یک اقتصاددان پاسخ میدهد:
نوسانات دلار به کدام بازارها سرایت میکند؟
یک اقتصاددان در مورد تاثیر نوسانات اخیر نرخ دلار بر بازارها میگوید: قطعا در زمینه خودرو و کالاهای مصرفی وارداتی انتظار افزایش قیمت وجود دارد. برخی از مصالح ساختمانی که به کشور وارد میشد نیز ممکن است افزایش قیمت داشته باشد که خود این موضوع منجر به افزایش قیمت مسکن خواهد شد.
میلاد مرادی: نوسان قیمت ارز در یکی دو ماه اخیر جز مهمترین تحولات اقتصادی ایران بوده است.
به گزارش تجارتنیوز ، بالا رفتن قیمت دلار و نوسان مداوم آن، باعث شده تا تحلیلهای مختلفی در مورد اثرگذاری این نوسانات بر شاخصهای مختلف اقتصادی مانند تورم ارائه شود. حتی برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که بالا رفتن نرخ دلار، میتواند پیامدهای مثبتی را نیز در پی داشته باشد.
میثم موسایی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در گفتگو با تجارتنیوز ، در پاسخ به این سوال که آیا نوسانات دلار بر تورم تاثیرگذار خواهد بود، میگوید: بله قطعا تاثیرگذار خواهد بود. چرا که مواد اولیه بسیاری از کالاهای تولیدی ما از خارج کشور وارد میشود. از طرفی، قیمت کالاهای وارداتی کشور و هر نوع کالایی که ارتباطی با ارز داشته باشد، افزایش خواهد یافت.
موسایی با اشاره به برخی از کالاها که بیشترین تاثیر را از نوسانات ارزی میپذیرند، میگوید: قطعا در زمینه خودرو، چون ما به خارج از کشور وابسته هستیم، انتظار افزایش قیمت وجود دارد. همچنین قیمت محصولات مصرفی که در کشور دارای مصرف زیادی بوده و وارداتی هستند، افزایش خواهد یافت. برخی از مصالح ساختمانی نیز که به کشور وارد میشد نیز ممکن است افزایش قیمت داشته باشد که خود این موضوع منجر به افزایش قیمت مسکن خواهد شد.
این اقتصاددان با اشاره به ریشههای بحران ارزی، میافزاید: ابتدا باید گفت ما با برخی سیاستهای غلط بانک مرکزی روبرو بودهایم. کاهش دستوری نرخ بهره در سال گذشته که باعث خروج سپرده ها از بانک ها شد و نیز برخورد نامناسب بانک مرکزی با موسسات پولی و مالی که باعث بیاعتبار کردن کردن پول داخلی، کاهش اعتماد اجتماعی به بانکها به علت بحران موسسات پولی و مالی که مدیریت کُند و غیرمدبرانه بانک مرکزی را به نمایش گذاشت، از جمله این سیاستهای غلط بود.
وی میافزاید: تحولات سریعی که در صحنه جهانی در حال اتفاق است و مستقیم و غیر مستقیم به مناسبات ایران و آمریکا مربوط میشود، ترس از ایجاد التهاب در اقتصاد به دلیل خروج احتمالی آمریکا از برجام، افزایش احتمال درگیری فیزیکی در منطقه و تحریمهای جدید و یک طرفه آمریکا، همگی به صورت مستقیم باعث افزایش احساس ناامنی شده و نوسانات در بازار ارز را تشدید کرده است.
موسایی با اشاره به محدود بودن منابع ارزی کشور میگوید: واقعیت این است که منابع ارزی کشور نیز محدود است و در سال های گذشته به دلیل تحریم ها امکان انتقال بدون هزینه آن نیز بسیار مشکل بوده است. مهمتر آنکه وجود ارز چند نرخی و ایجاد رانت برای عدهای محدود، باعث افزایش تقاضای سفتهبازی در بازار ارز شده و تعلل بانک مرکزی در عدم اجرای سیاست تک نرخی، زمینه افزایش سفته بازی را در این بازار افزایش داده است. از طرف دیگر، نبودن جسارت لازم برای ترمیم مدیریت فشل فعلی اقتصاد و بانکها، باعث کاهش صبر اجتماعی شده است.
وی میافزاید: کاهش صبر اجتماعی موجب شده که حتی اقشار ضعیف نیز که معمولا از این رانتها بهرهای نداشته و هر روز وعدهای توخالی از مسئولان اقتصادی و بانکی میشنیدهاند نیز برای دفاع از حفظ بخشی از قدرت خرید خود، به این بازار وارد شوند.
