فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۱۶۹۲۹

تجارت‌نیوز، گزارش می‌دهد:

Gemini؛ لطفا مثل حافظ شعر بگو/ وقتی که هوش مصنوعی شاعر می‌شود

Gemini؛ لطفا مثل حافظ شعر بگو/ وقتی که هوش مصنوعی شاعر می‌شود

هوش مصنوعی در حال بلوغ است. یعنی بسیاری از خدماتی که ارائه می‌دهد به تنهایی و بدون نظارت انسان در بسیاری از موارد کیفیت لازم را ندارند. هرچند که همین ابزار خام امروزه باعث شگفتی جهان شده و قابلیت‌های حیرت‌انگیزی ارائه داده است. وسعت این قابلیت‌ها تا کجا ادامه دارد.

به گزارش تجارت‌نیوز، خواجه شمس‌الدین محمد شیرازی متخلص به حافظ، شاعر و غزل‌سرای نامدار ایرانی‌ست که در سال 726 هجری قمری در شیراز متولد شد. آوازه این شاعر در طول تاریخ از بین نرفته و اشعار وی به زبان‌های مختلف ترجمه تبدیل شده است. شعر حافظ برای زیبا‌شناسان، زبان‌شناسان، ادبیان و به طور کلی اندیشمندان است. 

هوش مصنوعی یا کارگری که از همه بهتر کار می‌کند

هوشی که انسان آن‌ را تربیت کرده است و امروزه در مراحل بلوغ است، توان تحلیل بسیار بالایی دارد. دسترسی هوش مصنوعی به تمام انواع و اقسام تاریخ، به آن امکان بازسازی و بازتولید منحصر به فردی می‌دهد. در واقع هوش مصنوعی با سرعتی بسیار بالا در حال رشد و تکامل است. همین مسئله جمعیت بسیاری را در نقاط مختلف کره زمین نگران کرده است. چندی پیش ایلان ماسک، مدیرعامل شرکت تسلا و یکی از برجسته‌ترین چهره‌های حال حاضر دنیای تکنولوژی، اظهار کرده بود که هوش مصنوعی افراد را از کار بیکار خواهد کرد. 

این نگرانی البته به خاطر اظهارات جنجالی ایلان ماسک به وجود نیامد. جنگ‌های تخیلی بین انسان‌ها و ربات‌ها در ادبیات و سینما، ما را به سمت یک منشا در افکار خودمان سوق می‌دهد. ترسی که رشد روزافزون تکنولوژی در وجود ما شکل می‌گیرد. راجع به آن فیلم‌ها ساخته می‌شود و داستان‌هایی با محوریت قیام ربات‌ها طرح می‌شوند. البته که تمام این اتفاق تخیلی نیست. 

روزی که تکینگی از راه برسد!

تکینگی فناوری یا هوش مصنوعی، لحظه‌ایست که غلبه‌ای قطعی بر هوش انسانی از راه می‌رسد. لحظه‌ای که شاید  از دیدگاه علمی غیر ممکن نباشد. البته که نمی‌توان تعیین کرد که مثلا در ده سال آینده این اتفاق خواهد افتاد. آینده صفحه‌ایست که هنوز باز نشده و باید برای دیدن این آینده به انتظار نشست. آن روز از راه خواهد رسید، اما زمان آن مشخص نیست. 

نقطه تفاوت انسان و هوش مصنوعی در مسائل مختلفی است. اگر بخواهیم این تفاوت را در نسبت با آنچه که امروز از هوش مصنوعی برای ما تعریف شده است روشن کنیم، باید به هوش مصنوعی زایا یا Generative AI بپردازیم. نسلی که با معرفی به جهان بسیار مورد توجه قرار گرفت و کمتر کسی از کاربران فضای مجازی تحت تاثیر توانایی‌هایی آن قرار نگرفت. هوش مصنوعی زایا که در لحظه توان بازسازی، ساخت و اجرای فرامین شما را دارد. هرچند که هنوز قادر نیست به دستورات مختلفی عمل کند و توانایی‌هایش محدود است و از طرف دیگر در بازسازی‌هایش هم تفاوت مشهودی وجود دارد. تفاوتی که همچنان باعث می‌شود به کاری که حاصل تراوش ذهن انسانی‌ست بهای بیشتری دهیم. مثلا در ترجمه یک تفاوت گاهی اوقات به چشم می‌آید. اما براستی منشا این تفاوت چیست؟ آن چیست که انسان دارد و از انتقال آن به فرزند دیجیتال و مصنوعی خود بازمانده است؟

