تاثیر انتخابات آمریکا بر کسری بودجه
به جرات میتوان گفت که نه کامالا هریس و نه دونالد ترامپ در سیاست مالی خود علاقهای به کاهش کسری بودجه ندارند. کسری بودجه و بدهی عمومی، این روزها برای اکثر آمریکاییها موضوعی مورد توجه است. با این حال، پیشنهادهای هر دو نامزد برای کنترل کسری بودجه کشور چندان جدی است. دونالد ترامپ درباره استفاده از ارز دیجیتال یا منابع نفتی برای پرداخت بدهی ملی صحبت کرده است؛ ایدههایی که به وضوح جنبه عملی ندارند. کامالا هریس نیز به اینکه قول داده کسری بودجه را کاهش دهد، اما از ارائه هرگونه برنامه اساسی برای انجام این کار خودداری کرده است.
ارزیابیها در رابطه با برنامههای دو نامزد ریاستجمهوری آمریکا نشان میدهد در صورت اجرای برنامهها هر دو نامزدها، کسری بودجه بیشتر خواهد شد، با این حال، میزان افزایش کسری بودجه، در صورت اجرا شدن برنامههای ترامپ، بیشتر خواهد بود. علت بروز این وضعیت این است که اگرچه برنامههای کامالا هریس بر افزایش هزینههای دولتی متکی هستند، با این حال، همزمان به افزایش مالیاتها نیز تاکید دارند، اما برنامههای ترامپ، بر کاهش مالیاتها معطوف است.
هریس و کسری بودجه آمریکا
زمانی در مبارزات انتخاباتی فرامیرسد که کاندیداها به اندازه کافی ایدههای سیاستی را ارائه کردهاند که با توجه به بودجه میتوان مشخص کرد که چه کسی کشور را به سوی کسری بودجه بیشتر هدایت میکند. به نظر میرسد هنوز به این زمان نرسیدهایم، با این حال، یکی از این برآوردهایی که در ۲۶ اوت توسط مدل بودجه یک گروه تحقیقاتی غیرحزبی به نام پن وارتون (PWBM)، منتشر شده است، به نظر میرسد که تردید کمی باقی میگذارد که هریس از نظر مالی بسیار بیشتر از ترامپ به دنبال کنترل کسری بودجه خواهد بود. بر اساس محاسبات، برنامه اقتصادی ترامپ کسری بودجه فدرال را در طول دهه آینده به میزان ۵.۸تریلیون دلار افزایش خواهد داد، این میزان تقریبا پنجبرابر بیشتر از برنامه هریس است که در همان دوره ۱.۲تریلیون دلار به کسری بودجه اضافه خواهد کرد.
مزیت برنامه ترامپ برای رشد اقتصادی
سیاستهای ترامپ، طبق بررسیهای مدل PWBM، برای رشد بهتر است. سیاستهای او 4تریلیون دلار به کسری بودجه اضافه میکند؛ درحالیکه کسری بودجه ایجادشده طبق برنامههای هریس 2تریلیون دلار است. هر دوی این برنامهها در صورت اجرا، مشکلات مالی آمریکا را تشدید خواهند کرد. برنامههای ترامپ کسری بودجه آمریکا را از پیشبینی کسری امسال که حدود ۶درصد تولید ناخالص داخلی است، به تقریبا ۸درصد تولید ناخالص داخلی در سال افزایش میدهد؛ اما برنامههای هریس آن را به 7درصد میرساند.
فراتر از آن، دو مشکل بزرگ پیش روی کارشناسان بودجه در این فصل انتخابات وجود دارد. برنامههای نامزدها، بهویژه هریس، مبهمتر از حد معمول است. دونالد اشنایدر از بانک سرمایهگذاری پایپر سندلر میگوید: «اندازهگیری هزینههای برنامهها هم هنر است و هم علم. نامزدها جزئیات زیادی را برای تفسیر باز میگذارند.» علاوه بر این، برخی از ایدههای ترامپ آنقدر مخرب هستند که با مدلهای اولیه بودجه نمیتوان آنها را مورد بررسی قرار داد. ابهام برنامه هریس، اقتصاددانان را مجبور میکند حدس بزنند که او کدام سیاست را دنبال خواهد کرد.PWBM رویکردی محافظهکارانه را در محاسبات خود پیش گرفت و به ایدههایی که کمپین هریس رسما از آنها رونمایی کرد، پایبند بود. در بخش مخارج، پن وارتون تنها به برنامه هزینه زندگی او که شامل اعتبار مالیاتی بیشتری برای کودکان میشود، توجه کرد.
