شش فناوری و شش موقعیت سرمایهگذاری در ایران
بیشتر مردم تنها بانک را بهعنوان جایی برای سرمایهگذاری میشناسند. برخی دیگر بر روی طلا، زمین و ارز سرمایهگذاری میکنند. عده کمی نیز با بورس آشنا هستند و ترجیح میدهند سرمایههای خود را به این بازار جاری کنند. بااینوجود اگر بتوانیم موقعیتی خاص و ویژه برای سرمایهگذاری پیدا کنیم، میتوانیم سودی بیشتر با ریسک کم
بیشتر مردم تنها بانک را بهعنوان جایی برای سرمایهگذاری میشناسند. برخی دیگر بر روی طلا، زمین و ارز سرمایهگذاری میکنند. عده کمی نیز با بورس آشنا هستند و ترجیح میدهند سرمایههای خود را به این بازار جاری کنند. بااینوجود اگر بتوانیم موقعیتی خاص و ویژه برای سرمایهگذاری پیدا کنیم، میتوانیم سودی بیشتر با ریسک کم داشته باشیم. مثلا اگر کسی چند سال قبل موقعیتهایی مثل بیتکوین یا شرکت گوگل را به ما معرفی کرده بود، با سرمایهگذاریای کم امروز میتوانستیم متمول و ثروتمند باشیم
در این مقاله میخواهیم به شش فناوری که در ایران ارزش سرمایهگذاری دارند اشاره کنیم. روش سرمایهگذاری میتواند متفاوت باشد. شاید یکی بخواهد سهام این شرکتها را بخرد یا برپایه آنها کسبوکاری راه بیندازد. همچنین گذاشتن پول در کسبوکار فردی معتمد و خبره در حوزه فناوری میتواند مفید باشد. حدس میزنم در بلندمدت، موقعیتهایی که در زیر فهرست میشوند از تمام بازارهایی که در بالا به آنها اشاره کردیم سودآورتر باشند. با ما همراه باشید تا سری بزنیم به شش موقعیت سودآور برای سرمایهگذاری.
اول: اینترنت!
شاید معرفی اینترنت بهعنوان موقعیت سرمایهگذاری آنقدرها کشف خارقالعادهای نباشد. در دنیا اینترنت با سرعتی سرسامآور رشد کرد و این سرعت در ایران هم چشمگیر بود. چند سال پیش داشتن اینترنت همراه بر روی تلفن امری لوکس و غیرضروری بود. اما حالا بستههای اینترنت یک کالای ضروری هستند. مردم در اینستاگرام میچرخند و فایلهای تلگرامی را دانلود میکنند. مهم نیست با گوشی، لپتاپ یا تلبت خود چه کار کنیم. درهرصورت ما مصرفکنندگان اینترنت خواهیم بود. از طرف دیگر خدمات اینترنتی با سرعت در حال رشد هستند. مردم از اینترنت خرید میکنند، دستکم برای چک کردن قیمتها یا مقایسه محصولات از اینترنت استفاده میکنند. پرداختهای اینترنتی، تلویزیون آنلاین و بازیهای تحت وب و مجلات و روزنامهها تنها بخشی از مصرف اینترنت ما هستند.
رشد مصرف اینترنت تنها نباید خرج ما را چند برابر کند.
اما چرا فکر میکنم شرکتهای تامینکننده اینترنت موقعیت خوبی برای سرمایهگذاری هستند؟ در حال حاضر بخش زیادی از کشور ایران هنوز به اینترنت متصل نشده است. اما این روند با نرخی شتابدار روبهجلو است. زمانی میشود که اینترنت مثل برق در تمام روستاها موجود باشد و 100% مردم ایران به شبکه جهانی وصل شوند. از طرف دیگر در آینده مصرف ما که به اینترنت وصل هستیم هم چند برابر خواهد شد. چند سال پیش من هرگز بازی دانلود نمیکردم، فیلم آنلاین نمیدیدم و به این حجم از اینترنت نیاز نداشتم.
