تجارتنیوز گزارش میدهد:
فینتک موفق در سال ۲۰۲۳ چگونه تعریف میشود؟
با کاهش سرمایهگذاری در استارتاپ و فینتک در سال جاری نسبت به سرمایهگذاری پررونق در سال ۲۰۲۱، صاحبان این کسبوکارها باید به دنبال به روزرسانی روشهای خود برای موفقیت در میدان رقابت این حوزه باشند.
به گزارش تجارتنیوز ، دوران طلایی فینتک در سال 2021 یعنی زمانی که جریان سرمایه در این حوزه به 131.5 میلیارد دلار در سراسر جهان رسید، باعث افزایش انتظارات سرمایهگذاران شد. سرمایهگذاری در سال 2020 تقریبا 49 میلیارد دلار بود که این مقدار در سال 2021 سه برابر افزایش یافت. اما سرمایه دیگر به فراوانی سال گذشته نیست و پس از پایان سال 2022 فینتک وارد مرحله جدیدی خواهد شد.
با دشوارتر شدن محیط سرمایه، استارتاپهای حوزه فینتک طبیعتا آسیبپذیرتر شدهاند. یکی از این استارتاپها، کلارنا (Klarna) است که مجبور شد در جولای 2022 ارزشگذاری 6.5 میلیارد دلاری را بپذیرد آن هم در حالی که 13 ماه قبل، 45.6 میلیارد دلار ارزشگذاری شده بود.
«اندرسن هوروویتز» یک شرکت خدمات مالی آمریکایی میگوید ارزشگذاری شرکتهای فینتک فهرستشده عمومی در اکتبر 2021 حدود 25 برابر درآمدهای آتی آنها بود اما در ماه می این ارزشگذاری به 4 برابر درآمدها کاهش پیدا کرد.
چشمانداز امروزی حتی با چند ماه قبل نیز متفاوت است. چشم انداز و پتانسیل رشد در سال 2021 بسیار بالا بود. اما اکنون توصیههای مرتبط به این حوزه، سرمایهگذاران را به صرفهجویی در پول نقد، گسترش باند و تغییر تمرکز بر رشد به تمرکز بر کارایی دعوت میکنند.
هجوم سرمایه در سال 2021 به این معنی بود که رقابت بسیار بیشتری وجود داشت. هر جایگاهی که یک فینتک موفق به آن دست یافته به سرعت توسط چندین شرکت همانند تقلید شد. این رقابت شدید، رشد را پرهزینهتر کرده است. علاوه بر آن هزینههای خرید هر سال افزایش مییابند و به دست آوردن سرمایه برای تامین این هزینهها سختتر است، مگر اینکه استارتاپها بتوانند به وضوح نشان دهند که نرخ بازگشت سرمایه آنها در سطح قانعکنندهای قرار دارد.
هیچکس نمیتواند به طور قطعی بگوید که حوزه سرمایهگذاری و استارتاپ به کجا میرود، اما با اطمینان میتوان گفت که اوضاع در کوتاهمدت برای استارتاپها آسانتر نخواهد شد.
مقاله فوربس در خصوص چگونگی جان سالم به در بردن از مخمصه کاهش سرمایهگذاری در استارتاپهاست و در مورد روشهایی صحبت میکند که صاحبان فینتک باید در سال 2023 از آن استفاده کنند.
همخوانی محصول و بازار دیگر کافی نیست
همخوانی محصول و بازار مسالهای است که صاحبان فینتک همچنان باید به دنبال آن باشند اما اکنون رسیدن به رشد پایدار و سرمایهپذیر ماندن به چیزهای بیشتری نیاز دارد.
هنگامی که یک فینتک به همخوانی محصول و بازار دست پیدا کرده است به این معنی است که یک پایگاه کاربری قوی و کشش خوبی روی محصول پایه دارد. این پایگاه کاربری دارایی بزرگی است که با آن میتوان ارزش و درآمد را ده برابر افزایش داد. اما این وظیفه صاحب استارتاپ است که به صراحت مشخص کند چگونه میخواهد این کار را انجام دهد.
برای مثال استارتاپ رولوت (Revolut) در این زمینه بسیار خوب عمل کرده است. این استارتاپ که بر کاهش کارمزد تراکنشهای خارجی متمرکز بود، درست پس از دستیابی به همخوانی محصول و بازار، معاملات، حسابهای حق بیمه، کارت فلزی، بیمه، وامهای شخصی و سایر ویژگیها را نیز اضافه کرد. بر اساس گزارش این استارتاپ، از سال 2020 تا 2021، میانگین درآمد هر کاربر Revolut بیش از 700 درصد افزایش یافته است.
استراتژیهای سوپراپها در حال تغییر است اما تعداد آنهایی که خود را با این تغییرات وفق میدهند کم است. اگر فینتکها به زودی خود را با این تغییرات همراه نکنند، ممکن است برای مدت زیادی دوام نیاورند.
صاحبان فینتک یا باید سریع عمل کنند یا باید عقب بمانند
آنان که در این حوزه فعالیت دارند، به سرعت پایین چرخههای فروش کسبوکارها عادت دارند. چرخههای فروش استارتاپها نیز اغلب خیلی کوتاهتر نیستند. پیش لز این در حالی که سرمایه ارزان و رقابت معقول بود، سالهای طولانی مورد نیاز برای تصمیمگیری در مورد ارزش افزوده سوپراپها، باعث میشد خطر چندان بزرگی در این زمینه ایجاد نشود.
وفور سرمایه باعث ایجاد رضایت خاطر میشد که به معنای عدم وجود فوریت و اولویت بود. بسیاری از افراد در این شرکتها برای اضافه کردن پروژهها و ادغامهای جدید انگیزه نداشتند زیرا در برخی استارتاپها و بخشهای نوآوری بانکها به عنوان یک مساله غیرضروری تلقی میشد که هرگز در اولویت قرار نگرفت.
سازمانها باید افرادی را در کنار خود داشته باشند که بتوانند به سرعت راهحلها را تأیید و ارزیابی کنند و آنها را در برنامه کار قرار دهند. چرا که این روزها زمان نیز، مانند سرمایه، فوقالعاده ارزشمند شده است.
صاحبان فینتک باید استفاده از منابع توسعه را متوقف کنند
با ذخیره بدون نگرانی جریان سرمایهگذاری خطرپذیر در بانکها، استارتاپها به این روند عادت کردند و فرضشان بر این بود که میتوانند تیمهای جدید ایجاد کنند و صدها نفر را برای ساختن تقریباً هر چیزی استخدام کنند، چه در حوزه اصلی باشد یا خیر. اما اکنون استخدامها کاهش یافته یا متوقف شدهاند. این یک تغییر سالم به سمت سودآوری و بهینهسازی اندازه و هزینه تیمهاست و به استارتاپها میآموزد که بر محصول اصلی خود تمرکز کنند.
نظرات