فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۸۰۹۱۵۵

ایران بازی‌خورده اقتصاد/ آمار افراد زیر خط فقر در سال ۱۴۰۰ اعلام شد

ایران بازی‌خورده اقتصاد/ آمار افراد زیر خط فقر در سال 1400 اعلام شد

محمد بحرینیان پژوهشگر توسعه در نشستی درباره علل فقر و بازی‌خوردگی ایران مطالب مهمی را اعلام کرد. آمار افراد زیر خط فقر در سال 1400 به 25 میلیون و 600 هزار نفر رسیده است.

به گزارش تجارت‌نیوز ، محمد بحرینیان پژوهشگر توسعه از علل فقر و بازی‌خوردگی ایران می گوید.

محمد بحرینیان سخنرانی خود در نشست «علل فقر و بازی‌خوردگی ایران» که در فرهنگستان علوم برگزار شد را با این جملات آغاز می‌کند. او که پژوهشگر توسعه است در این نشست تلاش کرد از عدم توسعه‌یافتگی ایران بگوید و اینکه در نهایت چه باید کرد.

منابع ارزی مستقیم کشور از سال 1338 تا سال 1399 نزدیک به 2262 میلیارد بوده و منابع غیرمستقیم از سال 1352 تا 1397، 1850 دلار بوده که اگر بخواهیم آن را با نرخ تحلیل اوپک ثابت کنیم، 3268 میلیارد دلار منابع مستقیم بوده و در این سال‌ها و 2085 میلیارد دلار منابع غیرمستقیم داشته‌ایم. بودجه عمرانی نیز به قیمت جاری529 هزار و 273 هزار میلیارد تومان بوده و بودجه جاری هم 2 میلیون و 536 هزار و 673 میلیارد تومان بوده است. اگر همین مقدار را بخواهیم به قیمت سال 1399 کنیم اعداد وحشتناک می‌شود.

ما در محاسبات‌مان به اعداد وحشتناک دیگری هم رسیده‌ایم، 6677 میلیارد دلار به قیمت جاری منابع ارزی مستقیم، منابع ارزی غیرمستقیم، بودجه‌های جاری و عمرانی کشور هستند که اگر از دلار تورم‌زدایی کنیم به رقم 9902 میلیارد دلار می‌رسیم و این برای کشور ما بسیار زشت است که با این حجم منابع، دستاوردهایی که داریم به‌هیچ‌وجه در قواره مردم این سرزمین نیست. کشورهایی وجود دارند که با یک‌دهم این منابع توانسته‌اند در دنیا سری در سرها دربیاورند.

بحرینیان با طرح این پرسش که با این منابع جایگاه ما در دنیا چگونه است؟ گفت: «اگر به آمارهای سازمان تجارت جهانی از سال 1948 تا 2022 استناد کنیم، ارزش تجارت کل صادرات و واردات کالا و خدمات در جهان از 120 میلیارد و 750 میلیون دلار به 50 هزار میلیارد دلار رسیده است. حال سهم ما چه بوده است؟ سهم کاهش پیدا کرده است و ما به 25/0درصد تجارت جهان رسیده‌ایم. مقایسه آمار کشورمان با کشورهای دیگر نیز جالب است؛ چین در آن سال‌ها وقتی ما در رقم 5/0درصد بودیم، حدود 75/0درصد بود، اما اکنون 12 درصد کل تجارت جهانی را در اختیار دارد. اگر ایران را (با آمار ارایه شده از سال ۱۹۴۸ تا 2022) با کشورهای اطراف خلیج‌فارس نیز مقایسه کنیم به آمار جالبی خواهیم رسید؛ سهم امارات 68/1درصد از تجارت جهانی بوده، سهم عربستان 9/0درصد بوده و بعد از آنها عراق، قطر و ایران هستند. آیا با این موقعیت، وضعیت ایران برای چانه‌زنی و مذاکره مناسب است؟ با همین ارقام نیز می‌توان دلایلی که وضعیت اجتماعی کشور به اینجا کشیده‌شده را درک کرد.

چرا چین و کره توسعه پیدا کردند؟

چه شد که آمریکا و برخی کشورها سهم خود را به دیگر کشورها واگذار کردند؟ چین از کجا به کجا رسیده و چرا سهم آنها در تجارت جهانی از سال 2022 از آمریکا نیز جلو زده است. بسیاری از کشورها در این زمینه پیشرفت داشته‌اند به جز ایران، و من هر روز که از خواب بیدار می‌شوم، تعجب می‌کنم از اینکه یکی از مسئولان اعلام می‌کند مثلا در فلان محصول رتبه دوم را به‌دست آورده‌ایم یا یکی دیگر می‌گوید در فلان مورد رتبه چهارم جهانی هستیم. من نمی‌خواهم بگویم بچه‌های این مملکت نمی‌توانند یا قدرت ندارند، اما اشکال در جای دیگری است. ما هنوز بلد نیستیم چه کنیم.

