«تجارتنیوز» گزارش میدهد:
ثبت جهانی هگمتانه؛ چرا تا این حد دیر؟ / چگونه ایران از پیامدهای مثبت میراث خود بهرهمند میشود؟
«منظر تاریخی هگمتانه»، اثر تاریخی مشهور بازمانده از دوران مادها در همدان، روز شنبه 7 مرداد در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. آرش نورآقایی فعال میراث فرهنگی و گردشگری به تجارتنیوز میگوید ثبت جهانی هگمتانه یا هر اثر دیگری، هم میتواند پیامدهای مثبت داشته باشد و هم منفی و این موضوع به برنامههای کشور در حوزه آموزش و ایجاد زیرساختها بستگی دارد.
پرونده «منظر تاریخی هگمتانه»، پایتخت مادها که در مقطعی از تاریخ به عنوان پایتخت تابستانی دو امپراتوری هخامنشیان و اشکانیان نیز استفاده میشد، در چهل و ششمین اجلاس میراث جهانی یونسکو بررسی و در نهایت، هگمتانه به عنوان بیست و هشتمین اثر ایران در این فهرست ثبت شد. پرونده ثبت جهانی هگمتانه در سال 2023 با ایراداتی از سوی یونسکو مواجه شده بود و ایران با اصلاحاتی بار دیگر آن را در اجلاس اخیر یونسکو مطرح کرد. این بار اما پرونده مورد پذیرش قرار گرفت و هگمتانه جهانی شد.
آرش نورآقایی، مدیرمسئول فصلنامه میراث و گردشگری گیلگمش و راهنمای گردشگری، در مورد پیامدهای ثبت جهانی آثار تاریخی و طبیعی ایران از جمله هگمتانه به تجارتنیوز میگوید این موضوع میتواند یک شرط مهم برای جذب گردشگر باشد اما لزوماً شرط کافی نیست. ضمن اینکه کشور باید اقداماتی را در حوزه آموزش، فرهنگسازی و ایجاد زیرساختهای لازم انجام دهد تا بتواند از نتایج مثبت ثبت میراث جهانی خود بهرهمند شود.
پیامدهای ثبت جهانی هگمتانه
*پس از انتشار خبر ثبت جهانی هگمتانه، شاید این پرسش برای عدهای پیش آمده باشد که با توجه به اهمیت این اثر، چرا اینقدر دیر در فهرست یونسکو قرار گرفته است.
به این موضوع از چند زاویه میتوان نگاه کرد. تعداد زیادی اثر تاریخی و طبیعی در ایران وجود دارد که همگی از ارزش قرار گرفتن در فهرست میراث جهانی برخوردارند. پرونده این آثار باید بهترتیب آماده و برای بررسی به یونسکو ارسال شود. یک نکته هم در این میان وجود دارد که ایران پس از انقلاب، حدود 25 سال هیچ پروندهای را برای ثبت جهانی آماده و ارسال نکرد؛ چراکه اولویتهای دیگری در کشور وجود داشت. همین شکاف زمانی، ثبت همه آثار کشور در یونسکو را به تاخیر انداخت. از سوی دیگر، آثار متعددی در ایران به عنوان گزینه معرفی وجود دارند اما یک موضوع در مورد همه کشورها صدق میکند: دولتها بر اساس سیاستهای مختلفی یک پرونده را نهایی و برای ثبت جهانی ارسال میکنند. برای مثال شعار سال «سازمان جهانی گردشگری» یا «شورای بینالمللی ابنیه و محوطهها» که به آن ایکوموس نیز گفته میشود، از جمله معیارهای مهم در انتخاب پروندهای است که در نهایت برای ثبت ارسال میشود. در واقع، در برخی سالها توجهات جهانی به موضوعی جلب میشود که این مورد، بر تصمیم کشورها برای معرفی میراث خود به یونسکو اثر میگذارد. موضوع بعدی این است که یک بنا با ارزش جهانی فراوان، لزوماً بودجه کافی برای آمادهسازی پرونده و انجام اقدامات مقدماتی در این زمینه را در اختیار ندارد. بنابراین صرف اهمیت یا شهرت، شرط کافی برای اینکه یک اثر یا محوطه زودتر ثبت جهانی شود نیست و ممکن است متغیرهای زیادی در این زمینه نیاز باشد.
