بازارها در نیمه دوم امسال چه وضعیتی خواهند داشت؟
مهمترین بازار، از منظر بنیادین و روانی، بازار ارز است. بعید است که بدون رشد یا ریزش ارز، نوسانی در دیگر بازارها به جز بورس داشته باشیم. درباره ارز نیز، این روزها همه به این تحلیل و جمعبندی رسیدهاند که نرخ تثبیت شده، بانک مرکزی بر اوضاع مسلط است و اخبار سیاسی منفی هم نمیتواند بر این بازار اثر بگذارد.
در آستانه ورود به نیمه دوم سال هستیم و بناست یک چشمانداز از بازارها در نیمه دوم سال ارائه کنیم. قبل از آن بهتر است که نگاهی به گذشته بیندازیم و ببینیم که چه فکر میکردیم و چه شد؟!
به گزارش تجارتنیوز ، مرور گذشته، چراغ راه آینده است. به این منظور، مطلب تحلیلی دخل و خرج در ابتدای امسال را مبنا قرار میدهیم و توضیح میدهیم که چه چشماندازی برای بازارهای مختلف قائل بودیم و چه شد و در نیمه دوم سال 98 چه چشماندازهایی وجود دارد.
مروری بر پیشبینیهایمان برای 98 در نیمه راه
اگر خاطرتان باشد در مطلب ابتدای سال ضمن تبیین وضعیت تورم (هزینه خانوار) نگاهی هم به بازارهای مختلف انداختیم و گزینههای مختلف برای سرمایهگذاری را توصیف کردیم. از جمله: درباره تورم، تحلیل این بود که اثر تلاطم ارزی، تا نیمه سال تخلیه شود. معکوس شدن روند تورم نقطه به نقطه و کاهش شدید تورم ماهانه، در نمودار نخست، نشان میدهد که این پیشبینی در مجموع درست بوده است. قیمتها رشد کرده اما جهش قیمتی نداشتیم.
نمودار تورم نقطه به نقطه
درباره ارز نوشتیم که «افزایش تعاملات با کشورهای همسایه و همچنین راهاندازی مجدد کانالهای دور زدن تحریم و از همه مهمتر، منطقی شدن سیاستهای ارزی دولت و بانک مرکزی نسبت به سال 97، میتواند شرایط سخت درآمد نفتی و نبود توازن ارزی کشور را رفع کند و احتمال ثبات نرخ ارز در محدوده فعلی را افزایش دهد». فارغ از یک رشد در اردیبهشت ماه، همین اتفاق افتاد و بازار
ارز کنترل شد و به ثبات رسید. در نهایت توصیه این بود که «با توجه به احتمال افت نرخها تا محدوده نرخ نیما، ریسک این بازار هم بسیار بالاست».
طلا را، به خاطر تنشهای ناشی از جنگ تجاری، مستقل تحلیل کردیم اما آینده آن را جذاب نیافتیم. به نحوی که حتی با رشد قیمت جهانی (در اثر تنش ها) بازدهی طلا در داخل محدود (بسیار کمتر از سقف 38 درصدی متصور برای جهش طلای جهانی) خواهد بود. تنشها طلای جهانی را بالا برد اما افت نرخ ارز و تخلیه حباب طلا، مانع از رشد قیمت طلا در بازار داخل شد.
