تجارتنیوز در گفتگو با بنیانگذار زودفود (اسنپفود) بررسی میکند:
علت شکست استارتآپها در جذب سرمایهگذار چیست؟
عدم تامین سرمایه مالی استارتآپها یکی از موانع رشد آنهاست که در خیلی از مواقع میتواند منجر به شکست آنها شود.تجارتنیوز در گفتگو با کیارش عباسزاده، بنیانگذار زودفود (اسنپفود فعلی) به بررسی عوامل و دلایل مختلف این شکست پرداخته که در ادامه میخوانید.
عدم تامین سرمایه مالی استارتآپها یکی از موانع رشد آنهاست که در خیلی از مواقع میتواند منجر به شکست آنها شود. اغلب استارتآپها در این مورد به دلایلی که گهگاه برای خودشان هم روشن نیست به بنبست میخورند. تجارتنیوز در گفتگو با کیارش عباسزاده، بنیانگذار زودفود (اسنپفود فعلی) به بررسی عوامل و دلایل مختلف این شکست پرداخته که در ادامه میخوانید.
جذب سرمایه با روشهای متفاوت
عباسزاده صحبتهایش را با اشاره به راههای متفاوت جذب سرمایه توسط استارتآپها شروع میکند: روشهای جذب سرمایه متفاوت هستد. کراد فاندینگ یا جذب سرمایه جمعی در چهار مدل، جذب سرمایه از طریق VCها، جذب سرمایه از طریق سرمایهگذاران فرشته و وامهای مختلف از انواع این روشها هستند.
عدم تامین بازار هدف
بنیانگذار زودفود (اسنپفود فعلی) عوامل شکست استارتآپها در جذب سرمایه را متفاوت میداند و دلایل مختلفی برای آن عنوان میکند: اغلب استارتآپها در شروع مسیر و در مرحله سیداستیج (بذر) دنبال جذب سرمایهاند. در مقابل سرمایهگذارها دنبال اطمینان خاطر هستند و در بسیاری از موارد ریسک نمیکنند و وارد این دست تعاملات نمیشوند. از طرفی بسیاری از استارتآپها از نقطه اول شکلگیری، تفکر اقتصادی ندارند و ایده مناسب منابعشان انتخاب نکردهاند. لذا نمیتوانند در ادامه بازار خوبی داشته باشند. سرمایهگذار تمام این نکات را رصد میکند و زمانی که به این نتیجه برسد که استارتآپ به مرحله مارکت فیت نرسیده و نتوانسته محصولی منطبق بر نیاز بازار هدف خودش ایجاد کند و آن را بفروشد، اطمینان نخواهد کرد.
وی ادامه میدهد: در بعضی موارد سرمایهگذارها شرایط سختی فراهم میکنند و در قرارداد تمام ریسکها را پای استارتآپ میگذارد. بنا بر همین دلیل؛ استارتآپها نمیتوانند امیدوار باشند با جذب سرمایه مشکلاتشان به پایان میرسد. از طرفی طبق قرارداهایی که طرفین امضا میکنند، در بعضی موارد، بعد از گرفتن سرمایه در سالهای بعد خود موسسان استارتآپها تبدیل به کارمندان شرکت سرمایهگذار یا vc میشوند که این به هیچ وجه باب میل هیچ بنیانگذار یا تیم استارتآپی نیست.
زماننشناسی استارتآپها
مشاور جذب سرمایه در زمینه کسب وکارهای اینترنتی با اشاره به ضرورت انتخاب زمان مناسب برای جذب سرمایه ادامه میدهد: اغلب استارتآپها نمیدانند دقیقا چه زمانی برای جذب سرمایه مناسبتر است و اغلب با سوالاتی از این دست درگیرند: آیا مرحله شروع کار برای جذب سرمایه مناسبتر است؟ زمانی که محصول مورد نظر آماده شد بهتر است؟ و یا مرحله مارکت فیت و روی غلتک افتادن چرخهای درآمدی بهترین زمان جذب سرمایه است؟ همین عدم تشخیص زمان مناسب در جذب سرمایه است که باعث میشود درزمان نامناسب سراغ جذب سرمایهگذار بروند و در نهایت دست خالی سرجای اولشان بازگردند و دوباره از نو نقطه سرخط را شروع کنند.
عباس زاده تصریح میکند: یکی از نکتههای مهم شکست استارتآپها در جذب سرمایه این است که دقیقا خودشان نمیدانند چه میخواهند! بدون بررسی ارزش و قیمت کسب وکاری که انجام میدهند دنبال سرمایه میروند؛ یا اینکه نمیدانند چه مقدار سرمایه نیاز دارند یا اینکه در تشخیص سرمایهگذار مناسب دچار اشتباه میشوند. استارتآپها باید تمام این جوانب را بسنجند و در نهایت سراغ جذب سرمایه بروند.
ماجرای خودکمبینی و خودشیفتگی استارتآپها!
