نابغه ایرانیِ مقیم آمریکا از زندگی و تجارب کاری خود گفت/ بخش نهایی
ماشینهای کوانتومی بازار «بیتکوین» را متحول میکنند
سیاوش محمودیان، که بخش دوم گفتو گوی «تجارتنیوز» با او را در اینجا میخوانید، معتقد است ساخت ماشینهای کوانتومی در آیندهای نه چندان دور، بازار بیتکوین را متحول خواهد کرد.
محمد مهدی حاتمی: بخش دوم گفتو گوی تجارتنیوز با سیاوش محمودیان، فعال استارتآپی ایرانی را میخوانید. محمودیان از تجربه کاری خود در آمریکا میگوید و به سرمایهگذاری در زمینه بیتکوین اشاره میکند. او همچنین از مزایای فناوریهای پوشیدنی و اینترنت اشیا میگوید.
مصاحبه سیاوش محمودیان با تجارتنیوز را از دست ندهید. فایل تصویری این مصاحبه را هم میتوانید از طریق لینک زیر تماشا کنید:
اگر موافق باشید کمی هم در مورد موضوعات و پرسشهای فنی مرتبط با تکنولوژی صحبت کنیم. موضوعی که به حرفه شما و اصولا همه برنامهنویسها بسیار کمک کرده، استفاده از نرمافزارهای کد-باز یا متن-باز (Open-source) است که در واقع مصداق دموکراتیک شدن استفاده از فناوری هم هست. با استفاده از این نرمافزارها، شما میتوانید روی کدنویسی اشخاص دیگر کار کنید و در واقع نوعی همافزایی در زمینه برنامهنویسی به وجود بیاورید. به نظر شما استفاده از این نرمافزارها واقعا چقدر به نفع کسانی بوده که در حرفه شما کار میکنند؟
بحث برنامهنویسی و محتواهای کد-باز مسلما کمک فوقالعادهای به رشد فناوری کرده و در این تردیدی نیست و حتی شرکتهای بسیار بزرگ هم از این کدها استفاده میکنند. تا همین چند سال قبل، تنها سیتسم عاملی که وجود داشت «ویندوز» بود و البته «مک» هم بود، هر چند سهم کوچکی از بازار را در اختیار داشت. در همین زمان بود که سیستم عامل «لینوکس» به بازار آمد که با استفاده از شیوه کد-باز ایجاد شده بود. استفاده از همین روش بود که «لینوکس» را قابل رقابت کرد و موجب شد این سیستم عامل اکنون یکی از بزرگترین سیستم عاملهای دنیا و شاید امنترین آنها باشد.
در مورد پایگاه داده هم MongoDB و MySQL به صورت کد-باز ایجاد شدهاند و در غیر این صورت، امکان نداشت که بتوانند به Oracle برسند مگر اینکه کد-باز باشند. نرمافزارهای کد-باز موجب ایجاد نوع جدیدی از شرکتها شدند و امروز حتی میبینیم شرکتهایی مانند «گوگل» و «فیسبوک» هم بخشی از کدهایشان را به صورت کد-باز ارائه میکنند.
این کار دلایل متعددی دارد که فقط یکی از آنها این است که برای استخدام نیروی انسانی، به سراغ کسانی میروند که به شکل موفق بر روی کدهای آنها کار کرده باشند. در واقع این روشی است برای اینکه افرادی که برنامهنویسهای بهتری هستند، به تور استخدامکننده بیفتند.
حالا که جنگ هوش مصنوعی میان شرکتها به وجود آمده، بعضی از شرکتهای بزرگ کدهای پشتیبان هوش مصنوعی خود را کد-باز کردهاند.
از طرف دیگر، وقتی شما یک نرمافزار یا هر سیستم دیگری را به شکل کد-باز طراحی میکنید، از این امکان برخوردار خواهید شد که کدتان را با یک اجتماع گسترده به اشتراک بگذارید و همه این افراد میتوانند امنیت کدنویسی شما را بررسی کنند و اینکه آیا میشود کد شما را بهبود داد یا نه؟
همه اینها موجب شده که برای مثال، حتی «گوگل» هم بخش بزرگی از کدهایی که استفاده میکند را کد-باز بکند یا «فیسبوک» هم بخش بزرگی از پایگاه داده خود را به صورت کد-باز تغییر بدهد. از طرف دیگر، حالا که جنگ هوش مصنوعی میان شرکتها به وجود آمده، بعضی از شرکتهای بزرگ کدهای پشتیبان هوش مصنوعی خود را کد-باز کردهاند.
