«تجارتنیوز» گزارش میدهد:
چرا توصیهها نادیده گرفته میشوند؟ / صدایی درون ماست که ما را منصرف میکند!
یکی از رایجترین توصیه ها به افراد، ریشه در ضربالمثل مربوط به زمان دارد. به عنوان مثال گفته میشود که وقت طلاست. با این حال، هنوز افراد زیادی عمر خود را به درستی استفاده نکرده و زمان را هدر میدهند. در این گزارش به سراغ این پرسش رفتهایم که چرا افراد معمولا توصیه ها را فراموش کرده یا آنها را جدی نمیگیرند.
به گزارش تجارتنیوز، همه ما تجربه تلخ نشنیده گرفته شدن را داشتهایم. توصیههایی که ظاهری عالی دارند اما پیش چشم بسیاری دیگر این حنا، رنگی نخواهد داشت. این عدم توجه مناسب به یک توصیه، ناامیدهکننده و دلسردکننده به نظر میآید. حال سوال اینجاست که چرا برخی از افراد نسبت به توصیه ها بیتفاوت میشوند. چطور یک هدف جدی در نظر آنها برجسته نمیشود؟
آیا توصیه کردن ایراد دارد؟
آیا خود توصیه کردن ایراد دارد؟ احتمالاً همیشه این امکان وجود دارد که خود توصیه گمراه کننده باشد. توصیههای تغذیهای قدیمی یا خطرات دنبال کردن توصیههای اینترنتی در مورد روابط شخصی، نمونههای بارز هستند. با این حال، این مقاله نشان میدهد که اغلب، خود توصیه صحیح است. مردم ممکن است به سادگی آن را درک نکنند، اراده کافی برای دنبال کردن آن را نداشته باشند، یا در شرایطی قرار گیرند که پیروی از آن را بیهوده بدانند.
بنابراین در مورد یک توصیه فرایندی مشابه با نام قیاس و ارزشگذاری در هر حوزهای احتیاج دارد. شما احتیاج دارید تا این عدم شکلگیری ارتباطات درست را به عنوان ریشه تعقیب کنید.
زمانی که توصیه ها از ذهن ما دور می شوند گاهی اوقات مشکل در برقراری ارتباط است. توصیه، در حالی که دقیق است، ممکن است فاقد زمینه یا جزئیاتی باشد که گیرنده برای درک کاربرد آن نیاز دارد. در یک مقاله با همین موضوع، از مثال دستورالعملهای حوزهای تخصصی مانند سنگنوردی استفاده میشود که بر بالا بردن پاهایتان تمرکز میکند بدون اینکه موقعیت بدن و توزیع وزن لازم را توضیح دهد. به طور مشابه، افراد ممکن است در درک توصیههایی که با باورها یا خواستههای موجودشان در تضاد است، مشکل داشته باشند. آنها ممکن است ناخودآگاه توصیه هایی را که نمیخواهند بشنوند فیلتر کنند، حتی اگر از نظر عینی مفید باشد.
صدایی درون ماست که ما را منصرف میکند!
دنبال کردن توصیه ها گاهی میتواند توسط عواملی بیرونی به کلی تخریب شود و فرد بهصورت ناخودآگاه، حتی بر ضد توصیههای مذکور اتفاق روی خواهد داد.. یکی از آنها «عامل جیم» است، صدای درونی که تلاش مورد نیاز را در مقابل مزایای درک شده یک کار محاسبه میکند و ما را از اقدام کردن منصرف میکند. عامل دیگر محدودیتهای ذاتی خودآگاهی است. ما نمیتوانیم تجربیات دیگران را به طور کامل درک کنیم، که باعث میشود ارائه توصیه های کاملاً مناسب یا اینکه گیرندگان ارتباط آن را با زندگی خود ببینند، دشوار شود.
مورد بعدی فراتر از جستجوی تأیید است. نقشهای متعدد توصیهکننده در چارچوب این مقاله دیدگاه سنتیِ جستجوی توصیه را صرفاً به عنوان جستجوی تأیید به چالش میکشد. شاید ما برای شروع گفتگوها، ایجاد یک محدوده ایمنی در برابر اشتباهات بالقوه آینده، یا به سادگی برای اطمینان خاطر از انتخابهای از پیش تعیینشده خود به دنبال توصیه باشیم.
تجربه؛ یکی از ارکان پیشرفت
زمانی که توصیهها کار میکنند، آنها را توصیه نمینامیم. مقالات مربوطه در این موضوع پیشنهاد میکند که گاهی اوقات، توصیههای موفق چنان در تفکر ما ریشه میدوانند که دیگر آنها را به عنوان توصیه تشخیص نمیدهیم. اصطلاحات سادهای مانند، از نوشیدن آب برکه خودداری کنید یا تاکید بر تجربه کاربری در طراحی، همگی اساساً اشکالی از توصیههای ارزشمند هستند.
مسئله آن جایی بسط پیدا میکند که به یاد داشته باشید تجربه کردن یکی از مهمترین ارکان پیشرفت است. زیرا تجربیات شما، شناخت شما را تشکیل میدهد. بنابراین از پر کردن ظرف تجربیات خود نهراسید. این مسئله جدا از آن که تهدیدی جدی به نظر میآید؛ فرصتی تکرارنشدنیست.
اخبار حوزه استارتاپ و فناوری اطلاعات را در صفحه استارتاپ تجارتنیوز بخوانید
نظرات