فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۳۱۹۶۶۰

چرا بازنشستگان از خدمات درمانی مناسب محرومند؟

چرا بازنشستگان از خدمات درمانی مناسب محرومند؟

بررسیِ وجوه مختلف «بیمه تکمیلی» نمودارِ مشکلات فراوان در ابعادِ مختلف است؛ از تلاش دولت برای خصوصی‌سازیِ درمان و عدم نظارت وزارت بهداشت بر تعرفه‌گذاری خدمات درمانی گرفته تا کژکارکردی‌های بی‌شمارِ سازمان‌های بیمه‌گر پایه؛ همه و همه از عوامل اصلیِ سقوط کیفیت درمان در عین افزایش سرسام‌آور هزینه‌ها هستند.

«بیمه» یکی از مهم‌ترین مولفه‌های رفاهی و از حقوق بدیهی شهروندی‌ست؛ نیازمندی به خدمات حمایتیِ بیمه با افزایش سن و احتمالِ بیماری، افزایش می‌یابد؛ بازنشستگان بیش از شاغلان به خدمات درمانی بیمه نیازمندند؛ در سلسله مراتبِ اولویت‌های یک مستمری‌بگیر، اول بحث مستمری ماهانه مطرح است و بعد از آن، میزانِ خدمات درمانی بیمه .

به گزارش تجارت‌نیوز، اما تفکیک بیمه به «پایه» و «تکمیلی» تا چه میزان یک ضرورت اساسی و قانونی‌ست و تا چه حد از شرایط نامناسب اقتصادی و رفاهی نشأت می‌گیرد؟ آیا در همه‌ی نظام‌های رفاهی جهان، بازنشستگان برای اینکه بتوانند از پسِ هزینه‌های گزافِ دارو و درمان بربیایند، «مجبورند» هرماه مبلغی از مستمریِ ناچیز خود را بابت بیمه‌ی تکمیلی بپردازند؟ مسئولیت صندوق‌های بیمه‌گر در قبال درمان بیمه‌شدگان تا چه میزان حداقلی‌ست و سطح پوشش این خدمات، تا کجا اندازه‌گیری می‌شود؟

بیمه تکمیلی یا بیمه تحمیلی؟!

کاظم فرج‌اللهی (بازنشسته چیت‌ری و فعال کارگری) بیمه تکمیلیِ بازنشستگان را «بیمه تحمیلی» می‌داند. او معتقد است اگر سازمان بیمه‌گر که در اینجا مراد همان تامین اجتماعی‌ست، به وظایف قانونی خود عمل می‌کرد، هیچ بازنشسته‌ای نیاز به بیمه تکمیلی نداشت.

به راستی بازنشسته‌ای که در زمان اشتغال، «نُه/ بیست و هفتم» از دستمزد خود را بابت هزینه‌های درمانی بیمه پرداخته و در زمان بازنشستگی نیز دو درصد از مستمری خود را به صورت علیحده برای مصارف درمانی پرداخت می‌کند، چرا باید سهمی از مستمری را بابت بیمه تکمیلی به شرکت‌های خصوصی بپردازد؟

فرشید یزدانی (کارشناس بیمه و تامین اجتماعی) ضرورت بیمه تکمیلی را در دو بخش تفسیر می‌کند: بخشی لازم و معمول در همه سیستم‌های بیمه‌ای و بخشی دیگر نامعمول و زاییده‌ی شرایط نابسامان اقتصادی و فقدان نظارت‌های قانونی. او موضوع را از زوایای گوناگون واکاوی می‌کند: چهارچوب بیمه‌ی پایه را قانون تعریف می‌کند؛ در کشور ما به واسطه مناسبات حوزه درمان، بخشی از وظایف از عهده‌ی بیمه پایه خارج شده‌است؛ چراکه بیمه‌ها باید در چهارچوب تعرفه‌های دولتی عمل بکنند و نمی‌توانند خارج از این تعرفه‌ها، خدمات ارئه دهند؛ این درحالیست که بسیاری از خدمات درمان به بخش خصوصی منتقل شده‌اند که تعرفه‌هایشان چندین برابر بخش دولتی‌ست. پس می‌توان نتیجه‌گیری کرد که بخشی از دلایل وجودی بیمه تکمیلی، متاثر از بیماریِ نظام درمان ماست.

