هم‌پوشانی میان هویت ایرانی و کشورهای همسایه آرمان محمودیان
کد مطلب: ۹۰۱۹۲۸

هم‌پوشانی میان هویت ایرانی و کشورهای همسایه

هم‌پوشانی میان هویت ایرانی و کشورهای همسایه

روابط ایران با همسایگان همواره مورد توجه مردم این کشور بوده است. ایران به‌عنوان یک ملت، پژوهشی در دل تضادهاست. اگرچه این کشور مانند همسایگان خود کشوری مسلمان است، اما دارای تمدن پیش از اسلام و هویت قومی، فرهنگی، زبانی و ملی متمایز است.

به گزارش تجارت‌نیوز،  این دو وجه به مردم ایران حس ملی متمایزی بخشیده است، حتی اگر عناصر هویتی قابل‌توجهی را با همسایگان خود به اشتراک بگذارد. امروز، ایران تنها کشور عمدتا فارسی‌‌‌زبان و با اکثریت شیعه در منطقه است که بسیاری از روشنفکران ایرانی در توصیف وضعیت اجتماعی-فرهنگی این کشور از عنوان «تنهایی استراتژیک» بهره می‌برند. 

با وجود بحث‌های جاری در مورد نقش ایران در منطقه، واضح است که بین هویت ایرانی و کشورهای همسایه آن هم‌پوشانی‌هایی وجود دارد؛ به‌ویژه از نظر مذهب شیعه و زبان فارسی. این همپوشانی‌ها برای ایران در روابط بین‌المللی، هم مزایا و هم معایبی به همراه داشته است. از یک‌سو، موقعیت ایران به عنوان بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین دولت شیعه -و همچنین وارث یک ایدئولوژی انقلابی- به ایران اجازه داده تا بر دیگر جوامع شیعه منطقه، از جمله در عراق، لبنان و افغانستان و... اعمال نفوذ کند و از سوی دیگر، با گره زدن سرنوشت ایران به روابط بین‌الملل، همان‌طور که ایران بر همسایگان تاثیر می‌گذارد، همسایگان نیز بر آن تاثیر می‌گذارند.

در امتداد جبهه جنوبی

تنش‌زدایی بین ایران و چند بازیگر اصلی در شبه‌جزیره عربستان، از جمله عربستان‌سعودی و امارات، نشان‌دهنده تغییر امیدوارکننده در استراتژی خاورمیانه‌ای ایران است. از منظر مقامات ایرانی، این کشورها قبلا از «بالکانیزه کردن» ایران در راستای تجزیه این کشور حمایت کرده‌اند. علاوه بر این، برخی رسانه‌های آن سوی آب‌ها به دریافت کمک از عربستان مظنون هستند. در عین حال، امارات متحده عربی که به عنوان یک خروجی اصلی برای ایران به منظور دستیابی به کالاهای غربی عمل می‌کند و میزبان بسیاری از شرکت‌های مبادلاتی ایرانی است که نقش مهمی در دور زدن محدودیت‌های مالی تحمیل‌شده توسط غرب ایفا می‌کنند، هر از گاهی مقررات را برای تجار ایران تشدید می‌کند. به همین دلیل تنش‌زدایی با کشورهای عربی یک تحول مثبت برای ایران بوده است.

بحران در مرزهای شمالی

روابط ایران در جنوب طی سال‌های اخیر به طور قابل‌توجهی بهبود یافته؛ اما در شمال عکس آن اتفاق افتاده است. در حالی که روابط ایران با ترکیه نوسانات زیادی دارد، پیروزی جمهوری‌آذربایجان بر ارمنستان در جنگ دوم قره‌باغ در سال ۲۰۲۰ که به تلفات ارضی قابل‌توجهی برای ارمنستان منجر شد، به تسلط فزاینده جمهوری‌آذربایجان در منطقه منتهی شده است. موقعیت و قدرت جمهوری‌آذربایجان در امتداد مرز شمالی ایران، تحولی نگران‌کننده برای تهران است. اگرچه مردم ارمنستان عمدتا مسیحی و مردم جمهوری‌آذربایجان عمدتا شیعه هستند، ایران از لحاظ تاریخی از ارمنستان حمایت کرده و در حفظ قفقاز در راستای منافع خود به ایروان متکی بوده است.