*ثبت جهانی هگمتانه یا در کل هر میراث دیگری، چه دستاوردها و پیامدهایی ممکن است برای استان و کشور داشته باشد؟
به طور معمول- اما تاکید میکنم که نه همیشه- کشورهایی که میراث جهانی بیشتری دارند، در زمینه جذب گردشگر نیز موفقتر هستند. اما این موضوع در مورد ایران صدق نمیکند و رابطه مستقیمی میان رتبه ایران در ثبت میراث جهانی و تعداد گردشگران ورودی به کشور وجود ندارد. در مقابل، برای مثال در مورد اسپانیا، ایتالیا و چین این موضوع صدق میکند. ترکیه اما نسبت به ایران میراث جهانی کمتر و گردشگران بیشتری دارد. در واقع، عوامل متعددی در جذب گردشگر موثر است اما تعداد آثار جهانی ثبتشده نیز ممکن است یکی از متغیرهای مهم باشد. از سوی دیگر، این موضوع میتواند بر شکلگیری هویت فرهنگی و علاقه زادبومی مردم منطقه تاثیر بگذارد. در واقع ثبت جهانی آثار باعث ایجاد حس افتخار در شهروندان میشود و اگر موضوع بهدرستی مدیریت شود، میتواند در آموزش و ارتقای فرهنگ مردم برای حفظ این میراث اثرگذار باشد. در واقع ثبت میراث جهانی میتواند پیامدهای مثبت و البته منفی فرهنگی و اقتصادی برای منطقه داشته باشد و اینکه کدام یک تحقق پیدا کند، به شیوه مدیریت موضوع بستگی دارد.
*از چه لحاظ ممکن است پیامدهای چنین اتفاقی منفی باشد؟
این موضوع نیز چند بعد دارد. فرض کنید ثبت میراث جهانی باعث افزایش ورود گردشگر به کشور شود؛ نکته اینجاست که افزایش توریست لزوماً اتفاق مثبتی نیست. به این معنا که حضور گردشگران در هر سایت فرهنگی و طبیعی، اگر بدون رعایت استانداردها باشد، میتواند تبعات منفی برای جامعه بومی داشته باشد. موضوع دیگر این است که پس از ثبت میراث جهانی، باید برای حفظ آنها بودجه تعریف شود. اگر این آثار در منطقهای واقع شده باشند که مردم از لحاظ رفاه اجتماعی در سطح خوبی نباشند، ممکن است این موضوع نوعی تعارض ذهنی برای آنها ایجاد کند که چرا با وجود شرایط نامناسب زندگی ما، بابت یک اثر تاریخی یا طبیعی چنین هزینهای میشود. در واقع مسئولان باید برای پذیرش گردشگران، زیرساختهای کافی را ایجاد کنند و آموزشهای لازم را نیز به جامعه میزبان ارائه دهند؛ در آن صورت است که ثبت اثر پیامدهای مثبتی برای منطقه خواهد داشت. در ایران 28 اثر ثبتشده در یونسکو وجود دارد و باید دید آیا متناسب با این تعداد میراث جهانی، در حوزه آموزش، آگاهسازی، پژوهش و تالیف و انتشار کتاب نیز اقدامات لازم انجام شده است یا خیر. متاسفانه به نظر نمیرسد پاسخ این پرسش مثبت باشد. حتی بسیاری از مردم حاضر نمیشوند بابت چنین مسائلی هزینه کنند. در شرایطی که این آثار حتی بهدرستی به جامعه معرفی نشدهاند، پرسشهایی در مورد شیوه حفظ و مرمت آنها وجود دارد.
*آیا ثبت جهانی هگمتانه یا هر اثر دیگری، میتواند امیدها را در مورد حفظ و مرمت اصولی آنها افزایش دهد؟
زمانی که اثری به عنوان میراث جهانی ثبت میشود دیگر تنها متعلق به ایرانیان نیست. در واقع ما قبول کردهایم که باید برای حفظ و مرمت چنین اثری از پروتکلهای جهانی استفاده کنیم؛ چراکه این میراث دیگر علاوه بر مردم ایران، به جهانیان نیز تعلق دارد. این نگاه در واقع تعریف ایدهآل میراث جهانی است. به عبارت دیگر ثبت آثار در کنار شهرت و مزیتهایی که برای کشورها دارد، مسئولیت آنها را نیز در نگهداشت و مرمت میراث بیشتر میکند.
نظرات