اصطلاحات استارتاپی را با تجارتنیوز بشناسید:
وستینگ چیست؟/ بسته تشویقی استارتاپها برای سرمایه انسانی خود
وستینگ بسته تشویقی استارتاپها برای کارمندان خود است. کارمندان سهامدار میشوند و در سود و زیان شرکت شریک هستند. وستینگ بسته تشویقی مهمی برای حفظ سرمایه انسانی کارآمد نیز به شمار میرود.
علی ملکی: به گزارش تجارتنیوز ، وستینگ، فرآیندی است که در آن فرد به تدریج مالکیت سهام یا اختیار خرید سهامی را به دست میآورد که توسط کارفرما یا بهعنوان بخشی از قرارداد سرمایهگذاری به او اعطا شده است. این سازوکار، روشی است برای تشویق کارمندان و همسو کردن منافع آنها با منافع شرکت.
وقتی سهام یا اختیار خرید سهام وست میشود، معنایش این است که دریافتکننده شرایط از پیش تعیینشدهای را برآورده ساخته است. این شرایط شامل تداوم حضور در یک شرکت باقی برای مدت زمانی مشخص یا تحقق معیارهای عملکردی مشخص میشود و عموما در برنامه وستینگ توضیح داده میشوند. برنامه وستینگ چارچوب زمانی و معیارهای تخصیص سهام یا اختیار خرید سهام به فرد را مشخص میکند.
وستینگ میتواند در یک دوره زمانی معمولا چند ساله، صورت بگیرد و در طول این دوره زمانی، بخشی از سهام یا اختیار خرید سهام اعطاشده به تدریج برای دریافتکننده در دسترس قرار میگیرد. برای مثال، یک برنامه وستینگ رایج دورهای چهارساله با حق مالکیتی یکساله است. معنایش این است که یک سال پس از اشتغال، حق مالکیت 25درصد از سهام یا اختیار خرید سهام به کارمند داده میشود. پس از این دوره، بر یک مبنای ماهانه یا فصلی برنامهریزی حق مالکیت صورت میگیرد تا اینکه پس از چهار سال حق مالکیت بهطور کامل به کارمند اعطا میشود.
چرا وستینگ مهم است؟
وستینگ هم برای کارمند اهمیت دارد و هم برای کارفرما. به کارفرماها کمک میکند که با ارائه مشوق بلندمدت برای کارمندانشان آنها را بتوانند حفظ کنند. به کارمندان این امکان را میدهد تا براساس مشارکت و وفاداری خود به سازمان، سود سهام یا اختیار خرید سهام کسب کنند.
اگر کارمندی پیش از تکمیل دوره وستینگ شرکت را ترک کند، کل سهام یا بخشی از آن یا اختیار خرید سهام اعطاشده را از دست میدهد.
تأثیر وستینگ روی استارتاپها
وستینگ بنا به دلایل مختلفی برای استارتاپها اهمیت ویژهای دارد:
1. حفظ کارمندان کلیدی: استارتاپها اغلب بر مهارتها و تخصص کارمندان کلیدی خود که در رشد سطوح اولیه شرکت نقشی حیاتی دارند، بهشدت تکیه میکنند. با اعمال برنامههای وستینگ، استارتاپها میتوانند مشوقهای طولانیمدت برای حفظ کارمندان کلیدی در شرکت ارائه کنند. وستینگ به کاهش ریسک رفتن دائمی کارمندان و تقویت ثبات تیمی کمک میکند.
2. همسویی منافع: وستینگ منافع کارمندان را با منافع شرکت و سهامداران آن همسو میکند. با کسب سود سهام یا اختیار خرید سهام در طول زمان، کارمندان در موفقیت شرکت سهمی دارند و برای تلاش برای رسیدن به موفقیت و رشد شرکت انگیزه مضاعفی دارند. همسویی منافع، حس تعلق و فداکاری را در بین کارمندان تقویت میکند.
3. اعطای پاداش برحسب مشارکت: وستینگ به استارتاپها این امکان را میدهد تا بسته به مشارکت کارمندان در پیشرفت شرکت به آنها پاداش اعطا کنند. وقتی کارمندان به معیارهای وستینگ دست پیدا میکنند، مالکیتی رو به رشدی از شرکت را دریافت میکنند که بازتابدهنده مشارکت و فداکاری آنهاست. این کار باعث به رسمیت شناختن ملموس و معنادار تلاشهای کارمندان میشود و بهعنوان یک منبع انگیزشی مضاعف عمل میکند.
4. جذب استعدادهای جدید: استارتاپها اغلب به دلیل منابع محدود و ریسکهای بالقوه شرکتهای نوپا، در جذب استعدادهای برتر با چالشهایی مواجه میشوند. با عرضه سود سهام یا اختیار خرید سهام، استارتاپها میتوانند بستههای پاداش خود را تقویت کنند و آنها را برای کارمندان بالقوه اغواکنندهتر کنند. وستینگ میتواند ابزاری فوقالعاده ارزشمند برای جذب افرادی باشد که به دنبال فرصتهایی برای رشد و پاداشهای مالی در طولانیمدت هستند.
5. محافظت از شرکت: وستینگ با ارائه سازوکاری برای انتقال منظم مالکیت، به محافظت از منافع شرکت کمک میکند. اگر کارمندی پیش از موعد تنظیمشده در برنامه وستینگ شرکت را ترک کند، شرکت بر روی سهام یا اختیار خرید سهامی که شرایط برنامه وستینگ را برآورده نکردهاند، حق اعمال کنترل دارد. از اینرو، شرکتها میتوانند مانع از این شوند که کارمندی خیلی زود شرکت را ترک کند و درعینحال بخش قابلتوجهی از سود سهام را نصیب خود کند.
نمونههای موفق و ناموفق وستینگ
مورد موفق؛ وستینگ بنیانگذاران گوگل: در روزهای آغازین گوگل، لری پیچ و سرگی برین یک برنامه وستینگ چهارساله را برای سهام خود اعمال کردند. این کار مشوقی شد برای هر دو بنیانگذار تا به شرکت متعهد باقی بمانند و در سرتاسر دوره رشد و موفقیت گوگل مشارکت خوبی داشتند.
مورد ناموفق؛ انرون کورپوریشن: انرون، که زمانی یک شرکت انرژی رو به رشد بود، ساختار وستینگ بهشدت مورد انتقادی داشت. مدیران، شامل مدیران ارشد، برنامههای وستینگ را تسریع کردند که برای آنها سهام قابلتوجهی را در مدتزمانی کم به همراه داشت. این کار مشوقی برای سود کوتاهمدت شد و منجر به فعالیتهای غیراخلاقی و نابودی نهایی این شرکت شد.
الزامات حقوقی وستینگ معمولا با قراردادهای حقوقی مشخصی تعیین میشود، مانند قرارداد اشتغال، طرحهای اختیار خرید سهام یا قراردادهای سود سهام. قوانین و مقررات مختص وستینگ میتواند بسته به سیستم قضایی هر کشوری متغیر باشد، بنابراین بهترین کار این است که پیش از اقدام به چنین کاری حتما با حقوقدانها مشورت کنید.
نظرات