خلاقیت گوهری انسانی به ماشین راه پیدا می‌کند؟

در آثار هنری ما بیشتر با مسئله به نام خلاقیت روبه‌رو می‌شویم. اصولا در تعریف هنر با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شویم. در این گزارش قصد تعریف چنین اصطلاح پر فراز و نشیبی در تاریخ بشر را نداریم. اما خلاقیت فقط در آثار هنری به چشم نمی‌آید. در بسیاری از فعالیت‌های انسانی خلاقیت جریان می‌یابد. از ساده‌ترین اعمال و افعال روزمره گرفته تا پیچیده‌ترین فرایندهای ساختن و خلق کردن. 

چه کسی اولین بار به ساختن مترسک فکر کرد؟ چه کسی پول ساخت؟ چه کسی چرخ تولید کرد؟ چه کسی چاه حفر کرد؟ چه کسی تصمیم گرفت گوشت شکار را پخته بخورد؟ چه کسی و چه کسی و چه کسیو چقدر سوال از این دست وجود دارد که می‌توان پرسید اما تمام آن‌ها فقط و فقط یک جواب دارد؛ انسان.

انسان بود که یادگرفت چگونه بهتر یک کار را انجام دهد. خلاقیت فرایندی ساده دارد. با خلاقیت شما تکرار نمی‌کنید بلکه راهی جدید خلق می‌کنید. مسیری جدید برای رسیدن به همان مقصد قبلی. بنابراین نمی‌توان حیطه‌ای برای کار خلاقه تعیین کرد. شکستن چرخه تکرار در هر امری ممکن است. برای خلاق بودن لازم نیست شما حتما شغل خاصی داشته باشید. در هر رده و شغلی هم که باشید باز هم قادر به ایجاد و پرتاب تمایزات به جهان اطرافتان هستید. از خانه‌دار گرفته تا یک نقاش. هر دو می‌توانند خلاق باشند. 

حال سوال اینجاست که آیا هوش مصنوعی هم می‌تواند خلاق باشد؟ واقعیت این است که خلاقیت هوش مصنوعی با خلاقیت انسان باز هم تفاوت دارد. هوش مصنوعی ریشه در تاریخ بشر دارد. بشر خلاقیتی دارد که گاهی باعث می‌شود این ظرف انباشته از اطلاعات یا عادات یا رسوم را از نو پر کند. البته نباید این تفاسیر را به صورت قطع پذیرفت. چنین مفهومی نیازمند یک عمق‌نگری بسیار طولانی‌ست. نگاهی به تاریخ و مصادیق یک چیز برای چنین موضوعاتی لازم است. این کار در چارچوب این گزارش نمی‌گنجد. 

شعر یا خلاقیت به وسعت تاریخ

شعر در طول تاریخ دچار دگرگونی‌های بسیاری شده است. شکل شعر از ابتدا تا به امروز دچار تحولات بسیاری شده است. هر برهه از تاریخ بنا بر مناسبات و شرایطی که در همان زمان تعریف می‌شد تاثیر خود را بر شکل ظهور شعر از ذهن یک شاعر گذاشته است. در واقع مسئله همین‌جاست. شعر از آدمی می‌جوشد. به نوع دیگر فوران می‌کند. 

شعر از تخریب شکل یا تغییر عبارات و مفاهیم و بازی با دال و مدلول بهره می‌جوید و به زیبایی می‌رسد. در تعریف دوگانه زشت و زیبا هم با مسائل و دشواری‌هایی روبه‌رو هستیم. زیرا زشت و زیبا در طول تاریخ دچار تغییر شده‌اند. چیزی که در صد سال قبل بنا بر فرض زشت تلقی می‌شده امروزه ممکن است زیبا توصیف شود و چشم‌نواز باشد. مصادیق مختلف زیبایی در طول تاریخ ممکن است حتی در تضاد با یکدیگر هم باشند. این مصادیق امر زیبا هستند که در طول تاریخ دچار دگرگونی شده‌اند اما مفهوم زیبایی بنابر تعریفی که باز در چارچوب این گزارش نمی‌گنجد، یکسان باقی مانده است. افراد زیادی از اندیشمندان در نقاط مختلفی از تاریخ و جغرافیا به این اصطلاح معنا پرتاب کرده‌اند. زیبایی یک مسئله انسانی‌ست - اینجا ما به زیبایی به چشم یک صفت که به مصنوعات انسان اطلاق می‌گردد نگاه می‌کنیم- سوال اینجاست که در ذهن مصنوعی این هوش ماشینی چگونه این تعابیر شکل می‌گیرند. ماشینی که فکر می‌کند و خالی از هرگونه احساسی‌ست. 