یک گیگ در ماه برایم زیاد هم بود. حالا هر ماهی نزدیک به 20 تا 40 گیگ اینترنت مصرف میکنم. اگر قرار باشد وسایل خانه مثل ماشینلباسشویی، یخچال و تهویه خانه را هم به اینترنت متصل کنیم، این مصرف میتواند به مرز یک ترابایت در ماه برسد. آن روز کاسبی شرکتهای تامینکننده اینترنت سکه خواهد بود. پیشبینی میشود که در کمتر از پنجسال سرانه مصرف اینترنت در ایران به این اعداد جادویی برسد.
دوم: چاپگرهای سهبعدی
روزگاری بود که چاپگرهای دوبعدی حسابی روی بورس بودند. بیشتر مردم در خانه چاپگر داشتند و ترجیح میدادند اسناد خود را پرینت بگیرند. در مواردی هم مجبور بودیم که فایلهایی را چاپ کنیم. در هر خیابان یک یا چند مغازه خدمات چاپ وجود داشت و برخی هم تونر پرینتر میفروختند. اوضاع این کسبوکارها خوب بود. اما حالا تعداد این مغازههای رو به کاهش است. مردم موبایلها و تبلتهای بزرگ یا کامپیوترهای قابلحمل دارند و میتوانند بر روی آنها مطالعه کنند. سینماها هم دیگر تنها رسید چاپی خرید بلیت را قبول نمیکنند. به نظر میرسد صنعت چاپ در ایران صنعتی روبهزوال باشد.
اما در آیندهای نهچندان دور ما هم متقاضی کالاهای چاپشده سهبعدی خواهیم بود.
اما در آیندهای نهچندان دور ما هم متقاضی کالاهای چاپشده سهبعدی خواهیم بود. دوستداریم کفشی که میخواهیم را با همان رنگ دلخواه خود تحویل بگیریم. در طراحی بدنه موبایل (یا دستکم قاب محافظ گوشی) دخالت کنیم. ابزارهای خاصی که در بازار یافت نمیشود را پرینت بگیریم یا اشیائی منحصربهفرد و جالب درست کنیم. در آن روزگار کسی که 5 سال در این بازار حضور دارد میتواند از تمام رقبایش پیش باشد. اگر او در این پنج سال سرمایه و تجربه کافی اندوخته باشد، شاید بتواند با شرکتهایی مثل آدیداس یا ریباک قرارداد ببندد و وظیفه چاپ محصولات آنها در یک منطقه را برعهده بگیرد. چاپ سهبعدی بازاری بهمراتب جذابتر از مغازههای خدمات چاپ دوبعدی است.
سوم: بازی و گیم!
صنعت بازی صنعتی روبهرشد است. در زمانهای قدیم ایرانیها علاقه زیادی به کنسولهای بازی داشتند. اما این ابزارها گران بودند. مردم ترجیح میدادند نسخه «کپیخور» کنسولها را بخرند و بهجای آنکه بین 20 تا 60 دلار پول برای بازی بپردازند، از نسخههای هزارتومانی لذت ببرند. اما اوضاع تغییر کرد. درآمد مردم بیشتر شد و البته سونی توانست تا حد زیادی جلوی کپی بازی را بگیرد. از طرف دیگر قیمت کنسولها هم کاهشی چشمگیر داشت. امروز با حدود یک و نیممیلیون تومان شاید نتوانید یک کامپیوتر گیمینگ بخرید. هیچ موبایل پرچمداری با این قیمتها یافت نمیشود. اما میتوانید آخرین شاهکار سونی برای بازی را با این پول به خانه بیاورید.