شما در Breezio هم از همین قابلیت استفاده کردهاید. توضیح بدهید که استفاده از سیستم کد-باز چه فوایدی برای شما داشته است؟
ما هم در Breezio از سیستم کد-باز استفاده کردهایم و اتفاقا بخشی از نیروی انسانیمان را از همین طریق تامین کردهایم. قبل از این، خود من از طریق نرمافزارهای کد-باز پروژههایی را برای برخی از شرکتها انجام دادهام و فکر میکنم این راه مناسبی برای آن است که شما تواناییهای خودتان را به دیگران عرضه کنید.
مورد دوم هم اینکه به عنوان مثال، نرمافزار موبایل شرکتی که ما تاسیس کردهایم کد-باز است و LPI ها را بر اساس کدهای موجود شروع کردهایم و بعد هم افراد دیگر به کمک ما آمدهاند و به همین ترتیب این نرمافزار تولید شده است.
این همان ترفندی است که تلگرام هم از آن استفاده کرده است. در واقع تلگرام هم اولین کاری که کرده این بوده که در ابتدا از طریق یک پروتکل مشخص کرده که پیامها چگونه به صورت کدشده و با سرعت بالا جا به جا شوند. این کار را بر روی یکی از پلت فرم های iOS یا «اندروید» انجام دادند.
اینکه شما الان میبینید «تلگرامِ دسکتاپ»، «مک» یا «اندروید» وجود دارد، هیچ کدام را موسس تلگرام ننوشته، بلکه افراد دیگری در پلتفرمهای مختلف کدها را نوشتهاند. ما هم از همین قابلیت برای شرکت خودمان استفاده کردهایم و نتایج مثبتی گرفتهایم. همه اینها در حالی است که استفاده از بستر کد-باز در ایران چندان رایج نبوده اما خوشبختانه الان کتابخانههای (library) بسیاری را میبینید که به صورت کد-باز هستند و میتوان از آنها استفاده کرد.
بُعد منفی این قضیه هم البته تولید ویروس، بدافزار و باجافزار است و همان کسانی که میتوانند از کتابخانههای کد-باز استفاده کنند، ممکن است ویروس، بدافزار و باجافزار تولید کنند. به نظر شما آیا میتوان فکری به حال این وجه منفی بسترهای کد-باز کرد؟
این درست است که باز بودن برنامه شما موجب میشود که افراد بتوانند مشکلات آن را هم راحتتر ببینند و هکرها یا تولیدکنندگان قادر به تولید ویروس و بدافزار باشند، اما «لینوکس» دقیقا به همین دلیل اکنون یکی از امنترین سیستم عاملهای جهان است.
در واقع بدافزار برای این سیستم عامل تولید شده و کسانی آمدهاند و این مشکلات را حل کردهاند وبه این ترتیب «لینوکس» امنتر شده است. به همین دلیل من فکر میکنم کد-باز بودن «لینوکس» به نفع آن بوده است. در نتیجه حتی در این حالت هم باز بودن سیستم مفید است.
البته ممکن است کسانی بگویند در این حالت هکر یا تولیدکننده بدافزار هم دست بازتری دارد و به همه کدها دسترسی دارد، اما این درست مانند دزدی است که قصد دزدی دارد و نمیتوان جلوی او را گرفت. در مورد چنین دزدی حتی اگر شما صد قفل هم بزنید او همه قفلها را باز میکند و بالاخره دزدی میکند. هکر هم بدون استفاده از هیچ یک از این کتابخانهها میتواند کدهای مورد نظرش را بنویسد. در واقع به نظر من به طور کلی وجوه مثبت بستر کد-باز بیشتر از وجود منفی آن است.