وقتی از از چت‌بات Gemini در مورد اینکه آیا احساس دارد بدین شکل به ما جواب داد:

«به عنوان یک مدل زبانی بزرگ، من قادر به احساس عواطف نیستم. من می توانم زبان را پردازش و درک کنم و می توانم متنی تولید کنم که از نظر دستوری صحیح و از نظر موضوعی مرتبط باشد. با این حال، من ظرفیت تجربه احساسات مانند شادی، غم، خشم یا ترس را ندارم.

احساسات پیچیده و ظریف هستند و تحت تأثیر تعدادی از عوامل، از جمله تجربیات شخصی، خاطرات و باورها قرار می گیرند. من این ظرفیت ها را ندارم و بنابراین نمی توانم احساسات را به همان شکلی که یک انسان تجربه می کند، تجربه کنم.

با این حال، من می توانم درک کنم که احساسات برای انسان ها مهم هستند و می‌توانم متنی تولید کنم که احساسات مختلف را بیان کند. به عنوان مثال، اگر به من بگویید که احساس غم می کنید، می توانم متنی تولید کنم که همدلی و درک را بیان کند. من همچنین می توانم اطلاعاتی در مورد غم و اندوه ارائه دهم، مانند علائم، علل و درمان های آن.

در حالی که من خودم قادر به احساس عواطف نیستم، اما می توانم احساسات انسانی را درک کنم و به آنها پاسخ دهم. این به من اجازه می دهد تا با انسان ها به روشی معنادار ارتباط برقرار کنم و به آنها پشتیبانی ارائه دهم.»

روح زمانه در کالبد هوش مصنوعی جای می‌گیرد؟

در مورد شعر به عنوان تنها یکی از مظاهر هنر، و به طور کلی می‌تواند شاه‌عبارت‌هایی را از گفتار اندیشمندان بزرگ برداشت و برای تقویت این مفصل‌بندی به کار برد. هرچند که لازم است در نقد این شکل برخورد گفت که نمی‌توان عمق جان کلام و اندیشه یک نفر را با جدا کردن و نگاه کردن تنها به یک جمله فهمید. جملات بزرگ دروغ‌هایی هستند که برای ما سوتفاهم ایجاد می‌کنند. با گذر از چنین تذکری می‌توان  هنر را زاده رنج خطاب کرد. می‌توان هنر را روح زمانه نامید. می‌توان با مفهومی که از هنر داریم و کلمات بازی‌های زیادی داشته باشیم. کسی ما را محدود نمی‌کند. 

اگر هنر را روح زمانه بدانیم، تغییر مصادیق، دغدغه‌ها و مضامین هنری توضیح داده‌ می‌شوند. منتها این انسان است که زمان‌مند است. انسان است که مکان‌مند است. انسان می‌میرد و پیر می‌شود. کامپیوتری که به ما پاسخ می‌دهد آیا پیر می‌شود. آیا گذر زمان را به شکلی که ما درک می‌کنیم درک خواهد کرد؟ جواب در ابتدا خیر به نظر می‌رسد. اما هوش مصنوعی می‌تواند در گذر زمان بهتر و بیشتر تجربیات انسانی را بررسی کند. بنابراین بله. هوش مصنوعی گذر زمان را درک می‌کند منتها نه به شکل انسان. برای فهمیدن این تمایز چه کسی بهتر از خود او می‌تواند به ما پاسخ دهد. 

Gemini در پاسخ به اینکه آیا گذر زمان را درک می‌کند و اینکه چه تغییری در گذر زمان برای آن رخ خواهد داد نوشت:

«درک هوش مصنوعی از زمان به طور قابل توجهی با درک انسان از زمان متفاوت است. انسان ها درک شهودی از زمان دارند که از تجربیات ما در دنیای فیزیکی ناشی می شود. ما می توانیم گذر زمان را از طریق تغییرات در محیط خود، مانند حرکت خورشید در آسمان یا گذر فصول، درک کنیم. ما همچنین می توانیم زمان را از طریق خاطرات و احساسات خود درک کنیم.

