گفتگوی تجارتنیوز با مهدی عباسیان، بنیانگذار «بملت»:
«بملت» در دره مرگ استارتآپها/ درسهایی از شکست یک استارتآپ
هرروز، در کنار خبر موفقیت تعدادی از استارتآپها خبر شکست بعضیهای آنها هم به گوش میرسد. «بملت» bomlet یکی از استارتآپهای شکست خوردهای است که در طی عمر یکسالهاش تجربیات تلخ و شیرین زیادی در اختیار بنیانگذارش قرار داده است.
استارتآپها اکوسیستم جذابی دارند. هر روز، در کنار خبر موفقیت تعدادی از آنها خبر شکست بعضیهایشان هم به گوش میرسد. «بملت» bomlet یکی از استارتآپهای شکست خوردهای است که در طی عمر یکساله خود تجربیات تلخ و شیرین زیادی در اختیار عباسیان قرار داده است. عباسیان که بنیانگذاراستارتآپهای بهنامی مثل پیکان و پینتمی است در گفتگو با تجارتنیوز در کنار تجربیات موفقش، از تجربه شکستش میگوید.
استارتی قوی
مهدی عباسیان 23 ساله است و علیرغم سن وسال کمش از 18 سالگی وارد دنیای استارتآپها شده و تجربیات خوبی به دست آورده است.
عباسیان در گفتگو با تجارتنیوز میگوید: اولین تجربه استارتآپ من به پایهگذاری پیکان برمیگردد. این وب اپلیکیشن یک وبسایت در زمینه طراحی است که دو بخش دارد، بخش آنلاین که در اصل اپلیکیشنی برای طراحی ساده و سریع محتواست و بخش دوم آن مربوط به فعالیت و همکاری با شرکتها و ادارات رسمی است. در این مورد با اتاق بازرگانی، شهرداری و سازمانهایی از این دست وارد همکاری میشویم و با توجه به دیتا و اطلاعاتی که آنها در اختیارمان قرار میدهند، اینفوگرافیکهای خاصی برایشان طراحی میکنیم. استارت کار ما سه نفره بود و از سال 94 تقریبا به 35 نفر رسیدیم. سال 95 با توجه به نتیجهای که از پیکان گرفتیم، استارتآپ پینتمی را با تیمی پنج نفره در زمینه نقاشی دیجیتال و فانتزی چهره استارت زدیم.
بملت؛ یک پروژه شکست خورده
عباسیان در ادامه با اشاره به نام پروژه شکست خوردهاش یعنی «بملت» ادامه میدهد: موفقیت دو استارتآپ قبلی باعث شد به فکر طراحی یک اپلیکیشن سفارش و دلیوری صبحانه آنلاین در محل زندگیام اصفهان بیفتم. پروژه بملت سال 96 با تیمی هشت نفره کلید خورد. در این آپ از ساعت صبح تا 12 ظهر کاربران میتوانستند صبحانه یا نوشیدنیهای سرد و گرم سفارش داده و در کمترین زمان ممکن در محل کار یا خانه تحویل بگیرند. اما برنامهها آن طور که ما میخواستیم پیش نرفت و عملا با شکست مواجه شدیم.
علت اصلی شکست بملت چه بود؟
عباسیان در جواب این سوال تجارتنیوز که علت شکست بملت چه بود؟ به نکات ضعف پروژه اشاره میکند و ادامه میدهد: مشکل جدی ما بحث دلیوری(تحویل) بود. با شرکتهایی خوبی در زمینه مواد غذایی و رستورانهای خوبی وارد قرارداد شده بودیم. اما نبود پیک موتوری در اصفهان ما را با مشکل روبهرو کرده بود. استارتآپهایی مثل اسنپ و الوپیک در اصفهان فعال نبودند و ما به مجموعهای نیاز داشتیم که پیک موتوری کار را پوشش بدهد. با مجموعهای با نام 193 در اصفهان آشنا شدیم و قرار شد با هزینهای منطقی که با دودو تا چهارتای بیزینس ما همخوانی داشت؛ تامین بخش پیک موتوری ما را عهدهدار باشد. حدود هفت ماه همکاری ادامه داشت. اما متاسفانه نتوانستند این بخش را به شکلی که باید ساپورت کنند و عملا استارتآپ ما زمینگیر شد.
عباسیان تصریح میکند: دلایل زیادی دست به دست هم دادند تا بملت و خیلی از استارتآپها به نفس نفس بیفتند و با مرگ روبهرو شوند. اگر بخواهم به تعدادی از آنها اشاره کنم باید با بحث اعتماد شروع کنم. اعتماد به وعدههای دل خوشکن آدمها و سرمایهگذارهایی که ریسک نمیکنند. خیلی از آدمها به نام سرمایهگذار وارد میدان میشوند و ما جوانهایی که آدم عصر تکنولوژی هستیم را به حمایتهای مالی دلخوش میکنند. از طرفی درگیری با مشکلاتی مثل بیمه، مالیات و هزینههایی از این دست و حتی در مواردی درگیری با منابع انسانی و عدم حمایت، از جمله دلایل شکست ما استارتآپیهاست.
