«تجارت نیوز» گزارش میدهد:
اگر استارتاپها نباشند چه میشود؟
استارتاپها در ایران هنوز پیوند عمیقی با اقتصاد و زندگی روزمره مردم برقرار نکردهاند. اما اگر آنها نباشند چه اتفاقی رخ میدهد؟
امیرحسین جعفری/ تجارتنیوز، استارتاپها در ایران با وجود تلاش گسترده نسل جوان و سرمایهگذاریهای نسبی که در سالهای اخیر در این زمینه انجام شده است؛ هنوز پیوند عمیقی با اقتصاد و زندگی روزمره مردم برقرار نکردهاند. با وجود این، تصور اینکه آنها وجود نداشتند و مانند 20 سال قبل، همگی به دنبال دریافت خدمات از شرکتهای عریض و طویل دولتی و خصوصی (از نوع غیرمولد) بودیم، کمی سخت است.
نبود استارتاپها تا چه حد موجب چالش میشود؟
استارتاپهایی که خدماتی را در زمینه حمل و نقل، خرید و فروش، مشاوره، دسترسی آسان به برخی امور تفریحی و عمومی، به شهروندان ارائه میکنند، زندگی را راحتتر کردهاند. اگرچه هنوز استفاده از خدمات این مجموعهها عمومیتی سراسری پیدا نکرده اما برای مردم کلانشهرها، استفاده از خدمات استارتاپی در کنترل زمان و افزایش بهرهوری کمک قابل قبولی بوده است.
در صورت حذف استارتاپها از بازار ایران، شهروندانی که بیشتر درگیر استفاده از این قبیل خدمات بودهاند؛ تا حدی دچار چالش روزمره میشوند. البته مشکلاتی که در این سالها در رابطه میان مردم و برخی استارتاپها به وجود آمده و انتقاداتی که در این میان وجود دارد، ممکن است باعث شود آنها بالاخره جایگزینی را برای استارتاپها پیدا کنند و بعد از مدتی، دیگر جای خالی آنها را احساس نکنند.
در این میان، با وجودی که عمر اکوسیستم استارتاپی در ایران کوتاه است؛ همیشه ایده جدیدی برای تجاری شدن وجود دارد. این مسأله بخشی از نگرانیهای مرسوم در این حوزه را کاهش میدهد اما مسأله اینجاست که بخشی از جامعه در مقابل خدمات استارتاپی دچار بیاعتمادی شده و مانعی جدید در مسیر کسب و کارهای خلاقانه برای آینده شکل گرفته است. در واقع تیمهای قدیمی به بازسازی برند و تیمهای جدید به درانداختن طرحی نو نیاز دارند.
خدمات گران و گسترش ناامیدی
آنچه که اشاره شد به این معنا نیست که نبود استارتاپها هیچ اثری ندارد.از بین رفتن اکوسیستم استارتاپی، به گرانتر و محدودتر شدن خدماتی منجر میشود که در نهایت بخش خصوصی باید بار آن را به دوش بکشد؛ چرا که نهاد دولت چندان خلاقیت، زمان، نیروی کار و انگیزهای برای پوشش آنها ندارد.
در عین حال، بیتوجهی دولت به شرایط اقتصادی استارتاپها و ایجاد موانع و بحرانیتر شدن تورم، مسیر آنها را به سمتی هدایت میکند که فرصت و توان مالی برای توسعه و کاهش فاصله با جهان را از دست میدهند.در نتیجه شهروندان در مقایسه با کشورهای دیگر، احساس عقب ماندن از خدمات میکند.
اگرچه تاکسیهای اینترنتی دیگر یک استارتاپ محسوب نمیشوند، اما در صورت نبود همین چند مجموعه، شهروندانی که تجربه استفاده از اوبر را دارند، احساس فاصلهای عمیق با جریان روز جهانی میکنند. در نتیجه استارتاپها در حوزه جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی نیز میتوانند در شهروندان احساس نوعی امید و رضایت را به دلیل بهرهمندی از خدماتی مشابه تجربههای روز دنیا به وجود آورند.
در ادامه گفتگوی تجارتنیوز با محمد کرمانی، فعال استارتاپی و مدیرعامل فضای کار اشتراکی آبی سفید را در مورد اهمیت و چالشهای اکوسیستم استارتاپی میخوانید.
فعالیت استارتاپی در ایران اکنون در چه شاخههایی عمومیت دارد؟
اصولاً استارتاپ به گروههایی میگویند که بخشی از مدل کسب و کارهای آن نامشخص است و یکی از خصوصیتهای آنها این است که اگر به مدل کسب و کار درستی برسند، خاصیت رشد بسیار بالایی دارند تا هزاران برابر نسبت به روز اول خود بزرگ شوند.
دیجی کالا و اسنپ نمونههایی از چنین مجموعههایی هستند؛ اگرچه که آنها دیگر استارتاپ محسوب نمیشوند. خدمات این مجموعهها در حوزه IT شناخته میشود اما الزاماً نوع فعالیتشان فناوری اطلاعات نیست. برخی از این گروهها زیرساخت صنعتی دارند که موفقیت چنین استارتاپهایی چندین سال طول میکشد. به طور کلی در ایران، فعالیتهای حوزه IT بیشتر بروز و ظهور دارند و با زندگی مردم پیوند خوردهاند.
استارتاپها در کشورهای توسعه یافته تا چه حد به واقعیتی جداییناپذیر از اقتصاد تبدیل شدهاند؟
در کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه، بخش کسب و کارهای کوچک و متوسط مرزبندی نسبتا مشخصی با سازمانهای بزرگ دارند. در ایران اینگونه نیست و یک شرکت، چه پالایشگاه باشد و چه مجموعهای با 5 نیرو، هر دو در یک مسیر قانونی قرار دارند. بر همین اساس، احتمال موفقیت استارتاپها اندک است و بسیاری از ایدهها با توجه به محدودیتها به نتیجه نمیرسند. این در حالی است که اکوسیستم استارتاپی ظرفیت رشد بالایی دارد و به خاطر ارزشی که خلق میکند، باید مورد توجه قرار بگیرد. در چنین شرایطی این اکوسیستم میتواند ارزش بیشتری خلق کند و در نتیجه، شرکتهای بزرگتری به وجود بیاورد. بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا، روزی استارتاپ بودند. اگر استارتاپها و اقتصاد برای دولتی مهم باشد، تلاش میکند تا این مجموعهها رشد کنند. لازمه هر اقتصاد این است که بتواند برای استارتاپها فضای رشد فراهم کند تا سرمایه جذب کنند. این اتفاق در کشورهای مختلفی تا کنون رخ داده است.
در چنین شرایطی، اگر اکوسیستم استارتاپی از اقتصاد ایران حذف شوند، چه اتفاقی رخ میدهد؟
شاید اتفاق خاصی از منظر اقتصادی رخ نداد. ما 50 سال پیش، ساخت سد و پالایشگاه را نشانه توسعه میدانستیم و هنوز همان مسیر را میرویم؛ فقط بعضی اصطلاحات زمانی مد میشوند و بعد هم هیجان در مورد آنها کاهش مییابد. بر همین اساس، بدون استارتاپها شاید در اقتصاد ایران اتفاق خاصی نیفتد؛ چرا که کشور رشد اقتصادی چندانی نداشته است. در نتیجه اهمیت استارتاپها نیز به خوبی دیده نمیشود و آنها نمیتوانند با زندگی روزمره مردم پیوند بخورند.
همین شرایط باعث شده است، ترندیول در ترکیه چند سال بعد از دیجی کالا آغاز به کار کند اما ارزشگذاری چند برابری داشته باشد یا کریم در دبی که حجم کوچکتری از تپسی دارد، چند میلیارد دلار ارزشگذاری شود. اما در ایران بسیاری از استارتاپهای کوچک و بزرگ اصلاً ارزشگذاری نشدهاند که بتوانند وارد بورس شوند.
برای حل این چالشها، سیاستگذار باید توجه بیشتری به توسعه و پیشرفت اقتصادی داشته باشد و اول باید از خود بپرسد که اهمیت توسعه اقتصادی چیست. نظرهای سلیقهای با از بین بردن فضاهای اقتصادی، باعث بلاتکلیفی فعالان استارتاپی میشود. برای مثال در حوزه ساخت خودرو برقی، زمانی انگیزه زیادی در دانشگاههای وجود داشت و تلاشهای بسیاری نیز انجام شد. اما هیچیک به نتیجه نرسید و و حالا بحث واردات خودروهای برقی مطرح است. برای همین است که موفقیت استارتاپها، ذهن باز اقتصادی میخواهد.
نظرات