خبر فوری:

فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۲۷۵۵۴۶

دولت، گروگان دلالان

دولت، گروگان دلالان

در اصل درآمدهای مالیاتی باید صرف عمران و آبادانی و امور زیربنایی کشور، رونق اقتصادی و ارتقای شاخص‌های آن، رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور مانند تورم و بیکاری و ایجاد عدالت اجتماعی شود.

در اصل درآمدهای مالیاتی باید صرف عمران و آبادانی و امور زیربنایی کشور، رونق اقتصادی و ارتقای شاخص‌های آن، رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور مانند تورم و بیکاری و ایجاد عدالت اجتماعی شود.

به گزارش تجارت‌نیوز ، در کشور ما اما عموم جامعه اقبال کمی به پرداخت مالیات از خود نشان می‌دهند، چرا که سیستم توزیع پول و خدمات در کشور، اطلاعات کافی از محل هزینه‌کرد و نوع مصرف آن در جامعه را در اختیار عامه مردم قرار نمی‌دهد و مردم نیز هر روز بیش از پیش با مشکلات اقتصادی، بیکاری و نبود عدالت اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنند.

در همین راستا محمدقلی‌ یوسفی می‌گوید: دولت برای دریافت مالیات باید مشروعیت فعالیت‌های خود را نشان داده باشد. مالیات زمانی به عنوان یک اهرم یا یک ابزار اقتصادی تلقی می‌شود که پرداخت‌کنندگان مایل به پرداخت باشند و آن را به عنوان یک دِین به جامعه تلقی کنند.

مالیات زمانی به عنوان یک اهرم یا یک ابزار اقتصادی تلقی می‌شود که پرداخت‌کنندگان مایل به پرداخت باشند و آن را به عنوان یک دِین به جامعه تلقی کنند، درنتیجه مالیات‌های خودشان را در اختیار دولت قرار دهند تا دولت آنها را در مسیر ایجاد امنیت، برقراری نظم، فراهم‌کردن زیرساخت‌ها و درنهایت پیشرفت کشور به‌کار گیرد.

معمولا در جوامعی مردم مایل به پرداخت مالیات‌اند که مطمئن باشند دولت سیاست‌های اصولی و درستی را برای آنها فراهم کرده، برای جامعه امنیت ایجاد کرده و منابع مالیاتی را برای گسترش توسعه و برای کمک به اقشار معلول و ناتوان مورد استفاده قرار داده است.

به هر حال در چنین جوامعی آنچنان اعتماد به دولت وجود دارد که عدم پرداخت مالیات را نوعی گناه تلقی می‌کنند. اما در کشورهای نفت‌خیزی مانند ایران از آنجا که دولت ثروتمند است و درآمد نفت را نیز در اختیار دارد و از این درآمدهای نفتی که متعلق به تمام نسل‌هاست، به نحوی استفاده می‌کند که مردم از روند استفاده مطلع نیستند، این موضوع رواج ندارد. در کشورهای نفت‌خیز، دولت بدون نیاز به مشاوره با مردم منابع نفتی را در هر بخشی هزینه می‌کند.

علاوه بر این، درآمدهای نفتی هزینه‌هایی نیز به جامعه تحمیل می‌کند. وقتی مردم می‌بینند درآمدهای نفتی در اختیار دولت قرار می‌گیرد، اما اتفاق مثبتی در سرنوشت آنها صورت نمی‌گیرد و وضعیت افراد نه تنها بهتر نشده بلکه روز به‌ روز بدتر نیز شده است، درنتیجه انگیزه پرداخت مالیات در کشور کمتر می‌شود.

در چنین شرایطی، بخش عمده نقدینگی در اختیار کسانی است که به نوعی وابسته به دولت هستند یا به قدرت نزدیک‌اند، از رانت‌های اطلاعاتی استفاده می‌کنند و بنابراین از چنان قدرتی برخوردارند که می‌توانند مالیات پرداخت نکنند و درمقابل هیچ مشکلی برایشان ایجاد نمی‌شود.

بنابراین در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت که مردم راغب به پرداخت مالیات باشند و هم دولتمردان بتوانند به معنای واقعی مالیات از مردم دریافت کنند، چرا که مردم شرایطی دارند که احساس می‌کنند در حق آنها اجحاف شده، تولید داخلی به وجود نیامده، اشتغالی ایجاد نشده، امنیت شغلی وجود ندارد و امنیت فردی و اجتماعی در کشور پایین است. درنتیجه همانطور که گفتم دلیلی نمی‌بینند مالیات بپردازند.