در آیندهای نهچندان دور سونی میخواهد از نسخه پنجم ایستگاه بازی خود پردهبرداری کند. پیشبینی میشود که پلیاستیشن 5 و به همراه آن ایکسباکس 2 قدمی بزرگ در دنیای بازیها باشد. در حال حاضر کمتر فروشگاهی بهطور خاص تنها به فروش محصولات مخصوص بازی میپردازد. مغازهای فقط و فقط برای گیمرها. البته امکان دارد بازیهای پلیاستیشن 5 دیگر بر روی دیویدی موجود نباشند و تنها بشود آنها را دانلود کرد. اما ادوات و تجهیزات بازی تقاضایی رو به رشد خواهد داشت. این اتفاق در بیشتر کشورهای دنیا افتاد. شاید این موج به ایران هم راه پیدا کند و گیمرهایی حرفهای به وجود بیایند که برای خرید یک کیبورد مخصوص حاضر باشند بیش از 400 دلار پول بپردازند.
چهارم: سینمایی دیگر
رفتهرفته مردم دارند با سینماها آشتی میکنند. از یکسو کیفیت سینماهای کشور بهتر شده و از سوی دیگر چند فیلم خوب در سال مردم را به سینما کشانده است. اما هر چه باشد ظرفیت سینماهای ما بهشدت محدود است و بعید به نظر میرسد این صنعت بخواهد طی پنج سال آینده تکانی معنادار به خود بدهد. شاید حتی نرخ ساخت سالنهای سینمای جدید نزولی هم باشد. مردم امروز هزار سرگرمی دیگر در خانه خود دارند و شاید دیگر نخواهند برای کمی سرگرمی از خانه خود بیرون بروند و پول پرداخت کنند. اینترنت ارزان و بازیهای ویدیویی خانگی هم تهدیدی جدی برای سالنهای سینما هستند.
با پخش آنلاین فیلم صنعت سینمای ایران متحول خواهد شد.
با داشتن این مفروضات قاعدتا باید قید سرمایهگذاری بر روی فیلمهای سینمایی را بزنیم و به دنبال کسبوکاری دیگر باشیم. پس چرا از سینما در این فهرست اسم میبریم؟ حقیقت آن است که تماشای فیلم در سالن سینما تنها منبع درآمد فیلمهای سینمایی نیست. در حال حاضر پخش سینما در شبکه خانگی یا همان شیوه پخش سوپرمارکتی توانسته فروشی تقریبا برابر با فروش سینماها داشته باشد. اما توجه کنید که در ایران هنوز هیچ سایتی بهاندازه نتفلیکس موفق نشده است.
در آیندهای نهچندان دور صنعت سینما با دیویدیهای آسیبپذیر و حجیم خداحافظی میکند و مردم به تماشای آنلاین فیلم میپردازند. اینترنت پرسرعت و ارزان یکی از ملزومات این تغییر بزرگ است. در آن صورت فیلمهای سینمایی موفق خواهند شد فروش خود را چند برابر کنند بدون آنکه چندبرابر قبل هزینه کنند. البته این کسبوکار به تجربه بالا نیاز دارد. برای همین فکر میکنم کسانی که میخواهند از موقعیت استثنایی پنج سال آینده بهره ببرند، بهتر است از همین حالا وارد سرمایهگذاری بر روی فیلمهای سینمایی شوند.
پنجم: خانههای هوشمند
باید بپذیریم که ساختوساز در ایران همیشه یکی از صنایع موردتوجه بوده و خواهد بود. فرض اساسی این است که همهچیز را میشود از چین آورد، اما خانه ایرانی باید در ایران تولید شود. مشکل اینجا است که تعداد سازندههای خانه بسیار زیاد است و تقاضای موجود کفاف این مقدار عرضه را نمیدهد. برای همین ساختوساز در بلندمدت میتواند بیاندازه رقابتی شود تا جایی که دیگر بازار برای فعالانش سودآور نباشد. از همین رو سازندگان سعی کردهاند تا محصول خود را متمایز کنند. مدهایی مثل آشپزخانه اوپن یا داشتن استخر در خانه برای همین به وجود آمدند. اما این امکانات دیگر منحصربهفرد نیستند.
خانههای هوشمند میتوانند گزینه بعدی در بازار داغ املاک و مستغلات باشند. خانهای که سیستمعامل دارد و میتواند ایمیل دریافت کند.