مورد دیگری که تا حدی به این موضوع ربط دارد، استفاده از Cryptocurrency ها یا ارزهای کدگذاری شده، مانند «بیتکوین» یا «اتریوم» است. به نظر میرسد دنیای مجازی در حال مرکزگریز شدن است، یعنی شما بدون استفاده از بانک میتوانید به راحتی با فرد دیگری تراکنش مالی داشته باشید. به همین دلیل، برخی بانکها و حتی برخی از دولتهای جهان، مخالف استفاده از این ارزها هستند. اگر بخواهید پیشبینی کنید، فکر میکنید در پنج سال آینده استفاده از این ارزهای کدگذاری شده چه آوردهای برای زندگی انسان خواهد داشت؟
مثالهای زیادی از ارزهای کدگذاری شده وجود دارد و همین حالا که ما راجع به این موضوع صحبت میکنیم، فکر میکنم حدود 900 ارز کدگذاری شده در جهان وجود داشته باشد. دلیل وجودی این ارزهای کدگذاری شده هم اتفاقا همین بسترهای کد-باز هستند. یعنی ممکن نیست ارز کدگذاری شدهای وجود داشته باشد که کد-باز نباشد، چرا که در غیر این صورت اصولا مردم به آن اعتماد نمیکنند. اگر اعتماد وجود نداشته باشد افراد ممکن است با خودشان بگویند ممکن است بعد از مدتی این پولها به حساب شخص دیگری برود. در نتیجه این دو بحث به هم مرتبط هستند.
ارزهای کدگذاری شده زیادی در جهان وجود دارند که مشهورترین آنها «بیتکوین»، «اتریوم» و «لایتکوین» هستند و هر کسی میتواند با تغییری جزئی در کدگذاریها، واحد پولی جدیدی به وجود بیاورد. قاعده عرضه و تقاضا در اینجا هم مصداق دارد و دلیل اینکه «بیتکوین» هم ارزشمند است همین تقاضایی است که برای آن وجود دارد.
البته بانکها قطعا مخالف این ارزهای کدگذاری شده هستند، چرا که استفاده از این ارزها قدرت بانکها را کم میکند. اگر من بتوانم مستقیما به حساب شخص دیگری پول واریز کنم، مطمئنا این موضوع مورد علاقه بانکها نخواهد بود.
علاوه بر این، با استفاده از این قبیل ارزها میتوان حتی پولشویی کرد و این خودش یک مشکل بزرگ است. اما باز هم مانند همیشه باید به این موضوع توجه داشت که وقتی تعداد زیادی از افراد در جامعه متقاضی استفاده از این گونه ارزها باشند، نمیتوان با رواج آنها مقابله کرد.
اگر یک کامپیوتر کوانتومی به وجود بیاید یا پردازندههایی به مراتب قدرتمندتر از پردازندههای امروزی در اختیار ما باشد، میتوانیم در مدت کوتاهی مقدار بسیار زیادی «بیتکوین» تولید کنیم.
البته استفاده از ارزهای کدگذاری شده هم مانند هر چیز دیگری میتواند همزمان هم وجوه مثبت داشته باشد و هم وجوه منفی. پولشویی، همان طور که گفتم، یکی از بزرگترین نقاط منفی در این مورد است و شاید یکی از دلایل به وجود آمدن این ارزها هم همین باشد، یعنی به وجود آوردن واحد پولیای که به کمک آن بتوان به صورت ناشناس تراکنش مالی انجام داد.
در مورد اینکه چه پیشبینیای میشود در مورد آینده این ارزها به دست داد هم باید بگویم این موضوع امروز بسیار داغ است و با توجه به افزایش تقاضا برای «بیتکوین»، ارزش آن هم مدام بالاتر میرود. نکته اما این است که این ارزها، توسط miner ها استخراجکنندگان یا کسانی که کدها را میشکنند، به وجود میآیند و این افراد باید حالتهای مختلفی را امتحان کنند تا به حالتی برسند که به عنوان مثال، یک «بیتکوین» دریافت کنند. اینکه چگونه میتوان «بیتکوین» استخراج کرد موضوع بسیار مفصلی است که در اینجا فرصت پرداختن به آن وجود ندارد.