برای اینکه به این قسمت برسیم که چه شد چین، تایوان، مالزی، سنگاپور، ژاپن و کره‌جنوبی به این مرحله رسیدند، باید ببینیم آنها چگونه توسعه پیدا کردند و از توسعه‌نیافتگی رهایی یافتند و اکنون به‌عنوان بازیگر مطرح شده‌اند، برعکس چرا ما در اقتصاد بازی‌خورده هستیم؟

در مورد توسعه حدود 120 تعریف وجود دارد. در پنجاه‌ودومین نشست سازمان ملل در سال 1997، توسعه را اینگونه تعریف کرده‌اند: «توسعه برنامه‌ای چندبُعدی برای دست‌یابی به یک زندگی باکیفیت بالاتر برای همه مردم است، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و حفاظت از محیط زیست، عواملی وابسته به یکدیگر و از اجزای تقویت‌کننده توسعه پایدار به شمار می‌روند.»

در سال 2013 سازمان ملل و یونیدو در یونان نشستی را برگزار و مصوبه‌ای صادر می‌کنند که «توسعه صنعتی پایدار و فراگیر منبع اصلی ایجاد درآمد است. بدون بهره‌گیری از فناوری و نوآوری، صنعتی شدن تحقق نمی‌یابد و بدون صنعتی شدن، توسعه رخ نخواهد داد.» جالب آنکه ما نیز عضو یونیدو هستیم، اما نمی‌دانم چرا دولت‌های ما اگر عضو نهادی هم باشند، دوست ندارند به مسائلی که در دنیا در مورد آن به نتیجه رسیده‌اند عمل کنند و فکر می‌کنند خودشان باید چیز جدیدی را پیدا کنند.

در تاریخ 150ساله اخیر جهان، هیچ کشوری را نمی‌توانید پیدا کنید که مبتنی بر منابع طبیعی خود گسترش پیدا کرده و هیچ کشوری را نیز نمی‌توانید پیدا کنید که مبتنی بر خدمات، توسعه داشته باشد. در ادامه آن مصوبه گفته شده: «فرصت‌های برابر و توزیع عادلانه منافع صنعتی شدن را برای همه ذینفعان فراهم آورد.» که ما این را در بسیاری از کشورها می‌بینیم و البته در بسیاری از کشورها نیز نمی‌بینیم. واژه «پایدار» نیز اشاره به ضرورت تفکیک رونق حاصل از فعالیت صنعتی و رونق ناشی از استفاده بیش از حد از منابع طبیعی و اثرات منفی زیست محیطی دارد.

ریشه ناآرامی‌ها

بحرینیان با بیان اینکه برخی از روسای‌جمهور ما با واژه بازی می‌کردند، گفت: واقعا ما در ایران زندگی نمی‌کنیم یعنی معنای زندگی این نیست که در ایران وجود دارد. ناآرامی‌های اجتماعی که در کشور وجود دارد به این دلیل است که جوانان به‌راحتی می‌توانند وضعیت خود را با دیگر کشورها مقایسه کنند و ببینند شهری که خیابان‌های آن توسط خودروها غارت‌شده، جای زندگی است؟ یا برج 20متری که در خیابان 6 متری ساخته شده، ناشی از ضعف مدیریت شهر است و آیا در آن عقلانیت وجود دارد؟

یونیدو در سال 2019 گزارشی را منتشر و اعلام می‌کند: «توسعه صنعتی و تجارت جهانی در محصولات صنعتی کارنامه‌ای موفق و اثبات‌شده در کاهش چشمگیر فقر از خود برجای گذاشته است. صنایع کارخانه‌ای و بخش‌های خدماتی مربوط به آن قادر هستند برای جامعه و کارگر اشتغال باثبات به وجود بیاورند. یک بخش کشاورزی صنعتی کارآمد دستیابی به تحولات اقتصادی را میسر می‌سازد.» این مسائل در جهان پذیرفته شده است.

تعداد فقرا به 5/25 مییلون نفر رسید

تعداد فقرای روستایی چین براساس آمار بانک جهانی از حدود 200 میلیون نفر به حدود 25 میلیون نفر رسیده است. در سال 1389 مرحوم عادل آذر براساس آمار مرکز ایران به‌صراحت و شجاعانه اعلام کرد، 10 میلیون نفر فقیر مطلق داریم و 33 میلیون نفر در فقر نسبی هستند. در سال 1395 براساس آمار مرکز پژوهش‌های مجلس بیش از 13 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می‌کنند و در سال 1400 بنا به آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی افراد زیر خط فقر به 25 میلیون و 600 هزار نفر رسیده است. آیا این آمار خجالت‌آور نیست؟

منبع: هم میهن

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.