ربیعی و پسلرزههای پس از استیضاح
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی وزارتخانهای است که سازمانها و شرکتهای زیادی را دربر میگیرد. وزیر باید مجموعهای از وظایف پیچیده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را انجام دهد. اکنون بعد از جلسه استیضاح، انتظارات از ربیعی بالاتر نیز رفته و احتمالا وی با چالشهای بیشتری روبرو خواهد شد.
میلاد مرادی: روز سهشنبه یکی از جنجالیترین روزهای تاریخ مجلس دهم بود. استیضاح دو وزیر راهوشهرسازی و تعاون، کار و رفاه اجتماعی صحن مجلس را متشنج کرد.
به گزارش تجارتنیوز ، علی ربیعی در حالی با اختلاف یک رای ناپلئونی دوباره به وزارت برگشت که مخالفان جدی زیادی در بین نمایندگان اصولگرا و اصلاحطلب مجلس داشت.
ربیعی از جمله افرادی بود که بسیاری از طرفداران دولت اعتقاد داشتند که ادامه سکانداری وی بر وزارت کار در دوره دوم ریاستجمهوری روحانی به صلاح نیست.
کمبود نقدینگی در سازمان تامین اجتماعی، بحران صندوق بازنشستگی کشوری، بیکاری جوانان، حادثه نفتکش سانچی و بسیاری از موارد دیگر از بحرانهای وزارت پنج ساله علی ربیعی است.
با وجود آنکه وی مخالفانی جدی در میان طرفداران و مخالفین دولت دارد، اما در این نوشتار قصد داریم تا از منظر دیگری به چرایی ناکارآمدی در این وزارتخانه بپردازیم.
تاریخچه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
وزارتخانه تحت امر ربیعی از جمله وزارتخانههایی است که شاید حتی برخی از ایرانیان نام کامل آن را در ذهن نداشته باشند. تغییرات پیدرپی در ساختار این وزارتخانه آنقدر زیاد بوده که هر دوره نامی عریضوطویل بر این مجموعه گذاشتهاند.
وزارت تعاون، وزارت کار، وزارت رفاه و تامین اجتماعی و اکنون نیز وزارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. ریشه اصلی شکلگیری این وزراتخانه به تعاون برمیگردد. با پیروزی انقلاب اسلامی توجه به فعالیتهای تعاونی دوچندان شد.
مجلس سوم در سال 1370، قانون تعاون را تصویب کرد و از آن زمان به بعد وزارت تعاون شروع به فعالیت کرد. اما وزارت کار و امور اجتماعی جریان دیگری دارد و به قبل از انقلاب برمیگردد.
در طول دهههای گذشته، چندین نوبت سه بخش «تعاون»، «کار» و «رفاه اجتماعی»، با یکدیگر ادغام و تفکیک شدهاند.
تا نیمههای دهه 1320، وزارتی به نام وزارت پیشه و هنر وجود داشت که یکی از زیرمجموعههای آن اداره کل کار بود. به مرور و به علت توسعه فعالیتهای صنعتی در ایران و بزرگ شدن جامعه کارگری، اداره کل کار از وزراتخانه مذکور جدا شده و در سال 1325 وزارتی با نام وزارت کار و تبلیغات تشکیل شد.
از طرف دیگر، قانون تشکیل وزارت رفاه اجتماعی به دهه پنجاه برمیگردد. در سال 1353 قانون تشکیل این وزارتخانه به تصویب مجلس وقت رسید. اما عمر این وزارتخانه به دو سال نرسید. چراکه در سال 1354 منحل شد.
در سال 1355، قانون وزارت بهداری و بهزیستی به تصویب مجلس وقت رسید و از آن زمان به بعد این وزارتخانه فعالیت خود را شروع کرد.
کشتی ادغامها و تفکیکهای متعدد به سال 1383 رسید. در این سال دوباره وزارت رفاه و تامین اجتماعی تشکیل شد. تا در کنار دو وزراتخانه دیگر، یعنی تعاون و کار به فعالیت بپردازد.
سال 1390، سالی بود که سه وزارتخانه پیشگفته با یکدیگر ادغام شدند. به این ترتیب وزارتخانهای عریضوطویل شکل گرفت.