با این همه، اگر یک کامپیوتر کوانتومی به وجود بیاید یا پردازندههایی به مراتب قدرتمندتر از پردازندههای امروزی در اختیار ما باشد، میتوانیم در مدت کوتاهی مقدار بسیار زیادی «بیتکوین» تولید کنیم. البته الان گفته میشود که در 10 سال آینده ماشینهای کوانتومی (quantum machine) که توان پردازشی10 هزار برابر قدرتمندتر از نمونههای کنونی داشته باشند، ساخته خواهند شد.
اگر این اتفاق بیفتد شاید صنعت ارزهای کدگذاری شده دچار تحول شود. در طرف مقابل هم عدهای در حال کار بر روی این موضوع هستند که ارزهای کدگذاری شده مقاوم در برابر ماشینهای کوانتومی ایجاد کنند. به هر حالت، هر کدام از این رویدادها میتوانند جهشهای مثبت یا منفی بزرگی در زمینه ارزهای کدگذاری شده به وجود بیاورند.
اگر شما 10 هزار دلار پول داشتید، با آن «بیتکوین» میخریدید؟
معمولا وقتی در بورس چیزی داغ میشود، دیگر وقت سرمایهگذاری در آن زمینه نیست. در واقع شما موقعی بایدسرمایهگذاری کنید که دیگران در آن زمینه سرمایهگذاری نمیکنند. البته عدهای هم قبلا بر روی «بیتکوین» سرمایهگذاری کرده بودند و ضرر هم کرده بودند.
علاوه بر این، رویدادهایی رخ داد که در نتیجه آنها مقدار زیادی «بیتکوین» گم شد و حتی یکی از بزرگترین بانکهای «بیتکوین» هم به همین دلیل ورشکست شد. نکته دیگر هم این است که وقتی ارزش چیزی 10 هزار برابر میشود، قطعا سرمایهگذاری در آن ریسک زیادی میطلبد و بسیاری هم در این زمینه سرمایه خودشان را از دست دادهاند.
من هم خودم قبلا چند «بیتکوین» خریده بودم و فراموش کرده بودم که این «بیتکوین»ها را دارم، اما بعد از اینکه در اخبار دیدم که همه جا صحبت از این ارز هست، دوباره به یاد آنها فتادم و امروز ارزش آنها خیلی بیشتر هم شده است. اما اگر الان قرار باشد سرمایهگذاری کنم، روی «بیتکوین» سرمایهگذاری نمیکنم.
شما در مرز فناوریهای نو فعالیت کردهاید و اطلاعات زیادی در این زمینه دارید. در حال حاضر گفته میشود برخی از اقسام فناوریها، مثل اینترنت اشیا، پرینترهای سهبعدی و فناوریهای پوشیدنی، احتمالا شکل زندگی ما و حتی شکل اقتصاد را تغییر خواهند داد. به عنوان مثال، گفته میشود با استفاده از پرینتر سهبعدی میتوانیم یک موتور هواپیما را یکجا و بدون مونتاژ قطعات مختلف با یکدیگر، تولید کنیم. به نظر شما آینده این فناوریها به چه سمتی میرود؟
نکتهای که در مورد پرینترهای سهبعدی وجود دارد این است که به وسیله آنها میتوان اشیاء بسیار بزرگ ساخت. ببینید، در صنعت نرمافزار با در اختیار داشتن یک کامپیوتر، یک لپتاپ یا یک گوشی موبایل شما میتوانید برنامه بنویسید اما این مشکل در صنعت سختافزار به این سادگی قابل حل نیست. ساخت نمونه اولیه (prototype) در مورد سختافزارها خیلی گران تمام میشود و تازه بعد از آن شما باید سرمایهگذار پیدا کنید یا برای اجرای پروژه پول جمع کنید.
در حال حاضر حتی این امکان به وجود آمده که پرینترهای سهبعدی کمهزینهتر در خانهها نصب شود. دانشگاههای خوب آمریکایی هم پرینترهای سهبعدیای در اختیار دانشجویان میگذارند و آنها میتوانند پروژههایی را که نیاز به ساخت تجهیزات دارند، با استفاده از این پرینترها بسارند.