دربازه بازار مسکن تیتر زدیم: «بازار مسکن؛ رکود، اشباع قیمتی و دیگر هیچ» در اردیبهشت ماه یک رشد قیمتی داشتیم اما بعد از آن هر ماه که گذشت بر عمق رکود افزوده شد، حجم معاملات کم شد و به تازگی روند قیمتها هم معکوس شده است. اما درباره بورس، چشمانداز بهتری را قائل شدیم و برای برخی تکسهمها پیشنهاد ورود داشتیم. البته فکرش را هم نمیکردیم که بورس این چنین جهشی، یکدست و سراسری رشد کند اما شد و بورسی که انتظار میرفت شاگرد اول بازارها در سال 98 باشد، با اختلاف بسیار زیاد، شاگر اول شد. نمودار شماره ۲ روند بازدهی بازارها در نیمه نخست سال را نشان میدهد اما برای نیمه دوم هم، میتوان چنین تصوری داشت؟
دو روی سکه بورس در نیمه دوم سال
بورس اگرچه در نیمه اول سال عملکردی درخشان داشت و با وجود ریزش چهارشنبه گذشته حدود 65 درصد (بر اساس شاخص کل) بازدهی داده است اما بدون شک، در نیمه دوم سال شرایطی متفاوت خواهد داشت. سهام آن قدر رشد کرده است که دیگر محرکی قوی برای رشد سراسری ندارد. البته همچنان بخشی از بازار هست که مشروط به برخی تبصرهها توان رشد و بازدهی مناسب دارد اما این موضوع نمیتواند همه بازار را در برگیرد اما آن بخش بازار کدام است و این شرایط چه هستند؟
بازارهای جهانی و سه مسئله «رکود» و «جنگ تجاری» و «نفت»
شرکتهای بزرگ صادراتی، امسال بسیار کمتر از شرکتهای کوچک رشد کردند. هراس بازار از جنگ تجاری و وقوع رکود در اقتصاد جهانی، مهمترین علت این موضوع بود. به همین دلیل سهام شرکتهایی مثل فولاد مبارکه، ملی مس، کاوه ( و بسیاری دیگر از سهام شرکتهای فلزی-فولادی)، شپنا و شبریز ( و سایر پالایشگاهیها) و برخی سهمهای پتروشیمی و معدنی، بسیار کمتر از چشمانداز سودآوری خود رشد کردهاند. البته قیمتهای فعلی، خیلی هم ارزان نیست اما طبق این فرضیه که مذاکرات تجاری خوب پیش میرود، رکود شدیدی در راه نیست، نفت سقوط نمیکند و در مجموع وضعیت بازار جهانی رو به راه شده و قیمتها افت نمیکند، این شرکتها ارزاناند. پیشتر در صفحه بورس دخل و خرج درباره مختصات این شرکتها نوشتهایم و از این به بعد نیز خواهیم نوشت. در این جا آن چه مهم است اینکه وضعیت بازارهای جهانی برای سودآوری بخش جامانده بورس، اهمیت حیاتی دارد.
مسئله شاخص کل و آثار روانی آن
درباره بورس و اینکه سهام شرکتهای بزرگ، مستعد ریزش شدید و ادامهدار نیست، یک وضعیت مبهم و یک روزنه امید ایجاد کرده است. معمولا سهام شرکتهای بزرگ بر شاخص کل اثر بسیار بیشتری دارد. شاخص کل هم اثر روانی بر همه بازار دارد. در این شرایط یک فرضیه ضعیف اما قابل طرح این است که با احیای سهام شرکتهای بزرگ، تثبیت و در نهایت رشد آنها، فضای مثبت غلبه کرده و با توجه به نقدینگی زیاد در بازار از سهام شرکتهای کوچک نیز حمایت شود. نبود هیچ چشماندازی در بازارهای موازی (مسکن، خودرو و …) نیز این سناریو را تقویت میکند.
بازار ارز و عبور از گردنههای مهم
اما از بورس که بگذریم، چشمانداز سایر بازارها هم مهم است. حتی این نکته نیز ضروری است که وضعیت سایر بازارها بر بورس موثر است. مهمترین بازار، از منظر بنیادین و روانی، بازار ارز است. بعید است که بدون رشد یا ریزش ارز، نوسانی در دیگر بازارها به جز بورس داشته باشیم. درباره ارز نیز، این روزها همه به این تحلیل و جمعبندی رسیدهاند که نرخ تثبیت شده، بانک مرکزی بر اوضاع مسلط است و اخبار سیاسی منفی هم نمیتواند بر این بازار اثر بگذارد. دلیل جدی در این خصوص آن است که بازار ارز، به خصوص در تابستان امسال، هر نوع تنش سیاسی را دیده اما تکان نخورده است؛ از انهدام پهپاد آمریکایی (که در هر شرایط دیگری می توانست بازار را جهش دهد) تا توقف معافیت تحریمی خرید نفت کشورمان و تحریم سپاه. وقتی بازار از این گردنهها گذشته و مدیریت شده است، احتمال این که تنش سیاسی دیگری بتواند ارز را دچار نوسان کند بسیار کم است. ضمن آنکه دشمنان نیز، کارت دیگری برای فشار علیه کشورمان ندارند و صرفا به اقدامات نمادین دست میزنند. از منظر اقتصادی نیز، تنها موضوع نگران کننده، کاهش فروش نفت کشورمان است که میتواند اثر بلندمدت داشته باشد اما برخی معتقدند که فروش نفت به صورت غیررسمی با مقدار مناسب انجام میشود. ضمنا تراز تجاری غیرنفتی هم مثبت است و سیاستهای ارزی دولت و بانک مرکزی هم بسیار معقولتر از سال قبل است.
