چرا امارات به دنبال کاهش تنش و بهبود رابطه با تهران است؟
اماراتمتحدهعربی اخیرا رویکرد متفاوتی در قبال ایران در پیش گرفته است و شاهد تحولات و نشانههایی در روابط دو کشور هستیم که حداقل طی چند سال اخیر بیسابقه بوده است.
به گزارش تجارتنیوز ، امارات طی سالهای گذشته همواره کشوری بوده که در کنار عربستان سعودی و در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار داشته است.
اما تحولات روزها و هفتههای اخیر، چهره دیگری از امارات را برای افکار عمومی و تحلیلگران منطقه آشکار ساخته و آنها را با این پرسش مواجه کرده که آیا سیاست خارجی و رفتار امارات در برابر ایران واقعا تغییر کرده یا خیر؟ برای تحلیل این موضوع میتوان به نشانههایی اشاره کرد که طی هفتههای اخیر شاهد بودهایم؛ در یک دستهبندی کلی ۶ نشانه را میتوان برای تغییر رفتار امارات مورد واکاوی قرار داد.
سفر هیات نظامی امارات به تهران
نخستین نشانه به سفر هیات نظامی امارات به تهران مربوط میشود؛ یک هیات ۷ نفره از مقامات گارد ساحلی امارات روز سهشنبه ۸ مرداد وارد تهران شد و در رابطه با همکاری مرزی دو کشور، تردد اتباع و ترددهای غیرمجاز یا بدون اطلاع و تسهیل و تسریع تبادل اطلاعات طرفین با مقامات ایرانی گفتوگو کرد.
این ششمین نشست گارد ساحلی ایران و امارات است. پنجمین نشست گارد ساحلی دو کشور در سال ۱۳۹۲ یعنی ۶ سال پیش برگزار شده بود. انتشار تصویری از این سفر در رسانهها که در آن دو فرمانده نظامی ایرانی و اماراتی، در برابر پرچمهای دو کشور با لبخند با هم در حال دست دادن و ردوبدل کردن سندهای یک یادداشت تفاهم هستند، بسیار جلب توجه کرد.
این درحالی است که امارات و ایران طی این سالها روابطی توام با رقابت و حتی بعضا خصومت را در کارنامه خود ثبت کرده بودند. ضمن اینکه ایران نیز دلخوریهایش را از سیاست خارجی امارات در این مدت پنهان نکرده و محمدجواد ظریف، در یک اظهارنظر خبرساز با مطرح کردن گروه B، محمد بن زاید ولیعهد و حاکم دوفاکتوی امارات را در کنار محمد بن سلمان، جانبولتون و بنیامین نتانیاهو، بهعنوان دشمنان ایران که به دنبال جنگ هستند، معرفی کرد.
واکنش ابوظبی به ماجرای فجیره
دومین نشانهای که با تکیه بر آن میتوان تحلیل کرد که امارات تا حدودی به سمت ایران تغییر موضع داده است به انفجار اخیر فجیره بازمیگردد. زمانی که در تاریخ ۲۲ اردیبهشت، چهار نفتکش در نزدیکی بندر فجیره امارات آسیب دیدند بسیاری ارزیابیشان تشدید تنشها در منطقه خلیجفارس بود.
اما موضعگیری نرمومحتاطانه ابوظبی، سناریوی افزایش تنش را مختل کرد. در این رابطه شاهد بودیم که با وجود ادعاهای آمریکا علیه ایران، موضع امارات این بود که بررسی این ادعاها نیاز به اسناد بیشتری دارد.
خروج بخشی از نیروهای اماراتی از یمن
در عین حال اماراتمتحدهعربی که یکی از ارکان اصلی ائتلاف عربستان سعودی در جنگ یمن بود، اخیرا بخش عمدهای از نیروهایش را از یمن خارج کرد. منابع خبری هفتم تیرماه از تصمیم امارات برای خروج بخش بزرگی از نیروهای نظامی خود از یمن و ائتلاف عربی خبر دادند.
این درحالی است که بخشی از گروههای درگیر در یمن مورد حمایت عربستان سعودی و امارات و بخشی که انصارالله را شامل میشود مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران هستند. اما اخیرا موازنه در یمن به هم ریخته و شاهد آن هستیم که متحدان دیروز به رقبای در عدن تبدیل شدهاند. درگیریهای نیابتی امارات و عربستان در جنوب یمن در نهایت به سقوط مقر دولت منصور هادی در عدن انجامید.