خوشبختانه، در حال حاضر با وجود شرکتهایی مانند Kickstarter، در جایی مانند آمریکا این امکان وجود دارد که هر پروژهای، حتی پروژههای سختافزاری را در این سایت قرار دهید و برای آن به شیوه Crowdfunding یا سرمایهگذاری تجمعی، پول جمع کنید و در واقع از طریق سرمایههای عمومی، پروژه خود را به پیش ببرید.
به این ترتیب مشکل تامینسرمایه حل میشود و وقتی پرینتر سهبعدی را هم در نظر بگیریم، مشکل نمونهسازی هم حل میشود، یعنی شما میتوانید به سادگی سختافزار مورد نیاز خود را بسازید بدون اینکه به عنوان مثال، ناچار باشید هر بار وسیله مورد نظرتان را به تراشکاری ببرید.
در حال حاضر حتی این امکان به وجود آمده که پرینترهای سهبعدی کمهزینهتر در خانهها نصب شود. دانشگاههای خوب آمریکایی هم پرینترهای سهبعدی در اختیار دانشجویان میگذارند و آنها میتوانند پروژههایی را که نیاز به ساخت تجهیزات دارند، با استفاده از این پرینترها بسارند.
موارد منفی هم البته وجود دارد. به عنوان مثال، شما با استفاده از این پرینترها میتوانید تفنگ بسازید. در برخی کشورها حتی میگویند این وسیله بسیار خطرناک است، چرا که یک بچه کوچک هم میتواند با استفاده از پرینتر به راحتی تفنگ بسازد.
قبل از اینکه بخواهم بحث را ادامه دهم، اجازه بدهید کمی راجع به موضوع Kickstarter صحبت کنم. من نمونه ایرانی این وب سایت را دیدهام، اما به نظر من این نمونه چندان موفق نبوده است. این فرهنگ در آمریکا وجود دارد که افراد به پیشبرد پروژهها کمک میکنند، نه به این دلیل که خودشان میخواهند محصول پروژه را خریداری کنند، بلکه به این دلیل که میخواهند تولید آن کالا رنگ واقعیت به خود بگیرد و خیلی خوب خواهد بود اگر ما بتوانیم در کشور خودمان هم چنین پروژهای را عملی کنیم.
و اما بحث فناوریهای پوشیدنی. بحث این فناوریها هم اخیرا بسیار داغ شده و حتی در آمریکا ها هم این موضوع با « Google Glass» به صدر اخبار آمد اما آن چنان که باید، همهگیر نشد. من فکر میکنم بزرگترین بازار فناوریهای پوشیدنی امروز ساعتهایی مانند Apple Watch یا Pebble هستند که این دومی در همین سیستم Kickstarter، اخیرا موفق شده بود حدود 20 میلیون دلار پول جذب کند و رکوردها را جابهجا کند. فکر میکنم این شرکت اولین شرکتی بود که حتی در قدم اول هم توانست حدود 10 میلیون دلار پول جمع کند.
اما به جز ساعت و فناوریهای مرتبط با Virtual reality یا augmented reality و همین طور فناریهایی که برای سنجش وضعیت سلامت افراد مورد استفاده قرار میگیرند، مورد دیگری نمیشناسم که تا این اندازه در بین عموم مردم مورد استفاده قرار گرفته باشد.
از قضا بسیاری از ایرانیهای مقیم آمریکا هم در این زمینه ورود کردهاند. به عنوان مثال، ساعت Blox توسط یک ایرانی معرفی شده است. این ساعت ماژولار است، به این معنی که شما میتوانید امکانات مختلفی را روی بند این ساعت نصب کنید. با این همه، پیشرفتها در این زمینه هنوز چندان چشمگیر نشدهاند.
در زمینه اینترنت اشیا اما اوضاع کاملا متفاوت است و تغییرات قابل توجه هستند. من در خانه خودم در آمریکا از اینترنت اشیا استفاده میکنم و وقتی وارد خانه میشوم، از سیستم میخواهم که چراغها را روشن کند. خود سیستم هم با توجه به زمان و روزی که در خانه هستم، میزان نور را تنظیم میکند و یا تلویزیون را روشن و خاموش میکند. در آنجا خیلیها اصولا به این موضوع عادت کردهاند و توقع ندارند که برای روشن یا خاموش کردن چراغها مجبور باشند از جای خودشان بلند شوند.