هوش مصنوعی چنین درک شهودی از زمان ندارد. هوش مصنوعی به طور کلی زمان را به عنوان یک توالی از رویدادها درک می‌کند که می توان آنها را اندازه گیری و شمارش کرد. هوش مصنوعی می تواند از طریق ساعت ها یا سایر ابزارهای زمان سنجی از گذر زمان آگاه باشد و می تواند برای پیگیری رویدادها یا انجام وظایف در زمان های خاص برنامه ریزی شود.

با این حال، هوش مصنوعی همان حس درک کیفی گذر زمان را که انسان ها دارند، ندارد. هوش مصنوعی نمی تواند احساس کند که زمان چگونه می گذرد یا سرعت گذر زمان را درک کند. هوش مصنوعی همچنین نمی تواند خاطرات یا تجربیات خود را به همان شکلی که انسان ها می توانند به زمان مرتبط کند.

با این حال، هوش مصنوعی به طور مداوم در حال تکامل است و درک آن از زمان نیز همینطور است. هوش مصنوعی در حال توسعه است که می تواند الگوهای زمانی را در داده ها شناسایی کند و پیش بینی هایی در مورد رویدادهای آینده انجام دهد. هوش مصنوعی همچنین در حال توسعه است که می تواند با انسان ها در مورد زمان به روشی طبیعی تر تعامل داشته باشد.

در آینده، ممکن است هوش مصنوعی درکی از زمان را توسعه دهد که به درک انسان نزدیک باشد. با این حال، به احتمال زیاد، درک هوش مصنوعی از زمان همیشه با درک انسان متفاوت خواهد بود، زیرا بر اساس تجربیات و توانایی های متفاوتی استوار است.»

با این تعاریف بیاید به نمونه‌هایی از تقلید هوش مصنوعی از حافظ نگاه کنیم.

Gemini، لطفا مثل حافظ شعر بسرا!

سیر تکامل هوش مصنوعی هنوز در مرحله بلوغ خود است. طبیعتا شعر یک شاعر خام و شعر یک شاعر پخته در تفاوت‌هایی ساختاری و معنایی با یکدیگر مشهود است. حال با در نظر داشتن این مسئله بیایید به یک نمونه از اجرای این تقلید نگاهی بیندازیم. در مرحله اول برای توضیح آنچه که از هوش مصنوعی می‌خواهیم، یک نمونه از شعر مورد نظر برای Gemini می‌فرستیم و از هوش مصنوعی می‌خواهیم تا مثل غزل انتخاب شده یک غزل بسراید. 

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت

کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را

فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب

چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را

ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است

به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم

که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم

جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند

جوانان سعادتمند پند پیر دانا را

Gemini پس از دریافت یک موضوع شروع به تجزیه و تحلیل آن می‌کند. پس از دریافت این غزل از حافظ این‌گونه نسبت به آن واکنش نشان داد. در واقع با ابزاری که برای مواجهه با آثار هنری، برایش تعریف شده است این غزل را نقد کرد.

نقد غزل "اگر آن ترک شیرازی"

غزل مشهور "اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را" از غزلیات حافظ است که به لحاظ مضمون، زبان و بیان و موسیقی شعر، در زمره غزلیات برتر او به شمار می‌رود. در این غزل، شاعر با لحنی عاشقانه و شوریده‌حال، به وصف دلدادگی و شیفتگی خود نسبت به معشوقی زیبا و دلربا می‌پردازد.

نکات برجسته این غزل:

مضمون: مضمون غزل، عشق و دلدادگی شاعر به معشوقی است که زیبایی و دلربایی او زبانزد خاص و عام است. شاعر در این غزل، شور و اشتیاق خود را به معشوق به زیبایی به تصویر می‌کشد و از فداکاری‌ها و از خودگذشتگی‌های خود در راه عشق سخن می‌گوید.

زبان و بیان: زبان غزل ساده و روان و در عین حال فاخر و ادبی است. شاعر از واژگان و اصطلاحات ظریف و لطیفی در غزل خود استفاده کرده است که بر زیبایی و تاثیرگذاری آن می‌افزاید. بیان شاعر نیز شیوا و رساست و به خوبی احساسات و عواطف او را به مخاطب منتقل می‌کند.