به همین دلیل، شکست ارمنستان در آن جنگ را می‌توان به‌منزله کاهش نفوذ ایران در قفقاز دانست. علاوه بر این، جمهوری‌آذربایجان در سال‌های اخیر به‌سرعت روابط خود را با رقبای منطقه‌ای ایران و به طور مشخص اسرائیل و ترکیه، گسترش داده است. در سال ۲۰۱۰، ترکیه و جمهوری‌آذربایجان معاهده همکاری نظامی را منعقد کردند و جمهوری‌آذربایجان همکاری امنیتی با اسرائیل را به حدی ارتقا داد که نگرانی ایران را برانگیخت، به طوری که مقام‌های ایرانی اعلام کردند جمهوری‌آذربایجان به اسرائیل اجازه داده تا یک شبکه جاسوسی ایجاد کند که اسرائیلی‌ها از طریق آن ماموریت‌های ترور علیه دانشمندان ایرانی را انجام داده‌اند. اکنون روابط تهران-باکو سیر سینوسی دارد و با تنش‌هایی همراه است.

وضعیتی خطرناک در شرق

در جایی که تهران تحولات شمال را زیر نظر دارد، وضعیت در شرق و افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان هم چندان امیدوارکننده نیست. زمانی که ایالات‌متحده در اوایل سال 2021 به خروج از افغانستان متعهد شد، حال و هوای تهران تا حد زیادی آرامش‌بخش بود. در 20سال گذشته، ایالات‌متحده و متحدانش در ناتو نیروهای خود را در امتداد مرز شرقی ایران مستقر کرده بودند. در بیشتر آن دوره، آنها با نیروهای آمریکایی در عراق و پایگاه‌های ایالات‌متحده در سراسر شبه‌جزیره عربستان ترکیب می‌شدند و عملا ایران در محاصره دشمنان قرار می‌گرفت. خروج ایالات‌متحده از افغانستان مورد استقبال مقام‌های ایرانی قرار گرفت و آنها در سخنانی، این‌سو و آن‌سو و پس از خروج آمریکا از افغانستان، از نیروهای طالب با عنوان «برادر» و «مسلمان» یاد کردند.

با این حال، نباید از این مساله غفلت کرد که روابط بین ایران و طالبان در گذشته تیره بود. ایران و طالبان روابطی پرنوسان همراه با دیدگاه‌های مشکوک یا خصمانه دارند. در بیشتر تاریخ معاصر، ایران و افغانستان یک‌سری اختلافات داشته‌اند که مهم‌ترین آنها اصرار ایران بر حق‌آبه هیرمند است. این اختلافات با وجود تغییرات متعدد حکومت‌ها در ایران و افغانستان ادامه داشته است. درگیری بین دو همسایه بر سر سهم آب رودخانه هلمند با تسلط طالبان بر افغانستان تشدید شد. در زمان طالبان، مناقشات مرزی گاهی به تبادل تیراندازی بین نیروهای مرزی دو طرف رسید که به تلفاتی منجر شد.

در ماه مه هم رئیسی (رئیس‌جمهور ایران)  به رهبران طالبان هشدار داد که اگر حقوق ایران در مورد آب هلمند را رعایت نکنند، بهای سنگینی خواهند پرداخت. عبدالحمید، فرمانده نظامی طالبان، در واکنش به این هشدار مدعی شد که نیروهایش می‌توانند با ایران  درگیر شوند. طالبان برای نشان دادن تمایل خود به رویارویی با ایران، کاروان بزرگی از خودروهای زرهی به‌جامانده از نیروهای آمریکایی را به سمت مرز فرستاد. در نهایت، هر دو طرف تصمیم گرفتند آتش‌بس برقرار کرده و از طریق ارتباط مستقیم، تنش‌زدایی را دنبال کنند. این رویارویی به جنگ تبدیل نشد؛ اما از سطح فزاینده خصومت مشخص است که چالش‌‌‌ها در امتداد مرز شرقی ایران به مرحله جدیدی رسیده است. مهم‌ترین چالش در این زمینه این است که دکترین نظامی ایران برای مقابله با گروه‌‌‌های شبه‌‌‌نظامی مانند طالبان طراحی نشده است. طی دودهه گذشته، تهران بر توسعه قابلیت‌‌‌های نظامی با ماهیت بازدارنده تمرکز کرده است؛ مانند پهپادها و موشک‌‌‌های بالستیک که قادر به تخریب یک هدف ثابت و قابل مشاهده هستند.

