تجارتنیوز گزارش میدهد:
خط سرمایهگذاری خطرپذیر باید به بورس برسد/ اکوسیستم استارتاپی در حال پوست اندازی
اکوسیستم استارتاپی ایران در حال نابودی نیست بلکه در حال پوستاندازی است و به سمت واقعیتر شدن حرکت میکند و برای اینکه فضای سرمایهگذاری خطرپذیر به سرعت بیشتری برسد باید یکبار چرخه اقتصاد خود را به صورت کامل طی کند. تغییراتی برای تکمیل چرخه سرمایهگذاری خطرپذیر صورت گرفته ولی سرعت آن بسیار کم است.
به گزارش تجارتنیوز ، آرین افشار، مدیرعامل شرکت «فینووا» در گفتگو با تجارتنیوز به بررسی فضای اکوسیستم استارتاپی ایران و سرمایهگذاریهای خطرپذیر پرداخت و از ایدههایش برای فینووا گفت.
با توجه به حضور مجدد شما در فینووا، چه برنامههایی برای سرمایهگذاری دارید؟
ما در این مدت تلاش کردیم که سبد سرمایهگذاری فینووا را منظم کنیم. دو برنامه را در دستور کار داریم که فعلا در حال برنامهریزی عملیاتی آن هستیم. یکی از برنامههایی که در حال بررسی آن هستیم این است که بتوانیم بخشی از سهام فینووا را در قالب فروش سهام یا تهاتر به دیگر سرمایهگذاران عرضه کنیم تا پراکندگی سهامداران فینووا بیشتر شود.
دلیل پراکنده کردن سهامداران چیست؟
این موضوع به دومین برنامه ما در فینووا مرتبط است. امسال قانون «جهش تولید دانشبنیان» فرصتی را فراهم کرده که شرکتهایی که میخواهند در قالب سرمایهگذاری شرکتی خطرپذیر روی شرکتهای دانشبنیان سرمایهگذاری کنند، میتوانند با استفاده از قانون تبدیل مالیات به بودجه سرمایهگذاری، بودجه سرمایهگذاریشان را بیشتر کنند. سرمایهگذاری این شرکتها میتواند در قالب تعریف پروژه یا خرید سهام و سرمایهگذاری مستقیم باشد. ما سعی داریم با پراکندگی ذینفعان خود از قانون جهش تولید دانش بنیان استفاده و دوباره بازوی سرمایهگذاری فینووا را فعال کنیم.
تغییر دیگری که در فینووا داشتم، مرکز رشد دفتر ونک را به فضای کار اشتراکی مجموعه اضافه کردیم.
مکانیسم سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران به کار افتاده است
آیا سرمایهگذاریهای جدید در اکوسیستم استارتاپی میتواند باعث ایجاد امید شود؟
براساس آموختهای که در این چند سال از فضای سرمایهگذاری داشتهایم و همچنین عملکرد مثبتی که رقم زدهایم مانند رشد ارزش سهام شرکتها یا توسعه فعالیت و بالارفتن درآمد آنها میتوانم بگویم که مکانیسم سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران کار کرده و به فعالیتش ادامه داده است.
اما چالشی که در 2 سال اخیر داشتهایم این بود که تعداد تیمها نسبت به سرمایهگذاران کم شده است. برای اینکه دقیقتر این مسئله را بررسی کنیم، مثلا یک شرکت سرمایهگذاری میخواهد در یک سال بر روی پنج تیم سرمایهگذاری کند. برای این کار باید حدود 100 تیم را بررسی دقیق کند تا بتواند از دل آنها پنج تیم را انتخاب و بر روی آن سرمایهگذاری کند.
در دنیا به ازای هر 100 تیم، یک سرمایهگذاری انجام میشود ولی در ایران این مقدار کمی بیشتر است و به ازای هر 100 تیم، بین 3 تا 5 تیم انتخاب میشوند.
