فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۰۴۴۶۷

هدف حمله به کنسولگری ایران در دمشق از نظر نیویورک‌تایمز

هدف حمله به کنسولگری ایران در دمشق از نظر نیویورک‌تایمز

بمباران ساختمان سفارت ایران در دمشق که منجر به قربانی شدن مقام‌های ارشد نظامی و اطلاعاتی این کشور شد، یک اقدام تنش زای عمده در راستای جنگ اعلام نشده بین ایران و اسرائیل به شمار می‌رود.

به گزارش تجارت‌نیوز، استیون ارلانگر طی گزارشی در نیویورک تایمز نوشت: بمباران ساختمان سفارت ایران در دمشق که منجر به قربانی شدن مقام‌های ارشد نظامی و اطلاعاتی این کشور شد، یک اقدام تنش زای عمده در راستای جنگ اعلام نشده بین ایران و اسرائیل به شمار می‌رود.

به گزارش گروه بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: ایران وعده داده که این حمله را تلافی خواهد کرد و در این میان خطر یک اشتباه محاسباتی همواره وجود دارد. اما با توجه به ریسک‌ها و خطراتی که یک تقابل مستقیم برای هر دو طرف به همراه دارد، نه اسرائیل و نه ایران خواهان یک جنگ تمام عیار نیستند، حتی با وجود اینکه آن‌ها در حال استفاده از فرصت ایجاد شده در غزه و جنوب لبنان بر علیه یکدیگر هستند.

در عوض، این حمله نشانه واضحی از ماهیت منطقه‌ای جنگ فعلی است. اسرائیل تلاش دارد متحدان ایران را تضعیف و نیرو‌های نیابتی‌ای که از هر طرف امنیت اسرائیل را تهدید می‌کنند از اقداماتشان باز دارد.

ایران و اسرائیل به عنوان دشمنان اصلی یکدیگر شناخته می‌شوند و از رویارویی آن‌ها اغلب به عنوان "جنگ میان جنگ ها" یاد می‌شود که همواره در سایه مخاصمات دیگری که در این منطقه در جریان است، تداوم دارد.

مقام‌های ایرانی‌ای که در حمله روز دوشنبه قربانی شدند، دهه‌ها در زمینه تجهیز و هدایت نیرو‌های نیابتی در غزه، لبنان، سوریه، عراق و یمن مشارکت داشته و شکل دهنده بخشی از تلاش‌های ایران برای بی ثبات سازی و نابود کردن دولت صهیونیستی بوده اند.

برای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل که احتمالا مجوز انجام این حمله را صادر کرده، ترور این شخصیت‌های نظامی کلیدی یک کودتای سیاسی محسوب می‌شود. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که همزمان با طولانی شدن جنگ علیه حماس و باقی ماندن گروگان‌های اسرائیلی در غزه، اعتراضات و تجمعات برای استعفای وی شدت بیشتری گرفته است.

اسرائیل با نشان دادن توانایی خود برای نفوذ اطلاعاتی به ایران تلاش می‌کند همزمان با تداوم جنگ در غزه، به بخش عملیاتی نیرو‌های نیابتی تهران در منطقه، موسوم به محور مقاومت ضربه بزند و ضمن ایجاد اختلال در برابر فعالیت‌های آنان، بازدارندگی ایجاد نماید.

به گفته علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بین المللی بحران، از زمان آغاز جنگ در ماه اکتبر، اسرائیل شروع به هدف قرار دادن مقام‌های ایران کرده که مسئول روابط تهران با نیرو‌های نیابتی اش در منطقه و تحویل سلاح‌های پیشرفته تهران به این نیرو‌ها هستند.

وی افزود، اما اهمیتی ندارد اسرائیل چه تعداد ژنرال با تجربه را حذف کند. «هیچ کس در ایران غیرقابل جایگزینی نیست... ایران می‌داند که این یک بازی خطرناک است و این بازی هزینه دارد.»

برخی نگران اند که این هزینه توسط متحدان اسرائیل پرداخت شود. رالف گاف، یک مقام ارشد سی آی‌ای که در خاورمیانه خدمت کرده حمله روز دوشنبه تل آویو را "فوق العاده بی پروا" خواند و اضافه کرد: «اسرائیلی‌ها دارند چک‌هایی می‌نویسند که نیرو‌های آمریکایی سنتکام در منطقه باید آن‌ها را نقد کنند.» وی در ادامه گفت: «این اقدامات تنها موجب افزایش تنش توسط ایران و نیرو‌های نیابتی اش خواهد شد که برای نیرو‌های آمریکایی در منطقه بسیار خطرناک اند»، زیرا آن‌ها ممکن است هدف حملات تلافی جویانه نیرو‌های نیابتی تهران قرار بگیرند.

صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده چتهم هاوس گفت، نتانیاهو سال‌ها تاکید کرده که ایران دشمن اصلی اسرائیل است و این حمله می‌تواند به وی در "بازسازی شهرتش به عنوان آقای امنیت" کمک کند. وی افزود، با این حال این حمله احتمالا کافی نخواهد بود، زیرا اسرائیل در غزه زمین گیر شده، حماس تاکنون شکست ناپذیر جلوه کرده و ایران و گروه‌های نیابتی اش تضعیف نشده اند.

وکیل افزود، هرچند ایران وعده داده که این حمله بی سابقه را تلافی خواهد کرد، اما از زمان حمله ۷ اکتبر تاکنون «تهران به وضوح نشان داده که خواهان یک جنگ منطقه‌ای نیست... و پیش بینی می‌کند این رویارویی با اسرائیل در یک بازه زمانی طولانی تداوم یابد.»

مقام‌های آمریکایی باور ندارند که ایران عامل حمله حماس بوده یا حتی پیش از انجام حمله از آن مطلع بوده است. اما به گفته سوزان مالونی، مدیر برنامه سیاست خارجی موسسه بروکینگز، ایران غزه را «یک پیروزی برای خود می‌بیند، زیرا اسرائیل را منزوی نموده و آن را در منطقه و جهان در موقعیت تدافعی قرار داده است.»

وی افزود، جنگ فعلی و تلفات غیرنظامیان موجب شده تا «رویای خاورمیانه‌ای که اسرائیل و آمریکا و سعودی‌ها تا قبل از حمله ۷ اکتبر در سر می‌پروراندند، تقریبا غیرقابل تصور شود.»

با این حال، وکیل معتقد است: «نادیده گرفتن این حمله برای ایران کاری دشوار است... (زیرا) یک حمله مستقیم به سرزمینش تلقی می‌شود.»

ترور ژنرال محمدرضا زاهدی در جریان حمله روز دوشنبه دمشق، که گفته می‌شود مسئول روابط نظامی نیروی قدس با سوریه و لبنان بوده، به عنوان مهمترین ترور یک مقام ایران در طی سال‌های اخیر به شمار می‌رود.

یاکوف آمیدرور، مشاور سابق امنیت ملی اسرائیل ترور سردار زاهدی را «یک ضربه سهمگین به توانمندی‌های ایران در منطقه» توصیف کرد. آمیدرور افزود، او به نظارت بر تلاش‌های ایران برای ایجاد یک "حلقه آتش" در اطراف اسرائیل از طریق گروه‌های نیابتی و در عین حال حفظ حضور ایران در منطقه کمک کرده بود.

اما اینکه ایران چگونه و کجا تصمیم به تلافی این حمله خواهد گرفت، ریسک‌های امنیتی را به شدت بالا خواهد برد. روشن‌ترین مثال اخیر، واکنش ایران به ترور ۴ سال پیش سردار قاسم سلیمانی توسط نیرو‌های آمریکایی بوده است. در آن زمان ایران یک حمله موشکی گسترده به یک پایگاه آمریکایی در عراق انجام داد، هرچند که پیش از حمله هشدار‌هایی داده شده بود. به گفته پنتاگون، متعاقب این حمله بیش از ۱۰۰ نفر از پرسنل نظامی آمریکا دچار آسیب مغزی شدند.

مالونی افزود: «اما یکی از درس‌های ترور سلیمانی این است که حتی اگر شما یک فرد کلیدی را حذف کنید، شبکه و فراوانی نیرویی که ایران از طریق گروه هایش ایجاد کرده، همچنان به حضور خود ادامه خواهد داد.»

ایران ممکن است دست به انتخاب‌های دیگری بزند و مثلا از طریق یک حمله سایبری گسترده به زیرساخت‌ها یا ارتش اسرائیل، پرتاب راکت از جنوب لبنان، ترور یک فرمانده همرده اسرائیلی، حمله به یکی از سفارتخانه‌های اسرائیل در خارج از کشور یا شتاب بخشی بیشتر به برنامه غنی سازی اورانیوم خود حمله اخیر را تلافی نماید.

آخرین گزینه یک پاسخ قاطع به نتانیاهو خواهد بود که مدت‌ها درباره خطر ایران هسته‌ای هشدار و قول داده جلوی وقوع آن را بگیرد.

یا اینکه ایران ممکن است با صبر و بردباری عمل کند. به گفته آمیدرور، وی تردید دارد که این حمله منجر به یک افزایش گسترده تنش همچون بروز یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل شود که پای حزب الله را نیز به میان بکشد. وی افزود: «منافع آن‌ها پس از این حمله تغییری نکرده است. آن‌ها به دنبال انتقام خواهد بود، اما با ابزاری به کلی متفاوت.» لازم نیست که این اقدام تلافی جویانه محدود به همین منطقه باشد. 

بر اساس ادعای امیدرور، نمونه قبلی بمب گذاری سال ۱۹۹۲ در سفارت اسرائیل در بوئنس آیرس توسط گروه جهاد اسلامی انجام شد که در واکنش به ترور عباس موسوی، رهبر حزب الله لبنان انجام گرفت و ۲۹ کشته بر جای گذاشت.

منبع : انتخاب

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.