داستان چوپانی که مدیرعامل «چوبانی» شد
«حمدی اولوکایا» چهرهای است که به سرعت در صنایع لبنی رشد کرد و تبدیل به یکی از بزرگترین مدیران شد. امروز او یکی از مهمترین مدافعان حقوق پناهجویان در کشورهای پیشرفته است و استارتآپهایی را به منظور حمایت از مهاجران مدیریت میکند.
محسن حسینی: کمتر کسی گمان میکرد پسر یکی از کوچنشینان کوهستانهای ترکیه به یکی از مدیران پر قدرت صنایع لبنی جهان تبدیل شود. «حمدی اولوکایا» چهرهای است که به سرعت در صنایع لبنی رشد کرد و تبدیل به یکی از بزرگترین مدیران شد. امروز او یکی از مهمترین مدافعان حقوق پناهجویان در کشورهای پیشرفته است و استارتآپهایی را به منظور حمایت از مهاجران مدیریت میکند.
به گزارش تجارتنیوز ، او در سال ۱۹۹۴ راهی ایالات متحده شد و پس از ورود به این کشور به عنوان مهاجر در رشته مهندسی برای ادامه تحصیل ثبتنام کرد. بدیهی است که حمدی، همزمان با درس، زبان انگلیسی را نیز دنبال میکرد. او در آپارتمانی در نیویورک مستقر شد و در سال ۲۰۰۵ با آگهیای درباره شرکت تولید ماست روبرو شد که به نظر میرسید به نقطه پایان رسیده است.
دو سال بعد، حمدی، شرکت چوبانی را راهاندازی کرد. کمپانی که تخمین زده میشود یک و نیم میلیارد دلار ارزش دارد. چوبانی معروفترین برند تولید ماست یونانی در سراسر ایالات متحده است.
آغاز از نقطه صفر
حمدی در مورد روزهای نخست که پا به شرکت خریداری شده گذاشته بود میگوید: «انگار به قبرستان رفته باشی. همه چیز نشان از پایان داشت و هیچ روزنه امیدی بخ چشم نمیآمد.» او با پنج کارگر کارش را آغاز کرد. این پنج کارگر نیز از کسب و کار قبلی مانده بودند.
همان لحظه از او متنفر شدم. چون نمیتوانم تحمل کنم که کسی خود را برتر از دیگران ببیند
سه سال بعد از آغاز رسمی، تعداد کارمندان مجموعه به بیش از ۴۰ نفر رسید. حمدی در مورد آن روزها نیز میگوید: «به دنبال مدیر عامل دیگری بودم چرا که خودم به تنهایی از پس کارها بر نمیآمدم. در این مسیر با فرد کت و شلوار پوشی آشنا شدم که به نظر میرسد واقعا مشتاق به دست آوردن این سمت است. ما قرار شام با هم گذاشتیم و آنجا متوجه رفتار بیادبانه او با خدمتکار رستوران شدم. همان لحظه از او متنفر شدم. چون نمیتوانم تحمل کنم که کسی خود را برتر از دیگران ببیند.»
حمدی از آن زمان به بعد برای استخدام، تأمین منابع و حتی انتخاب پیمانکاران، قانون برابری را در نظر گرفت. قانونی که اعلام میکرد کسی برتر از دیگری نیست و همه در یک جامعه زندگی میکنیم. با رشد کمپانی چوبانی، حمدی اولوکایا با چالشی جدید روبرو شد. سیل جدیدی از پناهجویان خواستار شغل در مجموعه تحت مدیریت او بودند. برخی از این پناهجویان از آفریقا آمده بودند و عدهای آسیایی بودند. در میان متقاضیان افرادی نیز از اروپای شرقی خود را به آمریکا رسانده بودند و قصد داشتند در مجموعه چوبانی مشغول به کار شوند.
به نام انسانیت
عکس صفحه یک روزنامه نیویورکتایمز در سال ۲۰۱۴ که پناهجویان عراقی را نشان میداد که از دست داعش به سوی کوهستان میرفتند، به تصویری تکاندهنده برای حمدی تبدیل شد. زنی با کودکی در آغوش که همزمان دست کودک خردسال دیگری را گرفته و نگاهی که نشانی از آینده در آن دیده نمیشود.