موسایی ادامه میدهد: گرچه نقش اصلی را سفتهبازان بزرگ که از این سفره گستردهای که سالهاست توسط مسئولین بانک مرکزی به دلیل عدم عمل به وعدههای خود بیش از پیش گسترش یافته، داشتهاند. ولی با ورود اقشار متوسط و حتی ضعیف به این عرصه که بار اصلی نیروی کار کشور بر دوش آنهاست و آینده چشم انداز آینده را مثبتی نمیبینند، به این بحران دامن زده است (بدیهی است باید بین این دو گروه تفکیک قائل شد).
وی میافزاید: مجموع این موارد باعث شد که نرخ ارز بالا برود و با وضعیت کنونی روبرو شویم. در واقع این کارها باعث شد که منابع مالی از سیستم بانکی خارج شود و به سمت بازار ارز برود. اقتصاد ما نیز به جای آنکه متکی به کارهای تولیدی باشد، بیشتر بر سفتهبازی و تجارت متکی است. البته نباید فراموش کنیم که بخش زیادی از افزایش نرخ ارز ناشی از اقدامات سفتهبازانی است که در بازار هستند. کار آنها عمدتا یا قاچاق کالا است یا آنکه در کار واردات دست دارند که شامل دلالان و متاسفانه بخشی از بدنه عمومی و غیردولتی است. این کاری که انجام میدهند دودش به چشم همه میرود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا نوسانات ارزی میتواند آثار مثبتی را نیز در پی داشته باشد، میگوید: این موضوع میتواند یک نوع فرصت نیز تلقی شود. چراکه میتواند منجر به این شود که مردم به مصرف کالاهای داخلی روی بیاورند. البته فرصتی برای تولیدکنندگان داخلی نیز محسوب میشود که باید تلاش کنند کیفیت محصول تولیدی خود را بالا ببرند. به نحوی که مشتریان به خرید کالای داخلی ترغیب شوند.
به هر حال با این اوصاف اگر اکنون دولت تدبیری کند و بتواند بخشی از این نقدینگیهای به وجود آمده را به بخشهای دیگر اقتصاد مانند بخش تولید و کشاورزی و گردشگری سوق دهد، میتواند یک فرصت مناسبی برای رونق گرفتن تولید و حمایت از کالاهای داخلی ایجاد کند. حتی این تدبیر میتواند اقتصاد را از رکود نجات دهد.
موسایی درباره موارد دیگری علاوه بر نوسان قیمت ارز که میتواند بر تورم تاثیرگذار باشد، میگوید: اکنون حجم عظیمی از نقدینگی در بازار وجود دارد. اگر برای این مساله تدبیری نشود و بخش تولید همچنان در رکود باشد، این حجم عظیم از نقدینگی منجر به افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم خواهد شد. کاهش قدرت خرید مردم نیز به رکود دامن خواهد زد. چراکه دیگر تقاضا برای محصولات وجود نخواهد داشت و در نتیجه بنگاههای تولیدی همچنان در رکود باقی خواهند ماند.
وی میافزاید: به نظرم در شرایط فعلی برای خروج از رکود و استفاده از این فرصت، افزایش قدرت خرید مردم است. دولت باید ریسک کند و مقدار تسهیلات اختصاصیافته به بخش صنایع کوچک و مشاغل خانگی را چند برابر کند. این موضوع میتواند منجر به افزایش قدرت خرید مردم شود که افزایش تقاضا برای کالاهای داخلی را در پی دارد. چنین سیاستی باعث میشود که بنگاهها با فروش محصولات خودشان از رکود خارج شوند. در واقع مهم این نیست که تورم وجود داشته باشد، مهم این است که به همان نسبت تورم و بیشتر، درآمد واقعی مردم نیز بالا برود.
این اقتصاددان در پایان میگوید: اکنون دولت کاهش تورم را در دستور کار خود قرار داده است، اما به خروج از رکود هیچ توجهی ندارد. از طرفی سیاستهای بانک مرکزی نیز تاکنون چندان کارآمد نبوده و توانایی و جسارات ریسک ندارد. در شرایط فعلی به نظرم یک تغییر و تحول قابل توجه در تیم اقتصادی دولت به عنوان یک شوک موثر برای بازگشت اعتماد مردم به سیاست های دولت و افزایش امید مردم اصلاح این مشکلات لازم است صورت گیرد و پیام آن می تواند برای مردم اراده جدی دولت در حل و فصل بخشی از مشکلات اقتصادی باشد.
نظرات