مهاجرت کارآفرینان مشکلی بزرگتر از کمبود سرمایه
مشکلی که امسال بهوجود آمده این است که تیمهای درخواستکننده سرمایهگذاری کم شده و هم سرمایهگذاران پول کمتری در دسترسشان هست در نتیجه توجیه پذیری فرآیند سرمایهگذاری خطرپذیر دچار مشکل جدی شده و ممکن تا زمانی که اقتصاد به ثبات برگردد ادامه داشته باشد.
مشکل جدیتر بحث مهاجرت است. نبود آدمهایی که به دنبال کارآفرینی هستند باعث شده که سرمایهگذاریها کم شود.
مورد سوم به خود سرمایهگذاران برمیگردد. میتوان گفت سرمایهگذاران قدیمی یا شرکتهای سرمایهگذاری که بیشتر از پنج سال است که در این حوزه هستند، خروج (Exit) نداشتهاند.
چرخه سرمایهگذاری خطرپذیر به این گونه است که سرمایهگذار پس از مدتی از استارتاپ خروج میکند و با قسمتی از سودی که به دست آورده بر روی تیمهای دیگر سرمایهگذاری میکند.
این سه عامل چالشهایی هستند که در حوزه سرمایهگذاری خطرپذیر ایران وجود دارد و به نظر میرسد که سال آینده هم ادامه داشته باشند.
شما در «جوانه» و هلدینگ «هزاردستان» هم حضور داشتید، چه تجربهای با خودتان به فینووا آوردهاید؟
در واقعیت فضای سرمایهگذاری کسبوکارهای پلتفرمی با فضای سرمایهگذاری فینتک متفاوت است و وجه اشتراک کمی دارد اما از لحاظ فردی انسان وقتی در مکانی مشغول به کار میشود به دانش و تجربیاتش اضافه میشود. این تجربیات فردی طبیعتا در فینووا هم کمککننده است ولی اینکه بگویم تجربیات فنی حوزه پلتفرمی در حوزه فینتک اثرگذار شده، نه اینگونه نبوده است.
عدمثبات پیشبینی پذیری و سلیقهای برخورد کردن با استارتاپها باعث ناامیدی میشود
وضعیت کنونی اکوسیستم با وجود شرایط اینترنت و بگیر و ببندها چگونه میبینید؟
من شرایط اینترنت را کلانتر میبینیم و آن عدم ثبات است. بخشی از عدمثبات کُندی اینترنت است، بخشی دیگر فیلترینگ و بخشی از آن سلیقهای برخورد کردن بعضی از نهادها با استارتاپها است برای مثال یک سرویس پرداختیاری بهطور ناگهانی فیلتر شده و نمیتواند سرویس ارائه دهد.
همه این عوامل زیر چتری میآیند به نام عدم پیشبینی پذیری که وقتی این اتفاق میافتد هم امید را کم میکند و هم پیشبینی و توجیهپذیری کسبوکارها کم میشود و به تبع آن ریسک سرمایهگذاری بالاتر میرود. نبود پول و سرمایهگذار باعث کم شدن کارآفرینی میشود و همه این موارد باعث شده که یک اکوسیستم معیوب داشته باشیم. برای رسیدن به ثبات نیاز به قابل پیشبینی بودن مسائل داریم که در حال حاضر اتفاق نمیافتد.
برخی میگویند اکوسیستم وجود نداشته است و یا اینکه به پایان عمر این زیستبوم رسیدهایم، نظر شما درباره این سخنان چیست؟ آیا اصلا اکوسیستم تعطیل شدنی است؟
با این حرف که اکوسیستم وجود نداشته موافق نیستم. حالوهوای فضای کارآفرینی در ایران از سال 90 پررنگ شد. از قبل هم بود ولی از سال 90 پررنگتر شد و اگر دقت کنیم زنجیره کارآفرینی تا الان شکل گرفته است و دلیل این حرف این است که میتوان گفت تمام بازیگرانش شروع به کار کردهاند مانند شتابدهندهها، فضای کار اشتراکی، نهادههای سرمایهگذار و به تازگی فرابورس که نقش جدیتری را ایفا میکند و چند شرکت تکنولوژیمحور و یا استارتاپی راهشان را به بورس باز شده است.