همین تصویر حمدی را بر آن داشت که «باید به داد این آدمها رسید.» بعد از آن روز صبح، حمدی تلاش کرد تا به آدمهایی شبیه آنچه در عکس یک روزنامه دیده بود دسترسی پیدا کند. برای این منظور از دفتر سازمان ملل کمک خواست.
حمدی بر این باور است که رسیدگی به موضوع پناهجویان مسئلهای فراتر از موضوعات سیاسی است. او در این رابطه میگوید: «استارتآپی که برای حمایت پناهجویان راهاندازی کردیم، استارتآپ چادر نام داشت. این تلاشی فارغ از رویکردهای سیاسی برای کمک به انسانهای نیازمند بود.»
این فعال اقتصادی در ادامه مسیر کمکرسانی به پناهجویان موفق شد کمپانیهای دیگر را نیز با خود همراه سازد. مسترکارد، ایر بیانبی و جانسون و جانسون، از جمله این کمپانیها بودند که با اولوکایا همراه شدند. اکنون حدود ۸۰ شرکت تحت مدیریت حمدی اولوکایا در پروژه یافتن راه حلی برای معضل پناهجویان مشارکت دارند.
مدیرعامل چوبانی از آغاز فعالیت این کمپانی در ایالات متحده در نظر داشت که به موضوعاتی فراتر از اقتصاد بپردازد. در همین راستا او در مصاحبههای خود عنوان کرده بود که هدف چوبانی تنها ساخت یک محصول نیست. بلکه ما به دنبال ساخت فرهنگیم. او در راستای تامین همین هدف در سال ۲۰۰۸ اعلام کرد که ده درصد سهام شرکت را در اختیار کارمندان قرار خواهد داد. حمدی خود را عشایرزادهای معرفی میکند که با دغدغهها و مشکلات کارگران آشناست.
اگر قصد دارید کمپانی بسازید که انسانیت در آن رایج باشد، نباید مفهوم کار ارزان را به عنوان اولویت اصلی خود در نظر بگیرید
همین سیاست مشارکت دادن کارمندان در سهام کمپانی موجب شد که چوبانی در سال ۲۰۱۶ صاحب ۲ هزار کارگر باشد. کمپانی که در آغاز، کارش را با ۵ نفر آغاز کرده بود، اکنون ۲ هزار کارگر را در کنار خود داشت.
همه باهم برابریم
حمدی اولوکایا، فردای روزی که فرزندش به دنیا آمد را به خاطر میآورد و میگوید که درک این نکته که درصد بالایی از کارگران در ایالات متحده، فردای روزی که پدر شدند باید به سر کار بروند برای من ترسناک بود. فردای پدر شدن نباید سر کار رفت و باید در خانه لحظههای جادویی را زندگی کرد. بر اساس همین خاطره مدیر عامل کمپانی تولید ماست در آمریکا تصمیم گرفت که برای کارمندانش شش هفته مرخصی برای به دنیا آمدن فرزند را در نظر بگیرد.
حمدی بر این باور است که اگر قصد دارید کمپانی بسازید که انسانیت در آن رایج باشد، نباید مفهوم کار ارزان را به عنوان اولویت اصلی خود در نظر بگیرید. این مفهومی غیرانسانی است. هیچ تفاوتی میان انسانها وجود ندارد. آفریقایی، آسیایی و اروپایی با یکدیگر تفاوت ندارند. اگر فضای برابر در محیط کار ایجاد کنید تا افراد خود واقعیشان را بروز دهند در آن صورت مجموعه شما به درستی فعالیت میکند.
در حال حاضر ۳۰ درصد از کارکنان مشغول در کمپانی چوبانی را مهاجران و پناهجویان تشکیل میدهند. در این مجموعه بیش از بیست زبان گفتوگو رد و بدل میشود. اینجا سیاست، تعیین کننده نیست و انسانیت مهمترین عنصری است که مورد توجه قرار میگیرد.
نظرات