او ادامه می‌دهد: بیمه‌های پایه یکسری خدمات درمانی و داروییِ ضروری‌تر را پوشش می‌دهند؛ مثلا هزینه‌های عمل جراحی زیبایی تحت پوشش بیمه نیست؛ پس نوع خدمات مهم است؛ اما بحث بعدی «هزینه‌ی خدمات» است؛ ترکیب این دو، واقعیتی به نام بیمه تکمیلی را ایجاب می‌کند.

ضرورت بیمه تکمیلی را چه مولفه‌هایی تعیین می‌کند؟ به اعتقاد یزدانی؛ بحث بیمه تکمیلی و ضرورت آن را بایستی در دو بستر مختلف تحلیل کرد؛ یکی بحث «هزینه‌های درمانی» است که ضرورت بیمه تکمیلی را ایجاب می‌کند و دیگری بحث «خدمات خاصی» است که بیمه پایه نمی‌تواند آنها را بپردازد.

بیمه تکمیلی؛ محصول فساد ساختاری در حوزه‌ سلامت

یزدانی معتقد است؛ یک بخشی از مساله، واقعی‌ست و ضرورت هم دارد. این خوب است که با توجه به محدودیت منابع، بیماری‌ها و داروهای شایع‌تر و ضروری‌تر پشتیبانی شوند. اما مساله وجه دیگری هم دارد که فقط تحمیل هزینه جانبی به شاغل و بازنشسته است؛ بیمه‌ها بایستی براساس تعرفه‌های دولتی عمل کنند اما وقتی حجم زیادی از خدمات به بخش خصوصی واگذار شده و بخش خصوصیِ ما نیز برخلاف همه کشورهای دنیا، خودسرانه خدمات خود را قیمت‌گذاری می‌کند، پای بیمه تکمیلی به میان می‌آید؛ هیچ کجای دنیا، ارائه‌دهنده خدمات درمانی، خودش قیمت‌گذار و ناظر نیست؛ این یعنی فساد ساختاری در حوزه سلامت؛ همین فساد ساختاری ایجاب می‌کند که بخشی از خدمات را بیمه تکمیلی پوشش بدهد. وگرنه خدمات ارائه شده در بخش دولتی و بیمارستان‌های تامین اجتماعی، همگی رایگان هستند و نیازی به بیمه تکمیلی ندارند.

ساختار سلامت ما دچارِ «بیماری» است؛ علاوه بر این از فساد ساختاری نیز رنج می‌برد؛ همین بیماری فسادآور، بیمه تکمیلی را تبدیل به یک الزام کرده‌است.

وی معتقد است علاوه بر بیماریِ ساختار سلامت، تقاضاهای القائی که توسط پزشکان ایجاد می‌شود در افزایش هزینه‌های بیمه‌ای تاثیر دارد: این تقاضاهای القائی، هزینه‌های جنبی درمان را افزایش می‌دهند؛ مثلا به بیمار «القا» می‌شود که نیاز به چهار بار عکسبرداری از ستون فقرات دارد؛ در حالیکه یکبار هم برای تشخیص بیماری کافیست و در این میان، نظارت قوی نداشتن بر تعرفه‌ها و اجرا و البته خصوصی‌سازی نیز موثر است؛ وقتی «سود» محور هرچیز ازجمله سلامت مردم شود، توقع ارائه خدمات درمانی رایگان و دردسترس، توقع زیادی ست.

منبع:‌ ایلنا

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.