اکوسیستم کاملتر میشود
این مسئله عملا دارد راه ورود شرکتهای تکنولوژیمحور و نه لزوما استارتاپی را به بازار سرمایه نشان میدهد و شاید بتوان گفت این اکوسیستم دارد کاملتر میشود.
البته ما تعطیلی شتابدهندهها و بعضی شرکتها را داشتهایم ولی میتوان دلیل تعطیلی را این دانست که ما در این مسیر غیربومی عمل کرده و بیشتر به دنبال کپی کردن بودهایم. اگر مدلهای کپی در ایران شخصیسازی نشوند عملا میتوان گفت که کارایی ندارند و این نکته بسیار مهمی است. جاهای دیگری هم اشتباه داشتهایم.
باید مدلهای خارجی را شخصی سازی کنیم
چه اشتباهی؟
مانند اینکه تقریبا تمام شتابدهندهها تلاش کردند بیزنسمدلهای خارجی را کپی کنند در صورتی که ما با توجه به شرایط محیطیمان باید مدلهای خودمان را طراحی میکردیم و بعضی مواقع در فضای نوآوری اگر دیدیم مدلی جواب نمیدهد باید آن را تغییر دهیم تا به مدل بهینه مورد نظر خودمان برسیم اما این اتفاق نیفتاد و ما اصرار بر مدلهای اولیه داشتیم و بدیهی است که با شکست مواجه میشویم.
یا مسئله دیگر که بیشتر در فضای کار اشتراکی وجود دارد این است که حمایت نقش پررنگی دارد در حالی که خود فضای کار اشتراکی صنعتی است که باید بتواند بر پای خودش بایستد و هزینه خودش را در بیارود و سودآوری داشته باشد. ما در جاهایی آنقدر حمایت کردیم که همین حمایت باعث ضرر اکوسیستم شد. خیلی ساده بگویم اگر حمایت زیاد شود مانع از بالغ شدن کسبوکار میشود.
در دو سال گذشته به نظر میرسد که اکوسیستم در حال پوستاندازی است. درست است شرایط ناامید کننده شده ولی به سمت واقعیتر شدن حرکت میکند و این مسئله باعث میشود که ارزشگذاریها واقعیتر شود.
من به سرمایهگذاریهایی که در این شرایط بحرانی انجام میشود در بلندمدت بسیار امیدوارتر هستم زیرا در شرایط واقعی صورت گرفتهاند.
شاید این واقعیت مطلوب این حوزه نباشد و ارزش تجاری کمی داشته باشد ولی همین شرایط باعث میشود همان تعداد سرمایهگذاری کمی که انجام میشود خروجی بهتری داشته باشند.
در انتها باز میگویم شاید اکوسیستم پوست بیندازد و شاید کوچکتر و ضعیفتر بشود ولی نابود نمیشود چون آنقدر زندگی انسانها به تکنولوژی و فناوری گره خورده است که فکر میکنم این اتفاق نشدنی باشد.
حضور چند استارتاپ در بورس گام بعدی است
بنظر شما گام بعدی اکوسیستم چیست و به چه سمتی میرود؟
به نظر من چیزی که در گام بعدی خیلیها منتظرش هستند، ورود چند کسبوکار فناورانه و استارتاپی به بازار سرمایه است. زیرا اکثر بازیگران این حوزه منتظر هستند که چرخه اقتصادی سرمایهگذاری خطرپذیر یکبار کامل بچرخد.
اما این مسئله خودش پیشنیازهایی دارد مانند اصلاح قانون تجارت و یا اصلاح قوانین شناسنایی داراییهای نامشهود شرکتها. البته تغییراتی رخ داده ولی این تغییرات بسیار زمانبر شده است.
اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد که چرخه اقتصاد سرمایهگذاریهای خطرپذیر دوباره با سرعت بهتری بچرخد، بورسی شدن کسبوکارهاست.
بهنظر شما چه کسبوکارهایی در حال حاضر مستعد بورسی شدن هستند؟
شخصا به هلدینگ هزاردستان و دیجیکالا خوشبین هستم که احتمال دارد تا آخر سال خروجی مناسبی از آنها داشته باشیم.
نظرات