دیوانسالاری در یک وزارتخانه
آنچه که از بررسی تاریخچه این وزارتخانه پیداست، این است که همیشه بر سر فعالیت یک سازمان در سه حوزه تعاون، کار و رفاه اجتماعی اختلاف وجود داشته است.
به نحوی که هر چند سال یکبار، این وزارتخانهها با انحلال، ادغام و تاسیسهای جدید روبرو بودهاند. عریضوطویل بودن این وزارتخانه زمانی مشخص میشود که سازمانها و زیرمجموعههای آن را بشناسیم.
اکنون این وزراتخانه از هشت معاونت «روابط کار»، «رفاه اجتماعی»، «فرهنگی و اجتماعی»، «توسعه مدیریت و منابع»، «توسعه کارآفرینی و اشتغال»، « امور تعاون»، «امور مجلس، حقوقی و استانها» و معاونت «امور اقتصادی» تشکیل شده است.
با این حال، این وزارتخانه سازمانهای مختلف دیگری نیز در زیرمجموعه خود دارد که بزرگی برخی از آنان در حد یک وزارتخانه است.
مجموعههایی مانند «سازمان تامین اجتماعی»، «سازمان بهزیستی کشور»، «صندوق بازنشستگی کشوری»، «بانک رفاه کارگران»، «سازمان آموزش فنیوحرفهای کشور» تنها پنج سازمان بزرگ از 13 سازمان تابعه این وزارتخانه هستند.
نگاهی به این زیرمجموعهها نشان میدهد، فردی که بخواهد سکاندار این وزارتخانه باشد، باید دستی بر بانکداری داشته باشد، به فکر توسعه کارآفرینی و اشتغال باشد، از مسائل و آسیبهای اجتماعی سر رشته داشته باشد و مهمتر از همه در مدیریت صندوقهایی بیمه و بازنشستگی نیز تخصص داشته باشد.
حجم فعالیتهای متفاوت و پیچیده مختلف در این وزارتخانه آنچنان بالا است که کمتر کسی یافت میشود همزمان در تمامی این موارد دستی بر آتش داشته باشد و بتواند آنها را مدیریت کند.
در واقع در این وزارتخانه بانکداری صورت میگیرد، مجوز موسسه خیریه صادر میشود و آموزش مهارت به جوانان و اشتغال نیز انجام میشود. این در حالی است که برای اداره صندوقهای بیمه و بازنشستگی نیز سرمایهگذاری اقتصادی لازم است که امری کاملا تخصصی است.
سخت بودن اداره این وزارتخانه آنجا مشخص میشود که بدانیم هر کدام از سازمانهای تابعه این وزارتخانه خود دارای شرکتها و زیرمجموعههای بزرگی هستند.
به عنوان مثال، سازمان تامین اجتماعی خود از چندین شرکت بزرگ تشکیل شده است که هر کدام در زمینهای کاملا متفاوت فعالیت میکنند. «هلدینگ گردشگری تامین اجتماعی»، «شرکت بازرگانی بینالمللی تامین اجتماعی»، «شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا)» و شرکت «گروه پزشکی حکمت» تنها بخشی از زیرمجموعههای سازمان تامین اجتماعی را در برمیگیرد.
این در حالی است که هر کدام از زیرمجموعههای دیگر این وزارتخانه نیز با چنین حالتی روبرو هستند. حجم گستردهای از وظایف در حیطههای مختلف، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باعث شده تا هر وزیر دیگری غیر از ربیعی نیز مدیریت این وزارتخانه را بر عهده گیرد، با مشکل مواجه شود.
به نظر میرسد در راستای جراحی اقتصادی که حسن روحانی در زمستان امسال از آن یاد کرد، ابتدا باید ساختار وزارتخانه عریضوطویل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی جراحی شود. مخصوصا آنکه اکنون بعد از جلسه استیضاح، انتظارات از علی ربیعی بسیار بالاتر نیز رفته است.
بنابراین باتوجه به وجود بحرانهای متعدد در این وزارتخانه و بالا رفتن انتظارات از ربیعی، در آینده باید منتظر باشیم تا وی با چالشهای بیشتری مواجه شود.
نظرات