در این شرایط، بهترین پیشبینی برای نرخ ارز، ثبات در کانال 11 است. اگرچه احتمال افت تا کانال نرخ ارز، در صورت توافق با اروپا و گشایشهای اعتباری وجود دارد.
بازارهای کالایی
اما توجه داشته باشید که همه بازارهای سرمایهگذاری در کشور، ارز و طلا و سهام نیست. هر کسبوکار یا کالایی میتواند گزینه سرمایهگذاری باشد؛ از تیرآهن تا زیره یا پسته! شاید به نظرتان این پیشنهاد نامعقول باشد. چرا که نگهداری حضور در کسبوکارها نیازمند تخصص و صرف زمان است و خرید برخی کالاها هم نیاز به زیرساختهای انبارداری و آشنایی با آن بازار و … دارد. این توضیحات منطقی است اما با لحاظ گسترش بازارهای کالایی در بورس کالا و انرژی، این مشکل رفع میشود. چنانچه پیشتر هم گفتیم، هم اکنون امکان معامله گواهی سپرده (حواله) کالاهایی چون طلا، زیره و زعفران و انواع اوراق مالی روی داراییهای دیگر وجود دارد. به این ترتیب که دارایی در انبار است و حواله آن در بورس معامله میشود بدون آنکه نیاز به انبارداری و … باشد. البته ذکر مسئله آشنایی با بازارها و روندهای این کالاها به جای خود هست و در صورت تمایل باید درباره آن تحقیق و از مراجع مطمئن استفاده کنید و روندهای قیمتی را دریابید. مثلا هم اکنون زیره در بورس بعد از یک دوره افت در حال رشد است و زعفران در آستانه فصل برداشت در حضیض قیمتی قرار دارد و بعد از آن میتواند رشد کند. صرف وقت و کسب آشنایی، هزینهای است که باید برای متنوع کردن سبد سرمایهگذاری خود بدهید. در این صورت میتوانید از مزایای آن استفاده کنید.
نمای کلی سبد هزینه و سرمایهگذاری در سال 98
خلاصه گزارش بالا این است که در جانب هزینهها، تورم رو به کاهش است و نیازی به پیشخرید برخی کالاها (مثل خودرو و …) نیست. از منظر سرمایهگذاری هم، تقریبا همه بازارها اشباع هستند. یا باید سراغ بانک و صندوقهای سرمایهگذاری بروید که قطعا صندوقها بهترند یا برای یافتن گزینههای جذاب سرمایهگذاری، وقت و هزینه صرف کنید. در بورس همچنان میتوان برخی سهمهای خوب یافت که مشروط به شرایطی بازدهی مناسب بدهند یا این که برخی نمادهای کالایی را بعد از آشنایی در زمان مناسب خریداری کرد. به طور کلی، یافتن گزینه مناسب (نسبت به سود بانکی) برای سرمایهگذاری، حتی نسبت به نیمه اول سال بسیار سختتر است. البته شرایط ثبات اقتصادی، وضعیت بهتری برای ایجاد کسبوکار هم فراهم میکند. این گزینه را هم جدی بگیرید.
منبع: خراساننیوز
نظرات