل زندان برای من خیلی سخت گذشت، اما بعد از یک سال خدا را شکر می‌کردم که به زندان آمدم و چکشی به سرم خورد که من را بیدار کند و به خودم بیایم.»

وی در پاسخ به این سوال که حرفه‌هایی که در زندان آموزش داده می‌شود، چقدر بعد از خروج از زندان می‌تواند برای فرد موثر باشد، می‌گوید: «برای دخل و خرج یک خانواده خوب است کسی که اینجا کاری را یاد بگیرد و برود بیرون می‌تواند، یک تعمیرگاه دوچرخه بزند، اما بدون حمایت قطعا کسی به جایی نخواهد رسید یا اگر بخواهد در یک کارخانه دوچرخه‌سازی دیگری کار کند باید شرایطی برایش ایجاد شود که به راحتی بتواند کار پیدا کند. بالاخره این هم یک حرفه است که اینجا به ما می‌آموزند. مردم مگر چگونه زندگی می‌کنند، زندگی مردم هم همین است. من در اینجا روزی ۸ ساعت کار می‌کنم و از حقوقی که می گیریم راضی هستم، چراکه همین که در سالن نیستم و نمی‌خوابم و مدام نگاه ساعت نمی‌کنم تا وقت بگذرد که اصلا نمی‌گذرد؛ بسیار عالی است. اینجا صبح که می‌شود سرکار می‌آییم و یک چشم برهم زدن ظهر می‌شود و دوباره بعد از ناهار کار شروع می‌شود.»

وی می‌افزاید: «الان ۶ ماه است که اینجا هستم و در این کارگاه کار می‌کنم، اما می‌توانم بگویم که به اندازه ۶ روز در سالن حبس نکشیده‌ام، اینقدر که زود و سریع برایم می‌گذرد و در واقع برایم مثل  روز عادی گذشته است. در ضمن افرادی که در کارگاه‌ها کار می‌کنند، حداقل ۷۰ الی ۸۰ درصد با افرادی که در سالن هستند متفاوت هستند، اکثر افرادی که اینجا هستند شر و شور نیستند و مشکلی را برای کسی ایجاد نمی‌کنند، در واقع آدم‌هایی که اینجا هستند هم یک خطایی کرده‌اند و گیر افتاده و به زندان آمده‌اند و همه آنها شر و شور نیستند. من هم دنبال شرارت نبودم و فقط مشکل اعتیاد داشتم که در این جا گیر کردم. من در سالن نمی‌توانم زندگی کنم برایم واقعا سخت می‌گذرد.»

وی که حدود ۴ سال دیگر از حبسش مانده است، می‌گوید: «در طی این دو سال یک بار به مرخصی رفته‌ام. اول فکر می‌کردم که ممکن است به سمت مواد بروم، اما خدا را شکر نرفتم حتی سراغی هم از دوستان سابقم نگرفتم و همسرم خیلی بهم توجه می‌کرد. در این مدت مرخصی دیدم، حفظ ترک خیلی هم سخت نیست و خدا هم که تا الان کمکم کرده و مانده‌ام. از اینجا که بیرون بروم دوباره به شغل قبلی خودم بر می‌گردم و از نو شروع می‌کنم.»

در زندان قزلحصار زندانیان در بخش‌های مختلف فعالیت‌های مختلفی را انجام می‌دهند، یکی دیگر از فعالیت‌هایی که در این زندان توسط مددجویان زندان انجام می‌شود، تولید و دوخت چادرهای هلال احمر است، برای ورود به این سالن باید با پاپوش وارد شد. همه افرادی که در این بخش کار می‌کنند لباس سفید بر تن داشته و از پاپوش استفاده می‌کنند.

موقع ناهار است و فقط چند کارگر مشغول کار هستند، مهران هم یکی از آن‌هاست که در پشت یک چرخ خیاطی نشسته، خداقوت می‌گویم و می‌پرسم چند وقت است که در زندان بسر می‌برد و او پاسخ می‌دهد: «نزدیک به ده سال است که در زندان هستم ۶ ماه هم است که در کارگاه تولید چادرهای هلال احمر کار می‌کنم. به دلیل حمل مواد مخدر بازداشت شدم و نزدیک به نیم کیلو شیشه و هروئین همراه داشتم.»

وی که در بیرون از زندان هم خیاطی می‌کرده، می‌گوید: «بیرون هم شغلم خیاطی بود. خودم مصرف کننده نبودم براثر رفیق بد و پیشنهاد چشم‌گیری که درخصوص حمل مواد مخدر به من داده بود، من تصمیم گرفتم این کار را انجام بدهم. هیچ وقت فکر نمی‌کردم که درگیر چنین شرایطی بشوم. من کار و زندگی خودم را داشتم، اما به ۲۶ سال حبس محکوم شدم که بعد نصف شده و به ۱۳ سال تبدیل شده است. ۱۰ سال است که اینجا هستم و ۱۴۶ میلیون تومان هم باید جریمه بپردازم.»

شهریار یکی دیگر از کارگران این بخش است که او هم به دلیل حمل مواد مخدر دستگیر شده است، او که به دلیل حمل ۲۵ کیلو مواد مخدر به ۱۶ سال زندان محکوم شده است، می‌گوید: «الان ۸ سال از زندانم گذشته است. بیرون از زندان شغلم آزاد بود. مشکلات مالی زیادی داشتم و برای تامین مخارج زندگی و حل مشکلاتم پیشنهاد حمل مواد را قبول کردم و اما در همان بار اول دستگیر شدم و به زندان افتادم.»

وی ادامه می‌دهد: «قبلا در بخش پلاستیک‌سازی و تزریق پلاستیک کار می‌کردم، اما دو ماه است که اینجا با چرخ سه سوزنه کار می‌کنم. از اینجا اگر بیرون بروم و حمایت شوم می‌توانم کار کنم. همسرم هم چند تا چرخ جور کرده است و خانوادگی کار می‌کنند. من هم موقع آزادی می‌توانم این کار را انجام دهم.»

منبع : ایلنا

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.