وی همچنین اظهار میکند: بحث دوم شکستها مربوط به جوگیر شدن است. جملات انگیزشی و به اصطلاح رفتارهای سیلیکونولیای ( دره تکنولوژی در آمریکا که بزرگترین کمپانیهای تکنولوژی دنیا در آن قرار دارند )باعث شکست خیلیهاست. ما ایرانیها فکر میکنیم با عمل به جملاتی که از فرهنگ اروپا و امریکا وارد شده میتوانیم موفق باشیم. در حالی که فرهنگ و اکوسیستم اقصاد کشورهای ما کاملا متفاوت است و نمیشود مثل آنها رفتار کنیم و با زیرساختها و روشهای آنها نتیجه بگیریم. شاید نگاه نادرست به این قضیه بود که بملت را با شکست رودررو کرد.
نوسانات اقتصادی
عباسیان در ادامه این گفتگو با تجارتنیوز عنوان میکند: مورد بعدی شرایط نابهسامان اقتصادی ماست که روزبهروز بدتر میشود.عدم ثبات اقتصادی فعالیت خیلیها را تحتالشعاع قرار داده است. برای مثال در پروژه بملت سرمایهگذاری خارجی به مدت یک سال به ما پول قرض داد. زمانی که ما پول را دریافت کردیم، یورو سه هزار و350 تومان بود و امروز هر یورو معادل 18هزار تومان است. این ضرر در ابعاد به این بزرگی به فلج شدن هر استارتآپی منتهی میشود.
استارتآپهایی که درک نمیشوند
مهدی عباسیان در ادامه با اشاره به اینکه اغلب بچههای استارتآپی توسط اطرافیانشان درک نمیشوند ادامه میدهد: خانواده، اطرافیان و دوستان در این میان نقش مهمی دارند. زمانی که من قید دانشگاه را زدم و مسیر استارتآپی را انتخاب کردم؛ به عنوان یک فرد ناموفق شناخته شدم. استارتآپ بحثی نو وتوجیه نشده در نسلهای قبل ماست و با درک نشدنهای روانی زیادی مواجه میشویم. جدای از مسایل روانی، بحثها و حمایتهای مالی هم تاثیر دارند. زمانی که از خانواده تقاضای پول برای خرید خانه یا طلا کنیم، راحتتر ساپورت مالی میشویم تا اینکه از پروژهای که در حال شکلگیری با آیندهای نامشخص است صحبت کنیم. تنهایی یک کارآفرین استارتآپی، در طول مسیر بزرگترین سختی کار بنیانگذاران استارتآپهاست.
وی در ادامه به مسائلی مانند مشکلات ناشی از تحریمها هم اشاره میکند و بیان میکند: تحریمها عواقب تلخی برای استارتآپها همراه خود داشتهاند. مشکل جدی این ماجرا این است که نمیتوانیم از امکانات وبسایتهای خارجی استفاده کنیم. نمیتوانیم بیزینس پلنمان را در بازارهای خارجی اجرا کنیم یا مارکتمان را در آن بازارها گسترش دهیم. در این شرایط فقط بازار محدود داخلی را داریم.
شومنها و شوآفهایشان
عباسیان با اشاره به منتورهای غیرمتخصص استارتآپها ادامه میدهد: شومنها و شوآفهایشان این روزها بزرگترین دلیلی است که خیلی از افراد را با شکست روبهرومیکنند. کسانی که سمینار و کارگاههایی با نام راههای پولدار شدن و… برگزار میکنند آسیبهای قابل توجهی را به فعالان استارتآپ وارد میکنند.
عباسیان که این روزها بعد از مرگ بملت تمام تمرکزش را روی استارتآپ پیکان و پینتمی متمرکز کرده، ادامه میدهد: متاسفانه در جامعهای زندگی میکنیم که ما جوانها جدی گرفته نمیشویم. 10 نفر از بهترین افراد تیم پیکان طی یک سال گذشته اپلای کرده و به خارج مهاجرت کردند و زندگی به مراتب بهتری دارند. هر کسی به فکر آینده بهتر برای زندگی خود است و کسی دلش به حال استارتآپها نمیسوزد و آیندهاش را فدای استارتآپی با آیندهای نامعلوم نمیکند. مشکل نیروی انسانی خوب در ایران همیشه بوده است.
انتخابم همیشه دنیای استارتآپی است
عباسیان در جواب تجارتنیوز که میپرسد اگر زمان به عقب بازگردد همین مسیر را انتخاب میکنید یا خیر؟ می گوید: شک نکنید که مسیر همین مسیر خواهد بود. اما خیلی از حرکتها و بیراههها را قطعا فاکتور میگیرم. من از آن دسته آدمها هستم که از آسمان سنگ هم ببارد (چیزی شبیه حال این روزهای استارتآپها و مشکلاتشان) بازهم این راه را انتخاب میکنم. شکست بملت بزرگترین تجربه زندگی من بود. بنا بر تجربیاتی که به دست آوردم، این روزها بزرگترین دغدغهام پیشرفت پیکان است. پلنهای زیادی برای جذب سرمایه در سر دارم و چشمبهراه آیندهای خوب و پر از موفقیت هستم.
نظرات