اعلام موضع حوثیها
یکی دیگر از فاکتورهایی که میتوان نشانه تغییر رویکرد امارات تلقی کرد به برخی تفاهمات میان حوثیها که از حمایت معنوی ایران برخوردار هستند و ابوظبی مربوط میشود. بنابر ادعای برخی منابع خبری ظاهرا پس از تحولات اخیر، حوثیها اعلام کردهاند که از این پس در جنگ یمن به اهداف امارات حمله نمیکنند و تنها اهداف عربستان را مورد هدف قرار خواهند داد.
پیشتر نیز یک منبع یمنی فاش کرده بود که امارات در چارچوب تفاهمهای اخیر خود با ایران، تعهد کرده که ترتیبات صحنه سیاسی در جنوب یمن را که تغییر داده بود، به وضع سابق بازگرداند. تغییر در آرایش شورای انتقالی جنوب و هماهنگی اطلاعاتی با حوثیها دو بخش مهم از این تفاهم است.
اعلام آمادگی دو بانک امارات برای نقلوانتقال پول به ایران
نکته دیگری که حاکی از چرخش امارات به سمت ایران است اعلام آمادگی دو بانک اماراتی برای نقلوانتقال پول به ایران است؛ مسالهای که هشتم مرداد و همزمان با ورود هیات نظامی امارات به ایران توسط شهاب قربانی، دبیر کل کانون صرافان ایران اعلام شد.
این تصمیم امارات در شرایطی اتخاذ شده که ایالاتمتحده آمریکا به زعم خود سختترین تحریمها را علیه ایران اعمال کرده و تلاش میکند تا با کمپین فشار حداکثری خود اقتصاد ایران را فلج کند. به گزارش واشنگتنپست، تئودور کاراسیک، تحلیلگر مسائل کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس معتقد است که امارات روزبهروز از اهداف آمریکا دورتر میشود. به گفته وی این رویکرد امارات ممکن است رویکرد فشار حداکثری آمریکا علیه ایران را تضعیف کند.
کمک به صدور نفت ایران
در عین حال ادعای العربی الجدید که یک روزنامه پان عرب مستقر در لندن است اخیرا مدعی شده که امارات از طریق بنادر خود به صدور نفت ایران و شکستن محاصره تهران کمک میکند. احمد الزعبی در این رابطه در العربی الجدید نوشت: «امارات روابط اقتصادی خود با ایران را از طریق درهای پشتی و راههای سری تقویت میکند که بارزترین آنها قاچاق نفت و اعطای تسهیلات غیررسمی است.»
دلایل چرخش امارات
از سوی دیگر علاوه بر نشانههای تغییر فاز امارات در قبال ایران میتوان به برخی دلایل نیز در این رابطه اشاره کرد. سه دلیل مهم که حائز اهمیت است عبارتند از: نخست رقابت هفت امیرنشین امارات و ساختار قبیلهای این کشور، دوم وابسته بودن رشد و توسعه اقتصادی امارات به سرمایهگذاریهای خارجی و امنیت و ثبات این کشور و سوم ناامیدی امارات از اقدام آمریکا. در اینخصوص محمد بنزاید، برخلاف دیگر رهبران کشورهای عربی خلیجفارس، نمیتواند چندان آزادانه عمل کند و همواره ناچار است تا قدرتش را با دیگر حکام اماراتمتحدهعربی تقسیم کند.
در میان این شیخهای بانفوذ، محمد بنراشد آلمکتوم، حاکم دبی، نقشی تعیینکننده دارد. ضمن اینکه اصولا اداره امارات و ثباتش، نتیجه توازن قوا و مشارکت مسالمتجویانه هر هفت امارت در تصمیمگیریهای بزرگی نظیر کوبیدن بر طبل دشمنی با تهران است.
درواقع روابط امارات با تهران همواره تابعی از پویاییهای سیاست داخلی در امارات بوده است. دبی و شارجه همواره طرفدار روابطی گرمتر با تهران بودهاند. با این همه، روابط دو طرف در طول زمان از روابط دبیمحور به ابوظبیمحور شیفت کرده است؛ امیرنشینی که طرفدار سیاست تندروانهتری در قبال ایران بوده است. امارات بهطور رسمی از خروج آمریکا از برجام استقبال کرد و نقش فعالانهای در مهار ایران از طریق بلوکه کردن مبادلات مالی تهران و تحریم شرکتهای ایرانی ایفا کرد.