در بخش درآمد، اثر برنامه او افزایش نرخ مالیات بر درآمد شرکتها از 21درصد به 28درصد بود. قول دیگر هریس که بیشتر توسط اقتصاددانان مورد انتقاد قرار گرفت افزایش مالیات بر درآمد آمریکاییهایی که بیش از 400هزار دلار در سال درآمد دارند، بوده است. با این حال، این او را متعهد میکند که بیشتر کاهشهای مالیاتی ترامپ در سال۲۰۱۷ را که منقضی میشود در سال آینده تمدید کند که ممکن است در دهه آینده 2.5تریلیون دلار به کسری بودجه اضافه کند. کنت اسمترز، مدیر PWBM توضیح میدهد: «ما فقط میتوانیم به آنچه او واقعا بهعنوان بخشی از برنامه رسمی خود گفته است نگاه کنیم.» او در این گفتوگوهای جانبی به همه میگوید «بله» و ما نمیتوانیم کاری در این مورد انجام دهیم.» تحلیلگران همچنین چیزهای دیگری مانند حمایت آشکار هریس از مالیات بر عایدی سرمایه محققنشده را نادیده گرفتند. چیزی که باقی میماند، تصویری محکم اما در نهایت محدود از کاری است که او ممکن است انجام دهد.
ابهام مشابهی درباره پیشنهادهای ترامپ نیز صدق میکند. او در طول مبارزات انتخاباتی خود گفته بود که مایل است نرخ مالیات بر درآمد شرکتها را به 15درصد کاهش دهد. در برخی موارد، او اشاره کرده بود که 20درصد ممکن است در واقع هدف بهتری باشد. طبق گفته اندیشکده بنیاد مالیات، در صورت اجرایی شدن طرحهای ترامپ کسری بودجه در دهه آینده آمریکا حدود 500میلیارد دلار افزایش مییابد. با این حال، چالش اصلی در تعیین میزان هزینه برنامههای ترامپ، تخمین دقیق نحوه عملکرد تعرفههای او است. وی از اعمال تعرفه جهانی 10درصدی بر همه کالاها و همچنین محدود کردن کالاهای وارداتی چینی با تعرفه 60درصدی صحبت کرده است. اندیشکده دیگری با عنوان مرکز سیاستهای مالیاتی، تخمین میزند که این عوارض میتواند حدود 2.8تریلیون دلار درآمد دولت را در دهه آینده افزایش دهد. البته نباید فراموش کرد که پیامدهای مرتبه دومی نیز در رابطه با این سیاستها وجود دارد. بسیاری از کشورها ممکن است در واکنش به این اتفاق، تعرفههای تلافیجویانه وضع کنند و مانع صادرات شوند. این موضوع احتمالا در نهایت باعث کاهش درآمدهای مالیاتی میشود.
چه باید کرد؟
فارغ از همه اینها، در مواجهه با این پدیده چه باید کرد؟ یک پیشبینی این است که صحبتهای هریس درباره کاهش کسری بودجه گمراه کننده است. جیسون فورمن، رئیس شورای مشاوران اقتصادی در دوره باراک اوباما میگوید: «او یا منبع بزرگ دیگری برای کاهش کسری بودجه دارد که درباره آن به ما نگفته است یا بر افزایش کسری بودجه نظارت خواهد کرد.» فورمن میگوید: «او حتی به خود زحمت نمیدهد آن را با ترفندهای آماری پنهان کند.» در رابطه با برنامه ترامپ نیز باید گفت اولویت اصلی ترامپ برای رفع کسری بودجه، کاهش مالیاتها و وضع تعرفه خواهد بود. در مقابل، هریس افزایش مالیات بر ثروتمندان به اضافه هزینههای اضافی را برای کسانی که درآمد پایینتری دارند، هدف قرار خواهد داد. هر دوی این رویکردها کسری بودجه نگرانکننده آمریکا را همچنان بیشتر میکند.
نظرات