کد مطلب: ۳۱۷۸۴۸

پویا ناظران، یک اقتصاددان مطرح کرد:

اتفاقات امروز اقتصاد ایران قابل پیش‌بینی بود/علم اقتصاد فقط برای آمریکا و سوئیس نیست

اتفاقات امروز اقتصاد ایران قابل پیش‌بینی بود/علم اقتصاد فقط برای آمریکا و سوئیس نیست

یک اقتصاددان عنوان کرد: نباید از یاد ببریم که کشورهای توسعه‌یافته اول علم اقتصاد را دریافتند، بعد توسعه پیدا کردند. یعنی علم بود که آنها را پیشرفته کرد. پس این اشتباه است که فکر کنیم علم اقتصاد فقط به درد آمریکا و سوئیس می‌خورد و به کار ایران نمی‌آید. اتفاقا دقیقا برعکس است.

پویا ناظران ، اقتصاددان در تحلیلی به این موضوع پرداخته که آیا علم اقتصاد صرفا برای کشورهایی مانند سوئیس و آمریکا کاربرد دارد یا خیر و در کشوری مانند ایران نیز دارای کاربرد است؟

ناظران در کانال تلگرام خود می‎نویسد: برخی همواره مطرح می‌کنند که علم اقتصاد در کشوری مانند ایران قابل اجرا نیست و پاسخ نمی‌دهد. آنها مطرح می‌کنند علم اقتصاد نه برای کشوری مانند ایران، بلکه برای سوئیس و آمریکا است. این افراد مطرح می‌کنند که نمی‌توان در ایران به پارامترهای علم اقتصاد تکیه کرد و سیستم اقتصادی ایران تابع هیچ منطقی نیست. در نتیجه تحلیل عرضه و تقاضا صرفا برای کتاب‌های درسی است.

اما اینگونه اظهارات تا چه اندازه درست و قابل‌اتکا هستند؟

این اقتصاددان در پاسخ به این سوال به یکی از پیش‌بینی‌های خود در آذر ماه سال 94 اشاره می‌کند که وی گفته بود نرخ دلار بالاخره واقعی خواهد شد و از آنچه هست بالاتر می‌رود.

ناظران در ادامه به سایر اظهارات خود در گذشته اشاره می‌کند و می‌نویسد:در آذر ماه سال 96 نوشتم که دولت وقوع تورم را انداخت. اما چند سال بعد شتاب تورم به صورت سیل‌آسا خواهد آمد. وی ادامه می‌دهد که چند روز بعد از این اظهارنظر در یادداشتی پیش‌بینی کرده که اواسط سال 97 اگر سد نقدینگی شکسته شود، سیل ناشی از آن اقتصاد را غرق خواهد کرد.

ناظران در ادامه می‌گوید: این حرف‌ها را بر مبنای منطق علم اقتصاد نوشته بودم. اما اگر علم اقتصاد در ایران جواب نمی‌دهد پس چرا نرخ ارز جهش پیدا کرد و در نیمه سال ۹۷ شاهد این وضعیت هستیم که سیل نقدینگی ما را با خود می‌برد؟ قوانین اقتصاد مانند قوانین فیزیک همه جای دنیا برقرار هستند. فقط تفاوت اقتصاد ایران با کشوری مانند آمریکا با مهندسی‌ساز بودن اقتصاد آنها است.

اگر اقتصادی مانند اقتصاد سوییس از ثبات و پایداری بیشتری برخوردار است، به خاطر قوانین علم اقتصاد بوده، و اگر اقتصاد ایران هر چند سال یکبار دچار بحران می‌شود، باز به خاطر قوانین علم اقتصاد است.

این اقتصاددان می‌افزاید: یک ساختمان مهندسی‌ساز در برابر طوفان و زلزله مقاوم است. در حالی که یک ساختمان که غیراصولی ساخته شده در برابر یک ضربه کوچک تخریب خواهد شد. نیروی جاذبه، به هر دو ساختمان یکسان اعمال می‌شود، اما ساختمان اول با عنایت به قوانین فیزیک طراحی شده و ساختمان دوم بی‌اعتنا به قوانین فیزیک طراحی شده است.ساختمان اول به خاطر قوانین فیزیک ثابت و پایدار است، اما دومی بخاطر قوانین فیزیک این طور نیست.