این سیاست دیپلماسی دبی را که از دیرباز تلاش میکرد تا روابط تجاری با ایران را حفظ و گسترش دهد به چالش کشیده است. اما با بحرانآفرینیهای ابوظبی در منطقه که باعث خروج بخش مهمی از تجار ایرانی و تعطیلی بخشی از صنعت گردشگری در این کشور شد، شاهد بودیم که اختلافات بین شیخنشینهای امارات بالا گرفت. یکی از گمانهها درباره چرایی چرخش امارات، همین ساختار قبیلهای و البته نقش محمد بن راشد آل مکتوم، حاکم دبی است.
چنانکه خبرگزاری آناتولی حدود ۱۰ روز پیش گزارش داده بود، حاکم دبی نهتنها از دشمنی با ایران ناراضی است، بلکه جنگ یمن را نیز یک ماجراجویی پرهزینه بیثمر میداند. درخصوص دلیل دوم یعنی وابسته بودن رشد و توسعه اقتصادی امارات به سرمایهگذاری خارجی و امنیت و ثبات کشور و منطقه نیز باید توجه داشت، به همین دلیل این کشور همواره یکی از نخستین طرفداران پایان دادن به هرگونه درگیری در خلیجفارس است؛ چه جنگ ایران و عراق که بهرغم حمایت از بغداد، به دنبال صلح و میانجیگری بودند و چه تهدید صدام حسین و جنگ ۲۰۰۳ که امارات تلاش کرد با پیشنهاد نقل مکان صدام به امارات، جلوی جنگ را بگیرد.
مروان سلامه، مدیرکل مرکز بینالمللی مشاورههای اقتصادی در گفتوگو با العربی الجدید میگوید: «امارات اهتمام زیادی به تجارت از طریق بنادر خود دارد؛ از اینرو، اماراتیها بهدنبال تامین امنیت این بنادر هستند؛ چراکه شعلهور شدن جنگی در منطقه میتواند باعث تعطیلی حرکت تجاری شده و خسارت سنگینی به امارات وارد کند.» سلامه میافزاید: «همکاری تجاری بین ابوظبی و تهران، با وجود بحرانهای پیدرپی در منطقه، متوقف نشده و شواهد زیادی برای این ادعا وجود دارد؛ گزارشهای زیادی حکایت از کمک امارات به ایران، برای صدور نفت آن از طریق بنادر و شکستن محاصره اقتصادی ایران دارد.»
همچنین جمال الفضلی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه کویت نیز معتقد است همکاری با ایران، دولتهای خلیجفارس را از کابوس جنگ و درگیریهای محتمل در نتیجه تنش فعلی دور میکند. در این خصوص واشنگتنپست نیز به نقل از یک مقام اماراتی نوشته است که امارات قصد جنگ ندارد و مهمترین مساله برای این کشور، امنیت، ثبات و برقراری صلح در منطقه خلیجفارس است.
اما دلیل سوم نوعی ناامیدی از بیاقدامی آمریکا در برابر ایران است؛ عربستان، امارات و بحرین امید زیادی داشتند که پروژه فشار حداکثری ترامپ که خود را در خروج از برجام، بازگشت تحریمها و تروریستی اعلام کردن سپاه نشان داد، زمینه را برای اقدام عملیاتی واشنگتن علیه تهران فراهم آورد.
از دید دولتهای عربی خلیجفارس نتیجه رونمایی از استراتژی فشار حداکثری ترامپ در طول یکسال و چند ماه از اعلام آن تاکنون جز چند توییت هشدارآمیز و برخی مانورهای به ظاهر نمایشی و ارسال سلاح به منطقه، دستاورد ملموسی بر جا نگذاشته است. این ادراک باعث ایجاد تردید در رهبران این کشورها شده که نباید تمامی تخممرغها را در سبد آمریکا قرار دهند.
نتیجهگیری
در نهایت با در کنار هم قرار دادن نشانهها و دلایل تغییر موضع اماراتمتحدهعربی در مقابل ایران میتوان به دو تفسیر حداکثری و تفسیر حداقلی اشاره کرد.
تفسیر حداکثری که خوشبینانهتر نیز است به تغییر موضع و نزدیکی ابوظبی به تهران اشاره دارد. در این تفسیر از روابط، کارشناسان معتقد هستند به دلایل گفته شده در برهه فعلی، امارات به سمت ایران چرخش موضع داشته است.
اما یک تفسیر حداقلی نیز وجود دارد که مطابق آن، تحلیلگران این اقدامات امارات را نشانه تغییر موضع در برابر ایران نمیدانند بلکه آن را در راستای کاهش تنش در منطقه و تنها با هدف حفظ ثبات و امنیت این کشور تلقی میکنند.
منبع: دنیای اقتصاد
نظرات