چنین تسلیحاتی عملا بازیگران دولتی را از رویارویی با ایران بازمی‌دارد، اما در برابر شبه‌‌‌نظامیانی مانند طالبان که تا حد زیادی جنبش چریکی هستند، به‌ظاهر کمتر موثر بوده است. ایران همچنین دلایل موجهی برای نگرانی درباره تنش با پاکستان دارد. در سال 2021، در یک رزمایش نظامی مشترک به نام «سه‌برادر 2021» پاکستان به ترکیه و جمهوری‌آذربایجان پیوست و در تهران نگرانی‌ها را در مورد ظهور اتحاد سه‌‌‌جانبه بین این سه کشور که می‌‌‌تواند ایران را در امتداد مرزهای متعدد به چالش بکشد، افزایش داد. افغانستان تنها جایی نیست که ایران با چالش‌های فزاینده‌ای روبه‌روست؛ عراق نیز طیفی از چالش‌ها را برای تهران به وجود آورده است. برخی از عراقی‌ها افزایش نفوذ ایران در عراق را نمی‌پذیرند که این امر اعتراضات مردمی زیادی را در عراق دامن زد. این شرایط در نهایت به رویدادهای مهمی مانند هجوم به کنسولگری ایران در کربلا و مقر چند حزب عراقی طرفدار ایران در سال 2019 انجامید.

با این حال، حملات گروه‌های شیعی متحد ایران در عراق به مواضع نیروهای آمریکایی در منطقه در راستای کمک به مردم غزه بر فضای بحران در عراق دامن زده است. در سال 2021، جنبش صدر به رهبری مقتدی صدر، یکی از مهم‌ترین چالش‌ها برای نفوذ ایران در عراق را به وجود آورد. جنبش صدر با به دست آوردن 10‌درصد از کرسی‌های پارلمان عراق و پیشی گرفتن از سایر احزاب سیاسی به موفقیت‌های قابل‌توجهی دست یافت. این موفقیت انتخاباتی نشان‌دهنده یک تغییر بالقوه در توازن قوا بود و نفوذ ایران در عراق را با چالشی مستقیم مواجه کرد. صدر همچنین به‌طور علنی از خلع سلاح گروه‌های شبه‌نظامی حمایت کرد و در عین حال، به رابطه با عربستان چراغ سبز نشان داد. در نهایت ایران بر صدر پیروز شد. پس از 11ماه بی‌ثباتی، او از سیاست استعفا داد و محمد السودانی، سکان نخست‌وزیری را به دست گرفت. در حالی که ایران همچنان نگران منافع سیاسی خود در عراق است، تحولات دیگری در اقلیم کردستان در شمال عراق رخ داد که نگرانی ایران را در مورد مرزهای غربی خود تشدید کرد.

تنش‌ها بین ایران و کردستان عراق در سال 2022 بیشتر شد؛ یعنی زمانی که برخی گروه‌های کرد دست به اقداماتی در داخل خاک ایران می‌زدند. این باعث شد تهران با حملات توپخانه‌ای پاسخ دهد.  در حالی که تنش‌‌‌ها در امتداد مرزهای شمالی، جنوبی، شرقی و غربی ایران دیده می‌شود و گسل‌ها همچنان فعال است، نمی‌توان از کاهش نقش منطقه‌‌‌ای ایران سخن گفت. ایران به دلیل هویت خود در طول تاریخ «تک‌ افتاده اما تنها نیست.» این کشور در عین حفظ هویت منحصربه‌‌‌فرد ایرانی، ویژگی‌‌‌های فرهنگی و مذهبی بسیاری را با جوامع همسایه، به‌‌‌ویژه جمعیت شیعه در کشورهایی مانند عراق، جمهوری‌آذربایجان، پاکستان و افغانستان به اشتراک می‌‌‌گذارد. این اشتراکات فرصت‌های زیادی را برای ایران در راستای اعمال نفوذ در خارج از کشور فراهم می‌کند. در طول تاریخ، ایران انعطاف‌پذیری خود را در جهت‌یابی در مناقشات منطقه‌ای با استفاده از منابع موجود خود نشان داده است.

منبع : دنیای اقتصاد

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.