عباسزاده با اشاره به موضوعی مثل خودکم بینی استارتآپها ادامه میدهد: گاها استارتآپ خودش را پایینتر از سرمایهگذار میبیند و غرق شدن در این خود کمبینی باعث میشود امتیازات بیش از حد و ویژهای در اختیار سرمایهگذار قرار دهد. به مرور این خود کمبینی سبب میشود احساس فالور بودن به آنها دست دهد و به نوعی تمام داشتههایی که انگیزه اش بودند را از دست داده و در نهایت دلسرد شده و کار را رها کند. عباسزاده به نکته مقابل استارتآپهای خودکمبین یعنی خودشیفتهها هم اشاره میکند و میگوید: در مقابل استارتآپهای خودکمبین، نوعی از استارتآپها هم فعالیت میکنند که نگاهی غیرواقعی به فعالیت، داشتهها و تواناییهایشان دارند و دچار نوعی خودشیفتگیاند. این استارتآپها درصد کمی در مقابل سرمایه مالی به سرمایهگذار میدهند یا در ارزش استارتاپ خودشان را بسیار بالاتر از واقعیت ارزیابی میکنند و این عدم تعادل سبب میشود در نهایت گفتکو به بنبست برسد و سرمایهگذار حمایت نکند.
سرمایهگذار را توجیه کنید
بنیانگذار زودفود یا همان اسنپ فود استارتآپها را به «پیچ» دادن تشویق میکند و میگوید: نکته مهمی است که استارتآپ؛ داشتهها و طرحهایش را درقالب یک ارائه مناسب یا طرح کوچک و خلاصه به سرمایهگذار ارائه بدهد. لزومی ندارد این طرح به مفصلی بیزینس پلن باشد اما توضیحی اختصاری از تیم، نوع کسبوکار، اندازه بازار، شناخت مشتریان، پیشبینی سودآوری و پرزنت کردن نوع فعالیت و کسب و کارشان و دلایلی که میتواند این تیم و این پروژه را به موفقیت برساند، توضیح بدهد تا از لحاظ بازار رقابتی، سرمایهگذار را مجاب به سرمایهگذاری کند. سرمایهگذار نیاز دارد اطمینان کند که اول آنها میتوانند ادعایشان را به انجام برسانند و در مرحله بعد میتوانند با سایرین رقابت کنند و سود ایجاد کنند.
ارزشگذاریهای نادرست
عباسزاده شناخت نادرست و ارزشگذاری اشتباه طرفین در تعاملات استارتآپی و سرمایهگذاری را هم مزید بر علت شکست میداند: بسیاری از استارتآپها ارزشگذاری درستی روی کار خود و سرمایهگذار ندارند. نمیداند با چقدر سرمایه به نقطه سربهسر میرسند، چقدر میخواهند تا کار را توسعه دهند و بازگشت سرمایه نهایی در نهایت چقدر خواهد بود. مسائل حقوقی، قراداردی و مالیاتی را نمیدانند و در جریان نیستند سرمایهگذار علاوه بر پول چه آوردههای دیگری میتواند داشته باشد و زمانی که مبلغی پول در این میان میگذارد در چه مسایلی میتواند دخالت کند. درهیئت مدیره و مجمع شرکت چه جایگاهی خواهد داشت؟ کجاها بهتر است اجازه دخالت داشته باشد وکجاها به صلاح نیست؟ زمانی که استارتآپها برای این سوالات پاسخ قانعکننده و درستی نداشته باشند ممکن است به در بسته بخورند و نتایجی ناامیدکننده برای خود و حتی کسانی که بعد از آنها وارد این مسیر میشوند داشته باشند.
وی تصریح میکند: خیلی از استارتآپها با سیستم عامیانه «راه بنداز، جا بنداز» پیش میروند که در مراحل ابتدایی جواب میدهد ولی در جذب سرمایهگذار این جمله کاملا برعکس عمل میکند و کمترین آسیبش از دست دادن زمان است. انتخاب درست سرمایهگذار و پرسیدن سوالات درست از سرمایهگذار قبل ورود به پروسه قرارداد؛ ارزشگذاری درست روی استارتآپ و نحوه درست مذاکره نکات کلیدی این کارند و امکان اصلاح تمام این قوانین بعد از انعقاد قرارداد تقریبا ناممکن است و تبعات زیادی در پی دارد. حتی ممکن است به نابودی استارتآپها منجر شود. پس بهتر است تمام نکات عنوان شده را بشناسید و با دیدباز و برنامه دقیق جلو بروید.
عباسزاده با توصیهای طلایی صحبتهایش را اینگونه به پایان میرساند: برای اینکه یک استارتاپ در جذب سرمایه موفق باشد نیاز دارد تا در مراحل ابتدایی ایده مناسبی انتخاب کرده باشد و تیم خوبی داشته باشد و در ادامه نقش منتور و مشاور با تجربه بسیار کلیدی خواهد بود تا جایی که طبق دادههای موجود، استارتآپهایی که منتور خوب داشتند توانستهاند تا هفت برابر سرمایه بیشتری جذب کنند.
نظرات