ادعاهای عجیب حسامالدین آشنا علیه نیلی، جهانگیری و کرباسچی
حسام الدین آشنا مشاور رئیسجمهور در گفتگویی مفصل با نشریه اندیشه پویا ضمن دفاع از عملکرد روحانی در حوزههای مختلف، دولت او را آخرین فرصت برای عبور از یک گذار سخت میداند.
به گزارش تجارتنیوز، حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهور، در گفتگویی مفصل با نشریه اندیشه پویا از عملکرد روحانی در حوزههای مختلف دفاع میکند و معتقد است که دولت او آخرین فرصت برای عبور از یک گذار سخت است. بخشهایی از این گفتگو را زیر میخوانید:
*از نظر من، بلندترین صدا، بعد از آقای رئیس جمهور در دولت، صدای آقای جهانگیری است. آقای جهانگیری رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی دولت است، معاون اول دولت است، رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی است و تقریبا تمام شوراهای عالی را که رئیسجمهور باید اداره کند، ایشان به نیابت از رئیسجمهور اداره میکند.
*نظرات آقای دکتر نیلی، همین امروز هم برای آقای روحانی بسیار محترم است. منتها در مقام اجرا، حرف آقای نیلی این بود که کارها را بدهید خودم اجرا کنم. صریح با هم صحبت میکنیم آقای نیلی از نظریهپردازی خسته شده بود. از توصیه کردن و مشورت دادن خسته شده بود وقتی شما فکر میکنید راهحل این مشکل را بلد هستید و میتوانید مشکل را حل کنید، میخواهید کار را دست شما بدهند تا خودتان حلش کنید.
شرح ماجرا درباره دلار 4200
*رئیسجمهور اعلام کرد که میخواهیم در یک جلسه، در مورد وضعیت نرخ ارز که بالا میرود بحث کنیم قبل از آن جلسه آقای جهانگیری جلسات متعددی برگزار کرده بودند و آن جلسه تنهایی اساسا به درخواست آقای جهانگیری تشکیل شد.
آقای جهانگیری در آن جلسه گزارشی از جلسات قبلی خودشان با تیم اقتصادی دولت و بیرون دولت ارائه کردند که خلاصهاش این سه نکته بود: یک، ما دیگر امکان این را که دلار را روی ۳۵۰۰ تومان نگهداریم، نداریم؛ دو، چارهای نیست جز این که به سمت تک نرخی کردن ارز برویم؛ سه، غیر از این نرخ، هر دلاری را که هست باید قاچاق تلقی کنیم.
آقای روحانی در آن جلسه، به تکتک اعضای آن جلسه نگاه کرد و پرسید: این جمعبندی همه شماست؟ گفتند: بله. ایشان در آن جلسه گفتند من با این جمعبندی صددرصد مخالف هستم، اما اگر همه شما موافق هستید و این را تنها راه نجات کشور میدانید، من به مثابه«اکل میته» با این پیشنهاد موافقت میکنم.
آقای نیلی و نهاوندیان هم در آن جلسه بودند. ایشان در تصمیم ۴۲۰۰ تومانی بودند. اصلا آن جماعت از جلسه خودشان آمدند و در این جلسه نشستند.
البته نمایندگی آن جمع را آقای جهانگیری انجام داد و جمعبندی کل را ایشان گفت. افراد فرصت داشتند در آن جلسه حرف بزنند و حرف زدند. میتوانستند مخالفت کنند، ولی نکردند؛ بنابراین این پیشنهاد سه گانه بدون هیچ مخالفی تصویب شد.
فقط یک مخالف داشت و آن رئیسجمهور بود، دلیل رئیسجمهور برای مخالفت هم این بود که ما هر وقت گفتیم تک نرخی، بازار ثانویهای درست شد که قیمت را آن بازار تعیین میکرد و این دفعه اول نیست که این کار را میکنیم، بنابراین این طرح شکست میخورد.
بحث بعدی بر سر این بود که این ارز تک نرخی چه نرخی باشد؟ آقایان گفتند در جلسه کوچکتری درباره موضوع نرخگذاری بحث کنیم، آقای رئیس2جمهور گفت این را دیگر قبول نمیکنم. همین جا بحث کنید، همه آقایانی که بودند، باشند و همه بحث بکنید و حرف بزنید برخی مقاومت کردند که میخواهیم در یک جلسه بسته حرف بزنیم که آقای روحانی هم مقاومت کرد و بحث باز شد.
تقریبا بالای پانزده نفر بودند. یک نفر عدد ۵۵۰۰ تومان را پیشنهاد کرد و یک نفر دیگر ۴۵۰۰ تومان را آقای روحانی فرمودند ما مطابق مصوبه مجلس دلار را تا ۴۱۰۰ هم میتوانیم افزایش دهیم. یعنی در بودجه برای ۳۹۰۰ تومان به ما مجوز عادی دادند و تا ۴۱۰۰ را هم اجازه داریم که بالا ببریم. من تا ۴۱۰۰ را موافق هستم، چون خلاف قانون هم عمل نکردهایم.
پس اختلاف سر ۴۱۰۰ و ۴۵۰۰ بود. چون پیشنهاد ۵۵۰۰ تومان را هیچ کس غیر از کسی که ارائه کرد قبول نکرد. (فــردا) نظر آقای رئیس جمهور، بیشتر روی ۳۹۰۰ تومان بود. اما بین ۴۱۰۰ و ۴۵۰۰ عدد ۴۲۰۰ تومان در آن جلسه مورد توافق قرار گرفت.
بعد صحبت شد که چه کسی این را بگوید؟ رئیس بانک مرکزی بگوید، رئیس جمهور بگوید یا معاون اول. آقای جهانگیری گفتند من باید این را اعلام کنم.
