بحرانهای ناشی از تاخیر اصلاحات اقتصادی
بهترین زمان انجام اصلاحات اقتصادی در کشور ما در دهه 80 بود. یعنی زمانی که درآمدهای نفتی در حد بالایی بود. اما مشکل آن بود که در آن زمان دولت انگیزه سیاسی برای انجام چنین اصلاحاتی نداشت. متاسفانه عقب انداختن انجام اصلاحات، هزینه اصلاحات را تا حد زیادی بالا میبرد.
میلاد مرادی: علی سرزعیم، اقتصاددان و معاون امور اقتصادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در نشستی به بررسی آموزههای اقتصاد سیاسی و کاربرد آن در اصلاحات اقتصادی ایران پرداخت.
به گزارش تجارتنیوز ، این نشست تحت عنوان «آموزههای اقتصاد سیاسی، اصلاحات اقتصادی برای ایران» در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران ظهر یکشنبه برگزار شد.
سرزعیم در بخشی از سخنان خود با اشاره به شکلگیری ادبیات اقتصاد سیاسی پرداخت و گفت: بعد از فروپاشی شوروی بسیاری از کشورها مانند آذربایجان، روسیه، گرجستان و… به دنبال آن بودند تا اقتصاد آنها تبدیل به اقتصاد بازار شود. آنها مدل اقتصاد بازار را در کشورهای خود اجرا کردند.
وی ادامه داد: اما نتایج خیلی متفاوت بود. به طوری که برخی کشورها مانند روسیه متضرر شدند و برخی کشورهای دیگر مانند لهستان بسیار پیشرفته شدند. به دنبال این اتفاق بودند که عدهای از اقتصاددانها بر روی این موضوع مطالعه کردند که چه عواملی باعث شد این کشورها نتایج متفاوت از اصلاحات اقتصادی داشته باشند. در اینجا بود که ادبیاتی به نام اقتصاد سیاسی اصلاحات اقتصادی شکل گرفت.
سرزعیم در ادامه به نحوه شکل گرفتن ادبیات اقتصاد سیاسی توسعه پرداخت و بیان کرد: اقتصاد ما میتواند اقتصادی همانند اقتصاد آلمان شود که همه به همدیگر سخت میگیرند. به عنوان مثال، دانشجو از استاد انتظار دارد تا مطابق با استاندارهای به روز تدریس کند و از طرفی اساتید نیز انتظار دارند که دانشجویان به خوبی مطالعه کنند. یعنی دو طرف جامعه به یکدیگر سخت میگیرند و تعادل مثبت شکل میگیرد و کل سیستم و چارچوب حاکم به سمت تعادل مثبت شکل میگیرد.
وی در ادامه با اشاره به نقش سیاستگذاران در شکلگیری تعادل منفی و مثبت افزود:اگر از سمت سیاستگذاران سیگنال خوب به مردم داده شود، به شکلگیری تعادل خوب کمک میکند. به نظرم در دهه 80 سیگنالهایی که از طرف سیاستگذاران ارائه میشد، باعث ایجاد تعادل منفی در جامعه میشد.
سرزعیم ادامه داد: همچنین نهادها در شکلگیری تعادل مثبت و خویشتنداری جامعه بسیار نقش مثبت دارد. به عنوان مثال، ما در گذشته چندین میلیارد دلار واردات بنزین و گازوئیل داشتیم. یک راه این بود که نهادها در کشور با مردم صحبت کنند که مثلا اگر بنزین و گازوئیل گران شود و با آن پول را دولت صرف قطار سریعالسیر و مترو کند. اما این کار انجام نشد.
وی در ادامه با اشاره به نقش عدم اعتماد مردم، گفت: چون در بین مردم اعتماد کافی وجود نداشت، در نتیجه مردم منافع آنی را ترجیح میدادند و کوتاهمدتنگر شدند. اگر در اینجا نهادهای مختلف مانند دستگاهها قضایی و نهادهای مدنی به مردم اطمینان کافی میدادند و رضایت آنان را جلب میکردند، قطعا این اتفاق نمیافتاد.
سرزعیم ادامه داد: اما معمولا سیاستمداران هنگام تصمیمگیری هزینه و فایده سیاسی میکنند تا بدانند طرفداران آنها زیاد میشوند یا خیر. مهم این است که هزینه و فایده به نفع اصلاحات اقتصادی باشد تا آنکه به ضرر آن باشد. به همین دلیل است که میبینیم همه توسعه را دوست دارند اما هر کسی که در موقعیت سیاستگذار مینشیند، از اصلاحات دست میکشد.
معاون امور اقتصادی وزارت کار ادامه داد: به عنوان مثال، همه ما میدانیم که مشکل موسسات مالی و اعتباری برای سالیان طولانی در کشور وجود داشته است. اما هیچ کدام از روسای جمهور برای حل این مشکل چارهاندیشی نکردند. تا جایی که اکنون میبینیم این مشکل به حد بحران رسیده است.
وی افزود: در واقع مسئولین ما همیشه هزینه فایده سیاسی میکردند که ببینند اصلاحات اقتصادی به نفع آنها است یا خیر. حتی اکنون همه کارشناسان در مورد بحران صندوقهای بازنشستگی هشدار میدهند اما نه دولت نه مجلس اقدام خاصی انجام نمیدهند.
سرزعیم افزود: هنگامی که این مشکلات حل نشوند، به تدریج بزرگ شده و در یک مقطعی آن مشکلات حالت انفجاری به خود خواهد گرفت. تجربه نشان داده این مسائل آنقدر بزرگ شدهاند و به جایی میرسند که دیگر سیاستمداران ناچار هستند که اصلاحات انجام دهند. با این منطق میتوان فهمید که چرا ما همواره بهترین تصمیمات خود را در بدترین زمان ممکن میگیریم.
این اقتصاددان ادامه داد: به عنوان مثال، بهترین زمان انجام اصلاحات اقتصادی در کشور ما در دهه 80 بود. یعنی زمانی که درآمدهای نفتی در حد بالایی بود. اما در آن زمان دولت انگیزه سیاسی نداشت. به عنوان مثال، بحران بانکی و صندوقهای بازنشستگی را اکنون میتوانیم به خوبی اصلاح کنیم یا ده سال قبل؟ متاسفانه عقب انداختن انجام اصلاحات، هزینه اصلاحات را تا حد زیادی بالا میبرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به برخی آموزههای اقتصاد سیاسی و کاربرد این آموزهها در مباحث روز اقتصاد کشور در راستای اصلاحات اقتصادی پرداخت.
نظرات