«سخاب» رقیب جدید بورس میشود؟
آیا اوراق «سخاب» با نرخهای سود بسیار بالا (نزدیک به 40 درصد) میتوانند گزینهای مناسب برای سرمایهگذاری باشند؟
پانیذ نوربخش: از اواخر تیر ماه سال جاری نقل و انتقال اوراق سخاب (اوراق خزانه اسلامی بانکی) در داخل شعبه منتشر کننده اوراق مجاز شده است. این اوراق که در بورس داد و ستد نمیشوند، با نرخهای سود بسیار بالا (نزدیک به 40 درصد) به نوعی عامل پرداخت بدهی دولت به پیمانکاران یا به عبارت دیگر عامل به تعویق انداختن بدهیهای دولت به این اشخاص هستند. سؤال این است که اوراق سخاب میتوانند گزینهای مناسب برای سرمایهگذاری باشند؟
برخی انتشار اوراق سخاب را عامل تهدیدکنندهای برای بازار سهام تعریف میکنند و این اوراق را رقیبی قَدَر برای سهام بورس و فرابورس میدانند.
گفته میشود علت نرخ سود بسیار بالای اوراق سخاب به این موضوع برمیگردد که صاحبان این اوراق، حال که بدهی خود را از چنگال دولت ستاندهاند حاضرند درصدی زیان را به ازای نقد شدن هر چه زودتر اوراق در دستشان پرداخت کنند. اما سوال اینجاست که آگاهی صاحبان مضطرب و درمانده اوراق سخاب نسبت به وضعیت این اوراق کمتر از سرمایهگذاران عادی است که نرخ 40 درصدی سود این ورقهها برق از سرشان میپراند؟
از طرفی صاحبان این اوراق بدهکاران اصلی سیستم بانکی هستند لذا این افراد آنقدر هم که نشان داده شده مستاصل از استیفای حقوقشان از دولت نیستند.
به نظر میرسد موضوع اختلاف بیش از 20 درصد نرخ سود اوراق سخاب با نرخ سود بانکی یا اوراق اخزا که در بورس معامله میشوند کمی بودار است. منطقی که به قضیه بنگریم درمییابیم که یکی از پایهایترین مباحث مالی بحث رابطه میان ریسک و بازدهی است؛ بر این اساس هر چه ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر شود بازده مورد انتظار سرمایهگذار نیز بیشتر میشود.
درست است، ریسک نکول اوراق سخاب بزرگترین خطری است که سرمایهگذاران آن را تهدید میکند. با این حال برخی تحلیلگران با علم به این موضوع دست به خرید و فروش این اوراق میزنند اما نه خریدی با دید بلندمدت بلکه صرفا جهت نوسانگیری.
در این راستا پای صحبتهای یکی از کارشناسان ارشد بازار سرمایه در مورد اوراق سخاب نشستهایم. فردین آقابزرگی در گفت و گو با تجارتنیوز عنوان کرده است که ریسک نکول و مباحث قانونی پیرامون نحوه نقل و انتقال معاملات اوراق سخاب (اوراق خزانه اسلامی بانکی) از جمله ایرادات مهم بر این اوراقاند. در قانون ششم توسعه پیشبینی شده است که نقل و انتقال اوراق در صورتی که خارج از مجاری خاص خودش -بورس- باشد فاقد ارزش خواهد بود و به صورت اتوماتیک وار ملغی است.
فرایند پذیرش این اوراق مشروط بر این است که ناشر آن که دولت است تعهدی مبنی بر بازارگردانی و تنزیل عرضه و تقاضای بازار دهد که این مورد را تاکنون رعایت نکرده است.
از طرف دیگر با توجه به حجم وسیع این اوراق، مراجع تصمیمگیری در سازمان بورس تا حدودی دغدغه داشتند که این اوراق در بورس داد و ستد شوند و به نظر دغدغه صحیحی است؛ چون زمانی که بورس برای نقل و انتقال طرف معامله قرار گیرد، سرمایهگذار اعتراضش را به این سازمان اعلام میدارد درست مثل اتفاقی که برای آکنتور رخ داد. بر این اساس اگر زمانی این اوراق به هر دلیلی نکول شوند اعتبار سازمان بورس دچار خدشه خواهد شد.
ممکن است برخی سرمایهگذاران معمولی این محاسبات را به درستی انجام ندهند و صرفا بازدهی اوراق را در نظر گیرند در حالی که ریسکهای گریبانگیر اوراق سخاب بسیار زیاد هستند؛ ریسکهای مترتب این اوراق -نکول، نقدشوندگی سطح پایین، پیدا کردن مشتری، بازارگردانی- قادر نیستند اوراق سخاب را به عنوان رقیب بازار سهام نشان دهند و روی این بازار تاثیر منفی بگذارند اما ممکن است برخی از تحلیلگرانی که صرفاً به بازدهی مینگرند، جو روانی بوجود آورند که آن جو تاثیر منفی روی بازار سهام بگذارد.
همان طور که عنوان شد با توجه به نرخ حدود 40 درصدی اوراق سخاب برخی انتشار این اوراق را مخاطرهای برای خروج نقدینگی از بورس میدانند در حالی که با در نظر گرفتن ریسکهای ذکر شده در صورتی که بخواهیم به لحاظ تئوریک بازدهی درخور این اوراق را محاسبه کنیم، چه بسا این اوراق با بازدهی 60 درصدی ممکن است جذابیت لازم برای خرید را داشته باشند.
هستند برخی اوراقی که پیشتر منتشر شده و در حال حاضر سررسید شدهاند؛ اما سالیان سال است که هنوز هم روی دست سرمایهگذاران ماندهاند. به عنوان مثال اوراق یک بانک دولتی که حدود 8 سال پیش با نرخ سود 15.5 درصدی منتشر شده هنوز هم در دست بسیاری اشخاص حقوقی است و نقد نشدهاند.
جمیع جوانب نشان میدهند که ساختار دولت با توجه به 800 هزار میلیارد تومان بدهی مناسب انتشار چنین اوراقی نیست. به عبارت دیگر اوراقی که به جهت سرمایه در گردش منتشر میشوند با توجه به استعداد بدهی سازی دولت توجیه پذیر نیستند و بهتر است جلوی آن گرفته شود.
نظرات