«تجارتنیوز» گزارش میدهد:
تکنولوژی چگونه استارتاپها و صنایع را از نیروی کار محروم کرده است؟
دستمزد پایین و شرایط سخت برخی محیطهای کاری، بخشی از نیروی کار را به فکر فعالیتهای پروژهای با درآمد بیشتر انداخته. پدیده مهاجرت مجازی هم گسترش یافته است.
امیرحسین جعفری/ به گزارش تجارتنیوز، با همهگیری کرونا، دورکاری گسترش قابل توجهی یافت. مشاغلی که میشد از طریق حضور در خانه و بستر اینترنت به آنها پرداخت، کارکنان و کارمندان خود را خانهنشین کردند و پس از پایان کرونا نیز برخی از این آنها به دورکاری ادامه دادند. این مسئله به مرور زمان انگیزه برای حضور در محیط کار به صورت منظم و روزانه را برای بخشی از نیروی کار کاهش داد و آنچه برای کارفرما و کارگر اهمیت یافت؛ خروجی عملکرد فرد در طول روز بود. اما مسئله به همین یک نقطه ختم نمیشود و خالی شدن محیطهای کاری دلایل اقتصادی و فرهنگی نیز دارد.
کاهش انگیزه اقتصادی یا گسترش تکنولوژی
کافی است سری به محیطهای صنعتی و مجموعههایی که نیروی کار ثابت نیاز دارند بزنیم. کارفرماها شدیدا به دنبال نیروی کاری میگردند که با شرایط فعلی از جمله زمان و سختی کار و حقوق و مزایای مرسوم، حاضر شونو به طور مداوم و برای چندین سال در یک مجموعه مشغول کار شوند.
در مقابل اگر از نیروی کار سوال کنیم که چرا تمایلی به حضور در برخی محیطهای کاری ندارند؛ پاسخهایی از جنس حقوق کمتر از تورم، سختی شدید کار، رفتارهای کارفرما، عدم پرداخت بیمه و ناامیدی نسبت به حقوق بازنشستگی را میشنویم.
بهرهوری پایین باعث میشود نیروی کار دیگر تن به کارهای رسمی ندهد و منطق اقتصادی نیز این تصمیم را برای او جدیتر میکند. نسل جدید رویکردهای دیگری نسبت به کار دارد و دورکاری و فعالیتهای ذهنی و اینترنتی را به برخی درگیریهای فرسوده کننده در محیطهای کاری یکسان و بدون بهرهوری ترجیح میدهد.
این رفتار به طور کلی نادرست نیست و به رشد استعدادها و افزایش میزان بهرهوری نیروی کار کمک میکند، اما برخی مشاغل در این بین منطق خود را از دست میدهند.
زمانیکه انجام برخی فعالیتهای پروژهای به صورت دورکاری برای فرد، درآمدی برابر با ۱۰ ساعت کار یک کارگر در کارخانه را دارد، کارگر کارخانه دچار بحران معنا در انجام کار خود میشود.
در نتیجه، مسئله اقتصاد در کاهش انگیزه کاری نقش اساسی ایفا میکند.
دور کاری و بحران نیروی انسانی
رصد خانه مهاجرت در یادداشتی درباره مهاجرت مجازی نیروی کار نوشته است: «امروزه درکنار اشکال قدیمیتر مهاجرت میتوان از مهاجرت مجازی صحبت کرد. در این نوع مهاجرت فرد بدون حضور فیزیکی میتواند به کار یا ادامه تحصیل در کشوری دیگر بپردازد. مهاجرت مجازی در قالب دورکاری یا remote-working و کار پروژهای یا freelancing اصلیترین اشکال مهاجرت مجازی کاری را تشکیل میدهند و میتوانند مسیرهای تازهای را برای افراد بگشاید. امروزه میتوان از راه دور و بدون بر دوش کشیدن سختیهای مهاجرت و بار روانی ناشی از آن در کشوری دیگر مشغول به کار شده و از مزایایی، چون درآمد بالاتر و تجربه فضاهای کاری جدید بهرهمند شد. زمینههای تکنولوژیکی امکانبخش مهاجرت مجازی هستند، اما انگیزههای کارفرمایان و افراد نیز اهمیت بالایی برخوردارند. آنچه زمینهساز جذابیت نیروی دورکار و سیال میشود این است که کسبوکارها در کشورهای توسعهیافته میتوانند با هزینهای بسیار کمتر از دستمزدِ رایج در کشورشان خدمات نیروی کار متخصصِ کشورهای توسعهنیافته و درحالتوسعه استفاده کنند..»
با کاهش انگیزه نیروی کار بر اثر بحران حقوق و دستمزد و افزایش فرهنگ دورکاری، نیروی کار متخصص و فعال در کشورهای جهان سومی مانند ایران، به راهکار مهاجرت، بیشتر از قبل فکر میکنند. هرچند در اینجا بحث ما در رابطه با میزان مهاجرت نیست؛ بلکه مسئله تغییر ماهیت آن است. با گسترش اینترنت و همکاری و دریافت پروژههای تخصصی از کمپانیهای بزرگ و کوچک در خارج از ایران و کسب درآمدهای دلاری یا رمز ارزی، که پیشتازتر از ریال و تورم قرار دارند؛ نیروی کار درگیر مهاجرت مجازی میشود. در نتیجه فقط جسم او در ایران قرار دارد، اما تخصص او متعلق به کشورهای دیگر است. هرچند برخی مدعی هستند که این بهترین نوع مهاجرت است و موجب ورود ارز به کشور میشود؛ آن نیروی کار بالاخره پول کسب شده را در داخل ایران مصرف میکند و این یک سود است. اما مسئله صرفا این نیست و درگیر شدن نیروی کار با کمپانیهای خارجی، توان این فرد را از استفاده در داخل دریغ کرده است.
گسترش مهاجرت مجازی، انگیزه همکاری با شرکتهای ایرانی و حقوقهای ریالی حتی به شکل دورکار را نیز از بین میبرد و بحران نیروی کار را به شکل وسیعی در سطح تمامی شرکتها و حتی استارتاپها گسترش میدهد.
در این بین برخی مشاغل هم که نیاز به حضور نیروی متخصص دارند؛ درگیر مهاجرتهای کوتاه مدت شدهاند. مهاجرت نیروی کار به عراق و حضور فصلی در آنجا با دریافت حقوقهای بسیار قابل توجهتر از مصوب اداره کار در ایران؛ به نوعی از دست رفتن نیروی کار محسوب میشود. مانند اتفاقی که از دهه ۵۰ تا ۷۰ میان نیروی کار متخصص در مهاجرت به کویت افتاد.
رباتها ناجی کارخانهها میشوند؟
در شرایطی که نیروی کار به دنبال کارهای سادهتر با درآمد بیشتر هستند، این سوال پیش میآید که کارهای سخت را چه کسانی انجام دهند؟ در این بین دو راه راهکار وجود دارد؛ نخست افزایش میزان کیفیت و حقوق نیروی کار در محیطهای صنعتی و کارمندی و سپس مکانیزه کردن محیطهای کاری سخت با ابزار و رباتها است که به نظر نمیرسد در ۵۰ سال آینده برای تمامی جهان کار ساز باشد.
اما با یک تصور کوتاه میتوان دریافت که بشر روزی تبدیل به کارمند هوش مصنوعی میشود. روزیکه کار در پشت سیستم با شرایط دلخواه، جای خود را به کار در معدن با شرایط سخت میدهد و تمامی افراد آموزشهایی مشخصی را برای از کار نیافتادن رباتها میبینند.
نظرات