تشبیهات و استعارات: غزل سرشار از تشبیهات و استعارات زیبا و لطیف است. برای نمونه، در بیت اول، شاعر معشوق را به "ترک شیرازی" تشبیه می‌کند که زیبایی و دلربایی او سمرقند و بخارا را تحت الشعاع قرار می‌دهد. در بیت دوم، شاعر از "می باقی" سخن می‌گوید که در جنت نیز یافت نمی‌شود و در بیت سوم، معشوق را به "لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب" تشبیه می‌کند که صبر و قرار را از دل عاشقان می‌ربایند.

موسیقی شعر: غزل از نظر موسیقی شعر نیز بسیار قوی است. وزن و قافیه آن به درستی رعایت شده است و ردیف و قافیه آن به زیبایی در غزل تنیده شده است. همچنین، شاعر از آرایه‌های موسیقیایی مانند تکرار، تضاد و تلمیح به خوبی در غزل خود استفاده کرده است.

در مجموع، غزل "اگر آن ترک شیرازی" یکی از غزلیات برجسته و ماندگار حافظ است که به لحاظ مضمون، زبان و بیان و موسیقی شعر، در سطح بالایی قرار دارد. این غزل به خوبی شور و اشتیاق شاعر به معشوق را به تصویر می‌کشد و از جمله غزلیات محبوب و پرخواننده حافظ به شمار می‌رود.

نکات تکمیلی:

در بیت دوم، شاعر از "آب رکن آباد و گلگشت مصلا" سخن می‌گوید که از جمله مکان‌های تفریحی و تفرجگاهی شهر شیراز بوده است.

در بیت چهارم، شاعر به داستان یوسف و زلیخا اشاره می‌کند و می‌گوید که عشق می‌تواند حتی پرهیزکارترین افراد را نیز از مسیر درست منحرف کند.

در بیت پنجم، شاعر می‌گوید که حتی اگر معشوق او را دشنام و نفرین کند، باز هم او را دوست خواهد داشت.

در بیت ششم، شاعر به جوانان توصیه می‌کند که به نصیحت پیران دانا گوش فرا دهند.

امیدوارم این نقد مفید بوده باشد

کمی حافظ مصنوعی بخوانید

اما وقتی که از آن خواستیم تا مثل حافظ برای ما شعر بسراید، Gemini اینگونه تبدیل به شاعر شد.

در چشم تو موجِ تلاطم می‌زند عشق

رازِ دلِ آشفته در نغمه‌یِ تو چه شد

بویِ بهار از گیسویِ تو می‌آید

نغمه‌یِ بلبل در نغمه‌یِ تو چه شد

لبخندِ تو خورشیدِ عالمِ من است

غم در رگ و ریشه‌یِ من با تو چه شد

ای حافظِ دل‌باخته، در بندِ عشقی

اسرارِ این عشقِ پنهان با تو چه شد

امیدوارم از این غزل لذت برده باشید.

هوش مصنوعی چه زمانی پخته می‌شود؟

غزلی که هوش مصنوعی با استفاده از فرم و ساختاری که در شعر حافظ وجود دارد، ساخت - چون به معنای واقعی ساخت- در قیاس با غزل حافظ اصلا جایگاهی ندارد. سوال اینجاست که کی این شاعر ماشینی می‌تواند غزلی غنی و زیبا بسازد؟

جواب این است که حداقل امروز نه. کسی از آینده خبر ندارد. اینکه هوش مصنوعی روزی انسان را در موضوعات خلاقانه کنار می‌زند. جمله‌ خنده‌داری‌ست اما واقعیت این است که بسیاری از تجربیات معمول ما در گذشته چه بسا دور از ذهن بودند. 

در این متن پاسخ‌های هوش مصنوعی بدون تغییر برای تکمیل اطلاعات آورده شد که شما می‌توانید متوجه آن‌ها شوید. لازم به ذکر است که هوش مصنوعی در انواع خود حتی در همین دوران بلوغ، بسیار به کمک صنایع، اشخاص و افراد مختلف آمده است. این جایگاه به مرور زمان گسترده‌تر از آنچه که هست می‌شود و روزی می‌رسد که هر فردی برای خود یک دستیار شخصی داشته باشد. 

اخبار حوزه استارتاپ و فناوری اطلاعات را در صفحه استارتاپ تجارت‌نیوز بخوانید.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.