وی با اشاره به ثبات اقتصادی برخی کشورها ادامه می‌دهد: اگر اقتصادی مانند اقتصاد سوییس از ثبات و پایداری بیشتری برخوردار است، به خاطر قوانین علم اقتصاد بوده، و اگر اقتصاد ایران هر چند سال یکبار دچار بحران می‌شود، باز به خاطر قوانین علم اقتصاد است. تنها تفاوت در این است که حکمرانی اقتصادی ایران بر مبنای اصول علم اقتصاد بنا نشده، اما حکمرانی اقتصادی سوئیس مانند همان ساختمان مهندسی‌ساز است.

ناظران می‌افزاید: دقت کنیم که آمریکا و سوئیس امروزی نبودند که علم اقتصاد را کشف کردند. بلکه این علم اقتصاد بود که آمریکا و سوییس امروز را ساخت. در واقع آنها اول به علم اقتصاد رسیدند، بعد به مدد علم، بنای اقتصادی خود را طوری ساختند که پایدار و محکم بماند. پایداری بنای اقتصاد قابل ارزیابی است. یعنی همانطور که یک مهندس عمران می‌تواند پایداری یک ساختمان را ارزیابی کند، یه اقتصاددان هم می‌تواند پایداری یک اقتصاد را ارزیابی کند. آیا هیچ اقتصاددانی بحران ارزی-تورمی سال ۹۷ را پیش‌بینی نکرده بود؟

بهمن ماه سال ۹۵ نوشتم که در ۲۰ سال گذشته، مجموع تورم محقق شده در چین حدود ۴۵درصد بوده، اما در ایران قریب ۲۴۰۰درصد بوده است! به‌همین دلیل ساده است که سیاست ارزی مناسب برای چین، سیاست ارزی درستی برای ایران نیست.

اما این اقتصاددان در راستای پاسخگویی به سوال فوق در یادداشت دیگری می‌نویسد: اگر واقعا قوانین اقتصاد جهان‌شمول باشد، پس ناپایداری بنای اقتصاد کشور باید از مدت‌ها قبل دیده می‌شد. آیا بحران ارزی-تورمی سال ۹۷ پیش‌بینی شده بود؟

وی با اشاره به یکی از یادداشت‌های خود در گذشته عنوان می‌کند: مرداد ماه سال ۹۵ نوشتم که حدود 9 ماه دیگر تبلیغات انتخاباتی شروع می‌شود. به نامزدی رای دهیم که نگاه سیاسی به دلار نداشته باشد. تداوم حفظ نرخ دلار در این حد مصداق اتلاف منابع مالی پس از برجام است. در یادداشت دیگری در مرداد ماه سال ۹۵، نوشتم که ‌بودجه سال ۹۶باید نسبت به قیمت دلار واقع‌گرا باشد. هر روز تعلل در حذف ارز مبادلاتی، یک روز مماشات در برابر فساد است. ارزان نگه داشتن دلار، ارزان نگه داشتن کالای چینی‌ است.

وی ادامه می‌دهد: بهمن ماه سال ۹۵ نوشتم که در ۲۰ سال گذشته، مجموع تورم محقق شده در چین حدود ۴۵درصد بوده، اما در ایران قریب ۲۴۰۰درصد بوده است! به‌همین دلیل ساده است که سیاست ارزی مناسب برای چین، سیاست ارزی درستی برای ایران نیست. آن سیاست ارزی که دولت ایران پشت نام «شناور مدیریت شده» پنهان می‌کند و بر اثر بخشی‌اش چین را گواه می‌گیرد، تنها کارکرد مفیدش کسب رای انتخاباتی بوده است. در عمل هم می‌بینیم که این سیاست ارزی، رشد اقتصادی چین را برای ما به ارمغان نیاورده است.

