خبر فوری:

فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۰۹۹۰۸

«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

EQ یا هوش هیجانی / ستون‌های موفقیت کدام‌اند؟

EQ یا هوش هیجانی / ستون‌های موفقیت کدام‌اند؟

تفاوتی میان مدیران وجود دارد. تمایزی که شخصیت یک مدیر را برجسته می‌کند. داشتن IQ به‌تنهایی کافی نیست. EQ یا هوش هیجانی امروزه به عنوان عاملی شناخته می‌شود که شما را به اوج می‌رساند.

به گزارش تجارت‌نیوز، رهبران و مدیران مجموعه‌ها نقش اساسی در راهبرد و پیشرفت یک گروه و مجموعه دارند. اینها افرادی هستند که با تصمیم‌گیری‌های خود بر مسیر آینده یک برند تاثیر می‌گذارند. تحقیقات و بررسی‌های انجام‌شده بر مدیران 200 شرکت نشان می‌دهد علاوه‌ بر بهره هوشی و مهارت فنی در یک حوزه تخصصی، هوش هیجانی نیز دارای اهمیت ویژه است. در سطوح ارشد سازمانی، هوش هیجانی حدود 90 درصد تفاوت رهبران و مدیران با سایرین را موجب می‌شود. 

اما هوش هیجانی چیست و چگونه اندازه‌گیری می‌شود؟ آیا می‌شود آن‌ را ارتقا داد؟ و چه عواملی بر آن تاثیر می‌گذارد؟

با استناد بر این تحقیقات، پنج مولفه در تعریف هوش هیجانی تاثیر می‌گذارد. 

خودآگاهی:

خودآگاهی یعنی فهم احساسات خود و تاثیر آن بر دیگران. رهبران و مدیران خودآگاه، افرادی هستند که به نقاط ضعف خود آگاه و مطمئن‌اند. آنها در این مورد با خود و دیگران صادق هستند و درباره این مسائل با تواضع و فروتنی صحبت می‌کنند. شاید شوخ‌طبع هم باشند و این برای افراد دلنشین به نظر خواهد آمد.

خودنظم‌دهی:

افراد دارای هوش هیجانی توانایی نظم بخشیدن به خود در شرایط مختلف را دارند. تغییر جهت و کنترل انگیزه‌ها یا افکار مخرب از دیگر توانایی‌ها و قابلیت‌های این افراد است. بدین‌گونه آنها قادر خواهند بود واکنش درستی در شرایط مختلف از خود نشان دهند. مدیران با هوش هیجانی به‌خوبی و به‌اندازه قبل از عمل فکر می‌کنند. قابل‌ اعتمادند و در مواجهه با ابهامات و بحران‌ها به‌خوبی عمل می‌کنند و بر خود مسلط هستند. 

آنها قضاوت خود را کنترل می‌کنند و پذیرای تغییرات‌اند.

انگیزش:

فارغ از وجهه و مقام، به‌دور از حرص و طمع برای مال‌اندوزی، مدیران و رهبران با هوش هیجانی به کار خود عشق می‌ورزند و علاقه نشان می‌دهند. اشتیاق دارند و برای پیشرفت و تحرک مجموعه خود تلاش می‌کنند. از انرژی بالایی برخوردارند و در کارشان به شکل پایدار و پیوسته عمل می‌کنند. خوش‌بینانه و متعهد به نام و شرکت خود روزها و هفته‌هایشان را وقف می‌کنند. 

همدلی:

توانایی فهم نیازهای احساسی دیگران یک ویژگی مهم در مدیر یا رهبر یک مجموعه به حساب می‌آید. این افراد متناسب با پرسنل خود رفتار می‌کنند و نیازهای آنها را درک می‌کنند و حساسیت‌هایشان را در نقطه امنی حفظ می‌کنند. 

رهبران همدل در توسعه و حفظ استعدادها و تامین مشتریان به‌خوبی عمل می‌کنند.

مهارت اجتماعی:

توانایی توسعه شبکه، ایجاد توافق و مذاکره کردن با افراد و سایر شرکت‌ها و مجموعه‌ها یا کسب‌‌وکارها برای همکاری بسیار مهم است. یک مدیر باید قادر به چنین اعمالی باشد و نگاهی استراتژیک به این موضوعات داشته باشد. هوش هیجانی در وجهه اجتماعی افراد نیز دیده می‌شود. آن مدیری که می‌تواند زمینه‌های مشترک با افراد را بیابد ارتباط خوبی با آنها می‌سازد. 

آیا هوش هیجانی را می‌توان ارتقا داد؟

تا بدین‌جا به مهارت‌ها و توانایی‌هایی اکتسابی و کسب‌کردنی پرداختیم که مولفه‌های هوش هیجانی به حساب می‌آید. می‌توان با انجام تمرین‌هایی بخش لیمبیک مغز را که در فعال‌ کردن این مهارت‌ها نقش دارد ارتقا بخشید.

برای این امر یک روش سه‌مرحله‌ای تعریف می‌شود: مشوق، تمرین گسترده و بازخورد. هر کدام از این مراحل به یکدیگر پیوسته و وابسته‌اند و ترتیبی در کار نیست. می‌توان با پرداخت به یکی از آنها شاهد پیشرفت در یکی دیگر از مراحل هم باشیم. 

یک مدیر را فرض کنید که هوش هیجانی پایینی دارد. همدلی پایینی دارد و به نظرات دیگران توجهی نمی‌کند. زمانی که مدیر ارشد دراین‌باره با او صحبت می‌کند او دچار یک نوع تشویش می‌شود. یک نوع بازخورد باعث می‌شود او به فکر بیفتد و به تقویت مهارت‌های خود بیندیشد. حضور یک مشوق هم می‌تواند چنین پروسه‌ای را فعال کند.

داشتن هوش هیجانی بالا به پیشرفت شما در شغل‌تان کمک می‌کند. از طرف دیگر شما به عنوان یک مدیر و رهبر نیز می‌توانید گروهی از انسان‌ها را هدایت کنید. هرچه بیشتر در این مولفه‌ها و مهارت‌ها دقیق شوید، فرصت بهتری برای ارتقا دادن قابلیت‌های شخصی خود خواهید داشت.

اخبار حوزه استارتاپ و فناوری اطلاعات را در صفحه استارتاپ تجارت‌نیوز بخوانید.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.