من بالای سر آقای جهانگیری رفتم و گفتم اگر شما این را اعلام کنید باید همه حیثیت سیاسی خودتان را پای این کار بگذارید آقای جهانگیری. گفتم که اگر شما این را اعلام کنید، باید تا آخرش جوابگوی این تصمیم باشید.
گفتم که آقای جهانگیری آیا شما این آمادگی را دارید؟ ایشان گفت من مسئولیت دارم و باید این کار را من انجام دهم. ایشان مصاحبه کرد و در آن مصاحبه نرخ ۴۲۰۰ تومان را اعلام کرد، قاچاق بودن غیر آن را هم اعلام کرد، بلافاصله از آن جلسه بیرون آمد و اینها را اعلام کرده این که ما برای همه مصارف، ارز ۴۲۰۰ تومانی داریم کلمه همه مصارف غلط بود و نباید گفته میشد. ایشان باید میگفت: برای همه چیزهایی که مجوز میدهیم ارز ۴۲۰۰ تومان میدهیم.
*من اقتصاددان نیستم، اما وقتی از بالا به موضوع نگاه میکنم میبینم که این تصمیم، چند بعد داشت. ابعاد اجرایی و ابعاد سیاستگذارانه.
وقتی ما وارد دوره ترامپ میشویم، وارد دوره بحران اقتصادی میشویم و باید وضع مابا وقتی وارد این دوره نشده بودیم فرق کند.
تصمیمها و سیاستگذاریهای جدید ناگزیر بود. در این که این تصمیمها باید انقباضی باشد هم تردیدی نبود. اما این که آیا نمیتوانستیم تصمیم بهتری بگیریم من میگویم میتوانستیم تصمیم بهتری بگیریم.
اگر میپرسید، آیا این تصمیم، تابع منافع عدهای بوده است، من میگویم نتیجهاش این شد که منافعی جابهجا شود، اما نمیتوانم ثابت کنم که آگاهانه این اتفاق افتاده است.
البته از نظر من به عنوان یک مشاوره هیچ فرق نمیکند که این جابهجایی منافع، آگاهانه باشد یا ناآگاهانه، دولت حق ندارد تصمیمی بگیرد که تبعاتش را در نظر نگرفته باشد. من امروز با حرف آن روز رئیسجمهور موافق هستم که گفتند با این تصمیم مخالف هستم، اما وقتی شما همه میگویید، من قبول میکنم.
*اگر آقای دکتر نیلی یا حسام الدین آشنا یا هر کسی دیگر، تنها کارشناس این موضوع در دولت باشد، این یک تکلیف برای دولت ایجاد میکند که به نظر کارشناسی او عمل کند.
اما من بادکتر نیلی تنها کارشناس در حوزه خودمان در دولت نیستیم. البته که اگر کسی بگوید بله، من مشاور رئیسجمهور بودم در این موارد مشاوره دادم و، چون مشاوره من مورد توجه قرار نگرفت یا خلاف آن عمل شد، کنار رفتم، به نظر من این حق اوست.
منتها او نمیتواند بگوید، چون آن چیزی را که من گفتم انجام ندادند، پس غیر کارشناسی عمل کردند، کار دولت چیزی غیر از تعارضهای کارشناسی نیست.
دولت محل دعوای کارشناسان با هم است. اگر من مشاور اقتصادی رئیسجمهور باشم و طرحی را بیاوریم طبیعی است که وزیر اقتصاد بگوید نه، این طرح را قبول ندارم. همان طور که اگر وزیر اقتصاد، طرحی بیاورد، من در مقام مشاور اقتصادی میتوانم بگویم این طرح را قبول ندارم.
*آقای نیلی یک استاد دانشگاهی است که به رئیسجمهور مشاوره میدهد و هر روز میتواند وارد شود یا خارج شود. اما آقای شریعتمداری، یک کارگزار دولتی سطح بالاست. البته چه بسا برای کاری به درد بخورد و برای کار دیگر به درد نخورد.
چرا آقای شریعتمداری به وزارت رفاه رفته برای این که آقای رئیس جمهور اصرار دارد شستا را واگذار کند، چون شستا را عامل فساد می داند. یعنی شستا باید واگذار شود. رئیسجمهور این تشخیص را داده که تنها کسی که میتواند بایستد و این کار را تمام کند، آقای شریعتمداری است.
*برای این که آقای کرباسچی از آقای روحانی خیلی تعریف بکند کافی است که آقای روحانی یک انتصاب را به توصیه ایشان انجام دهد. اگر آن انتصاب را انجام دهد کاملا بیدار است و اگر آن انتصاب را انجام ندهد در خواب غفلت است. این هشدارهای کنشگران سیاسی را زیاد جدی نگیرید.
*من هم قبلا گفتهام که آقای روحانی دیر تصمیم میگیرد. این انتقاد من هم از روز اول به ایشان بوده، اما مسئله چیز دیگری است. مسئله این است که ما هشدار میدهیم، اما راه حل مان چیست آقای حجاریان و آقای عبدی و دوستان دیگر مدام میگویند که شما دارید سرمایه اجتماعیتان را از دست میدهید، اما نمیگویند که چه کار کنیم که سرمایه اجتماعی از دست نرود.
از نظر من آقای روحانی همه چیز خودش را با خدا معامله کرده و آمده ریاست جمهوری را بر عهده گرفته است. من میتوانم شهادت دهم که ایشان همه آبرو و اعتبار و آینده و گذشته خودش را به خاطر این شرایط خاص معامله کرده و آمده و این بار را برداشته است. اما ما راه حل احتیاج داریم.
نظرات