خانههای هوشمند میتوانند گزینه بعدی در بازار داغ املاک و مستغلات باشند. خانهای که سیستمعامل دارد. میتواند ایمیل دریافت کند. با تلفن همراه بشود در را باز و بسته کرد. تمام ریموتها را در یک اپ گنجاند. از تلویزیون تا تهویه مطبوع و چراغها به اپ متصل میشوند. وقتی سر کار هستید نوتیفیکیشن شما را از روشن ماندن گاز، چراغ یا سیستم تهویه مطلع میکند. در زمستان قبل از آنکه به خانه بیایید میتوانید شوفاژها را روشن کنید و قهوه را آماده کنید. چنین خانههایی رویایی و دور از دسترس نیستند. اما هنوز انبوهسازان به سراغ خانههایی که با لینوکس یا اندروید تقویت شدهاند نرفتهاند.
ششم: پرداخت الکترونیک
امروز سوار تاکسی شدم و پول خرد نداشتم. راننده پیشنهاد کرد که از یک اپ برای پرداخت کرایه استفاده کنم. حالا آرزو میکنم ایکاش تمام رانندهها از این اپ استفاده کنند. ظهر غذا سفارش دادم و با اعتماد کامل قبل از دریافت غذا پولش را در همان سایت پرداخت کردم. بعدازظهر آن روز به نانوایی رفتم. همینکه نانوایی کارتخوان داشت برایم جالب بود اما چون کارتخوان قطع بود نانوا پیشنهاد کرد با یک اپ پول را به کارتش بریزم! با همین اپ قبض موبایلم را هم پرداختم. تمام این اتفاقها دو یا سه سال پیش اصلا در مخیله ما هم نبود. اما حالا پرداخت الکترونیک بخشی طبیعی از زندگی ما است.
بهزودی روزی میرسد که ما شکل پولهای کاغذی را فراموش کنیم و از سیستمی امن استفاده کنیم که در آن دیگر نیازی نیست نگران اصل یا تقلبی بودن اسکناسها باشیم. به نظر میرسد سال 1396 نقطه عطفی در استفاده از پرداختهای الکترونیکی بود. هرچند این سیستم از سالها قبل با ما بود. اما این اواخر پرداخت اینترنتی شکلی تازه به خود گرفت و نقش پول کاغذی در زندگی ما کمرنگتر شد. طبیعی است که تا پنج سال دیگر این پرداختها از امروز هم همهگیرتر باشند. اما امکان دارد شکل آنها کمی تغییر کند. ممکن است یک ارز دیجیتال واسط را به رسمیت قبول کنیم یا شاید از یک اپ برای تمام پرداختهای خود استفاده کنیم. کشف این موقعیت و سرمایهگذاری بر روی آن میتواند بیاندازه سودآور و دوراندیشانه باشد. شاید وقت آن است که تحقیقات خود را شروع کنید.
ختم کلام
اگر میخواهیم سهمی در پیشرفت کشور داشته باشیم، تنها مطالعه و کار کافی نیست. لازم است کمی ریسکپذیر شویم و بر روی فناوریهای در حال پیشرفت سرمایهگذاری کنیم. نداشتن امید، ترس از سرمایهگذاری و دلبستن به موقعیتهای تکراری، کمریسک و کمبازده یکی از عوامل بهوجود آمدن رکودی است که در حال حاضر درگیر آن هستیم.
البته طبیعی است که شما تنها به سرمایه خود اهمیت بدهید و به دنبال سود باشید. همانطور که گفتیم از این سرمایهگذاریها میتوانید سودی بیشتر از بهره بانکی کسب کنید. البته شاید شما موقعیتهایی بهتر سراغ داشته باشید یا فکر کنید برخی از مواردی که به آنها اشاره کردیم آینده چندان خوبی ندارند. مهم این است که به دنبال این موقعیتها باشید. هر چه باشد نابرده رنج، گنج میسر نمیشود.
نظرات