البته موارد منفی هم وجود دارند. همین چند وقت پیش یک هکر موفق شده بود از طریق یک خلاء امنیتی وارد سیستم یک قهوهجوش شود و از این طریق دستگاههای قهوه جوش در حدود 20 هزار خانه را کنترل کند. یعنی این را در نظر بگیرید که کسی میتواند به سیستم اینترنت اشیا در خانه شما نفوذ کند، چراغها را خاموش و روشن کند و یا پردهها را باز و بسته کند. در واقع در این باره هنوز نگرانیهای امنیتی وجود دارد و به همین دلیل خیلیها هنوز در استفاده از اینترنت اشیا تردید دارند.
با این همه، این عرصه محل نوآوری و رقابت است. به عنوان مثال، هم «آمازون» و هم «گوگل» سرمایهگذاریهای بسیاری در این زمینه کردهاند و رقابتشان در این زمینه بسیار شدید است. البته من فکر میکنم «آمازون» موفقتر عمل کرده است.
تجربه کار در شرکتهای تراز اول در زمینه فناوری در خارج از کشور چگونه است؟ اگر کسی در زمینه رشتههای فنی، مثل برنامهنویسی یا IT در ایران درس خوانده باشد و بخواهد برای کار به خارج از کشور برود، چه شاخصههایی را باید مورد توجه قرار دهد؟
در زمینه کاری خود من، یعنی IT، تنها چیزی که برای کار در این شرکتها مورد نیاز است، تخصص در یک مورد خاص است، بدین معنی که اگر شما در یک زمینه خاص تخصص داشته باشید، حتما کار پیدا خواهید کرد. خودِ من هیچ کس را نمیشناسم که در یک زمینه خاص تخصصی داشته باشد که او را از بقیه مجزا کند و کار پیدا نکرده باشد. همه این افراد اتفاقا موقعیتهای شغلی بسیار خوبی هم دارند.
من دوستان دیگری هم دارم که فارغالتحصیل رشتههای برق یا عمران هستند اما کار پیدا نکردهاند، اما در زمینه IT شرکتها به دنبال نیروهای متخصص هستند نه اینکه افراد به دنبال شغل بگردند. یکی از دلایلی که باعث شده من در «واشنگتن» شرکت تاسیس کنم و نه در جایی مانند «سیلیکونولی» (Silicon Valley)، این است که در آنجا رقابت بر سر نیروی کار بسیار شدید است و اگر شما کارمند خوبی داشته باشید، ممکن است «گوگل» با پیشنهاد کاری بهتر و حقوق بسیار بالاتر او را جذب کند.
من دوستان دیگری هم دارم که فارغالتحصیل رشتههای برق یا عمران هستند اما کار پیدا نکردهاند، اما در زمینه IT شرکتها به دنبال نیروهای متخصص هستند نه اینکه افراد به دنبال شغل بگردند.
خوشبختانه در «واشینگتن دی سی» این موضوع به این اندازه به چشم نمیخورد. به طور خلاصه، اگر شما تخصصی داشته باشید و بتوانید نشان بدهید که این تخصص را دارید، پیدا کردن کار خیلی راحت خواهد بود. با این همه، اینکه کسی بخواهد با ویزای کار از ایران به آمریکا برود تا اندازهای دشوار است.
در آمریکا خیلی از شرکتها ترجیح میدهند نیروی کار خودشان را از کانادا یا مکزیک تامین کنند که از نظر جغرافیایی به آنها نزدیکتر است، یا حتی کار را به جایی مانند هند برونسپاری (Outsourcing)کنند. اما اگر شخص بتواند نشان بدهد که توانایی او در زمینه خاصی به شکلی خارقالعاده بالاتر از سایرین است، قطعا موفق میشود فرصت شغلی را به دست بیاورد.
اتفاقا یکی از راههایی که فرد میتواند به کمک آن شغل مناسب خود را در زمینه IT در کشورهای دیگر به دست بیاورد، همین پروژههای کد-باز هستند که انجام مناسب آنها باعث میشود خود شرکتها به دنبال شما بیایند.
نظرات