ناظران ادامه می‌دهد: در ادامه این مقاله توضیح دادم که سیاست ثبات ارزی، حفره‌ای در اقتصاد ایران باز کرده که ثروت جامعه ما از آن طریق به اقتصادهای چین، کره، ترکیه و اروپا نشت می‌کند. حفره نشت ثروت را نمی‌بندیم تا بتوانیم چند صباحی اقلام مصرفی بیشتری بخوریم. در کوتاه‌مدت لذت‌بخش بوده، اما در بلندمدت فقیرمان می‌کند. امروز که دلار حدود 14 هزار تومان شده، آن فقر را می‌چشیم.

وقتی کفگیر ارزی به ته‌دیگ می‌خورد

این اقتصاددان در ادامه یادداشت خود به برخی پیش‌بینی‌های خود از احتمال وقوع بحران ارزی و تلاطمات اقتصادی اشاره می‌کند.

پویا ناظران می‌نویسد: آخر بهمن ماه سال ۹۶ نوشتم که نزدیک به نیم قرن است که دولت دست و دلبازانه در بودجه هزینه می‌کند، بعد کسری می‌آورد، سپس پول چاپ می‌کند، بعد از ترس تورم، ارز تزریق می‌کند تا «کالاهای اساسی» ارزان وارد شوند، در ادامه کفگیر ارزی به ته‌دیگ می‌خورد، سپس نرخ ارز می‌جهد، به دنبال آن تورم می‌جهد، در نهایت ما می‌گردیم دنبال جمشید بسم‌الله! جالب است که در ماه‌های بعد، تمام این اتفاقات یک بار دیگر تکرار شد.

وی به یکی از یادداشت‌های خود در مورد طرح پیش‌فروش سکه می‌نویسد: در آن زمان نوشتم که بانک مرکزی در گاوصندوق خود و سایر بانک‌ها را باز کرده و عنوان می‌کند که بفرمایید! در ماه‌های بعد عواقب پیش فروش بیش از ۵۶ تن سکه طلا توسط بانک مرکزی را دیدیم.

ناظران همچنین با اشاره به یکی از یادداشت‌های خود اظهار می‌کند که در اسفند ماه سال 96 این پیش‌بینی را کرده بود که نرخ دلار به هفت هزار تومان خواهد رسید.

این اقتصاددان در بخش پایانی یادداشت خود عنوان می‌کند: اگر وضعیت ارزی و تورمی اقتصاد ایران در سال ۹۷، به این حد پیش‌بینی‌پذیر است، نشان می‌دهد قوانین اقتصادی در ایران به اندازه آمریکا و سوییس جاری است. نشان می‌دهد منطق عرضه و تقاضا اینجا هم کار می‌کند. من پیشگو نیستم و صرفا از ابزار علم استفاده کردم. این پیش‌بینی هنر من نبود، بلکه کارایی علم بود! اگر بنای اقتصاد ناپایدار است، به خاطر این است که اصرار داریم آن را بی‌اعتنا به قوانین اقتصادی بسازیم. اصرار داریم که علم اقتصاد برای کشورهای توسعه‌یافته‌ است.

وی تصریح می‌کند: نباید از یاد ببریم که کشورهای توسعه‌یافته اول علم اقتصاد را دریافتند، بعد توسعه پیدا کردند. یعنی علم بود که آنها را پیشرفته کرد. پس این اشتباه است که فکر کنیم علم اقتصاد فقط به درد آمریکا و سوئیس می‌خورد و به کار ایران نمی‌آید. اتفاقا دقیقا برعکس است. ایران برای توسعه پیدا کردن، اول باید در برابر قوانین اجتناب‌ناپذیر علم اقتصاد تمکین کند، این علم را بپذیرد و بازارهای خودش را بر مبنای اصول آن بنا کند. بعد می‌تواند انتظار توسعه و پیشرفت را داشته باشد.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.