دولت برای دریافت مالیات باید مشروعیت فعالیت‌های خود را نشان داده باشد. در جامعه‌ای که دولت‌ها قادر به چنین چیزی نبوده و مرتب جیب مردم را با سیاست‌های نادرست خالی کرده باشند و در شرایطی که با بالابردن هزینه‌هایی که هیچ کمکی به رفاه جامعه نمی‌کند، تورم نیز ایجاد کنند، چطور می‌توان انتظار داشت که در قبال اینها پولی از مردم دریافت کنند؟ دولت کارگر مردم است و در صورتی که مردم ببینند دولت نه تنها صبح تا شب کاری نمی‌کند، بلکه دردسر نیز ایجاد می‌کند، چرا باید به او پولی پرداخت کنند؟

بهترین راه این است که دولت توانمندی خود، توجه به شایسته‌سالاری و اینکه در خدمت مردم است را نشان دهد. دولت باید نظم و قانون برقرار ‌کند و جلوی تبعیض و فساد را بگیرد تا مردم ببینند که شفافیت را در عمل دنبال می‌کند. همچنین به آزادی فردی بها داده و نشان دهد که منابع را با مدیریت به بخش‌های درستی اختصاص می‌دهد و در عمل سیاست غلطی را دنبال نمی‌کند تا به جامعه با تحمیل هزینه فشاری وارد نشود.

مردم باید ببینند که روزانه قیمت‌ها بالا و پایین نمی‌شود و سیاست‌ها تغییر نمی‌کنند. در چنین شرایطی است که دولت مشروعیت خود را اثبات می‌کند. دولتی که در کنترل فساد و در ایجاد ثبات اقتصادی ناتوان باشد، و با سیاست اشتباه بستر مناسبی برای دلالان ایجاد کند، اما در ایجاد امنیت شغلی ناتوان باشد، نباید مالیات دریافت کند.

در کشور ما که فضای کسب و کار مناسب نیست، طبیعی است که کسی مایل به پرداخت مالیات نخواهد بود و نمی‌توان از مردم انتظار پرداخت مالیات داشت.

همچنین نکته مهم‌تر، فقر گسترده‌ در جامعه است. دولت عرصه را برای فعالیت بخش‌هایی را که می‌توانستند برای جامعه مفید باشند یا مرغ‌هایی که می‌توانستند برای جامعه تخم طلایی بگذارند، تنگ کرده است. یعنی بخش‌های تولیدی و صنعت و کشاورزی در کشور با سوءمدیریت از بین رفته‌اند.

بنابراین کاری انجام نشده تا بخش خصوصی کشور رونق بگیرد و باغبانی خوب نبوده تا باغ کشور را آباد کند و از میوه این باغ بهره‌مند شود.

دولتی که نتواند بخش خصوصی را حمایت کند، طبیعی است که قادر به گرفتن مالیات نیست. بهترین راهکار این است که فضا برای شکوفایی بخش خصوصی وجود داشته باشد تا اشتغال و کسب درآمد ایجاد شود. به نظر من دولت توسط دلالان گروگان گرفته شده است و انتظار بهبودی از اوضاع وجود ندارد.

اگر بخواهیم مردم را به پرداخت مالیات مجبورشان کنیم نه تنها کمکی به پیشرفت کشور نمی‌شود، بلکه در حق این افراد اجحاف هم می‌شود.

بحث بر سر این موضوع است که چرا باید از کسب و کارهای موفق نیز مالیات گرفته شود؟ آیا می‌خواهند بخش‌های موفق را نیز با شکست روبه‌رو کنند؟ متاسفانه ارز ملت در اختیار دلالانی قرار گرفته است که نه تنها کمکی به اقتصاد نمی‌کنند، بلکه رانت عظیمی را ایجاد کرده‌اند.

درواقع به جای برداشتن فشار از دوش مردم، با ارائه دلار ارزان به دلالان فشار بر مردم مضاعف شده است. دلالان با همین ارز تخصیص‌یافته موبایل،‌ خودرو و… خریداری کردند و چندبرابر قیمت در بازار به مردم فروختند.

به نظر من دولت به دلیل سیاست‌های غلطی که دنبال کرده است منابع ملت را در اختیار افراد معدودی قرار می‌دهد، این کار دولت نیست که سرمایه جوانان آینده یعنی نفت را در شرایطی که باید از درآمدهای نفتی به درستی استفاده کنیم در اختیار افراد خاصی قرار دهد. با این کار هم بیکاری و هم تورم به کشور تحمیل می‌شود.

منبع: آرمان

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

تیترِ یک

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار