بررسی سیاستهای آمریکا
یک سال ریاستجمهوری دونالد ترامپ چطور گذشت؟
یکسال از ریاستجمهوری ترامپ میگذرد و با توجه به مسئولیتهایی که بر دوش اوست، بررسی میزان صلاحیتش به عنوان رئیسجمهور امری واجب است. برخی خوشبینند تا با تکیه بر موضوع اثبات سلامت عقل ترامپ، شرایط را برای خروج زودهنگام او از قدرت فراهم آورند.
الهام میرمحمدی: تقریبا یک سال از آغاز ریاستجمهوری دونالد ترامپ میگذرد اما هنوز سر در آوردن از اقدامات او امری بسیار دشوار است.
به گزارش تجارتنیوز ، نقل از اکونومیست، مایکل ولف همزمان با سالگرد ریاستجمهوری دونالد ترامپ کتاب «خشم و آتش» را منتشر کرده است که در آن به روایت اتفاقات کاخ سفید میپردازد.
در این کتاب که چندان به مذاق رئیسجمهور خوش نیامده گفته شده، ترامپ هرگز فکرش را هم نمیکرد که رئیسجمهور شود و پس از پیروزی در انتخابات نیز وحشتزده شده است.
در نهایت مخاطب کتاب از خلال صفحات آن، به این جملات میرسد که رهبرِ جهان آزاد در کاخ سفید همچون یک کودکِ خودخواه رفتار میکند و در عمل توانایی رهبری یک کشور را ندارد.
در حال حاضر، آمریکا غرق مناقشهای است که در آن موضوع برخورداری رئیسجمهور از سلامت عقل مطرح است.
او در حالی که قادر نیست احساسات خود را کنترل کند، در توئیتر نبوغ و هوش خود را به رخ میکشد و با تهدیدِ حمله به کره شمالی به این آتش دامن میزند.
با توجه به میزان مسئولیتهایی که بر دوش ترامپ است، بررسی میزان صلاحیت او قطعا امری واجب است.
برای بسیاری از آمریکاییها بهویژه آنها که از واشنگتن ناامید شده و ایمان خود را از دست دادهاند، رجزخوانیهای ترامپ چندان اهمیتی ندارد و خطری جدی محسوب نمیشود.
برای یافتن جواب این پرسش که آیا او گزینه مناسبی برای ریاستجمهوری هست یا نه، تمرکز بر شخصیت این فرد کاملا عقلانی و ضروری به نظر میرسد.
اما با تکیه بر سابقه ریاستجمهوریاش تا به امروز، مدارکی که وجود دارد ناقص است و همچنین این امر میتواند به انحراف از مسائل مهمتر در آمریکا منجر شود.
توئیتهای جنجالی اما غیرواقعی!
دلیل ناقص بودن اطلاعات هم این است که اوضاع اقتصادی آمریکا در دوران او روند روبهرشدی داشته است.
در سه ماهه سوم سال 2017، رشد اقتصادی ایالات متحده آمریکا 3.2 درصد گزارش شده و همچنین، رشد دستمزد کارگران از سایر بخشهای دیگر اقتصاد این کشور سبقت گرفته است.
از سوی دیگر، از زمانی که باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین، کاخ سفید را ترک کرده، نرخ بیکاری روندی کاهشی داشته و بازار سهام صعود کرده است.
در حقیقت میتوان گفت، از آنجا که اقتصاد آمریکا بیشترین میزان تقویت و رشد را از سال 2010 تاکنون تجربه کرده، دونالد ترامپ رئیسجمهور بسیار خوششانسی بوده است. اما در حقیقت باید گفت، او با اقناع کردن شرکتهایی که طرفدار آنهاست، به شانس خود افزوده است.
برای بسیاری از آمریکاییها بهویژه آنها که از واشنگتن ناامید شده و ایمان خود را از دست دادهاند، رجزخوانیهای ترامپ چندان اهمیتی ندارد و خطری جدی محسوب نمیشود.
با وجود کمپین پرسروصدای ترامپ در زمان انتخابات ریاستجمهوری، او هنوز هیچیک از تهدیدهای خود را عملی نکرده است.
به عنوان نامزد ریاستجمهوری، وی در مورد اعمال تعرفه 45 درصدی بر تمامی کالاهای چینی و بازنویسی یا حتی لغو توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی با کانادا و مکزیک (نفتا) صحبت کرده بود. اگرچه ممکن است به زودی میان این دو جبهه مشکلاتی ایجاد شود، اما هیچ اقدامی حداقل در مقیاسی که او از آن صحبت کرده، رخ نداده است.
او همچنین، با زیر سوال بردن ناتو، آن را منسوخ اعلام کرد و از سوی دیگر، پیشنهاد اخراج کردن 11 میلیون مهاجر غیرقانونی از آمریکا را داد.
با این حال، هنوز این اتحاد غربی پا برجاست و سطح اخراج مهاجران در 12 ماه منتهی به سپتامبر 2017، نسبت به مدت مشابه سال گذشته تغییر چندانی نداشته است.
خروج ترامپ از توافقنامه آبوهوایی پاریس و ترنسپسیفیک حتی از دید جمهوریخواهان افراطی هم احقمانه و غیرقابل قبول بود.
به سادگی میتوان گفت، دستاوردهای ترامپ در یک سال گذشته چندان قابل توجه نبوده است.
به عنوان مثال، در روند اصلاح قانون مالیات و سادهسازی قوانین نیز در آمریکا بهبودی حاصل نشده است.
انزجار او به مقررات بینالمللی هم اگرچه موجب به وجود آمدن تمایلات خوشبینانه در میان سرمایهگذاران و در نهایت تغییر رفتار مصرفکنندگان شده، اما هزینه آن آسیب به محیط زیست و سلامت انسانها است.
خروج او از توافقنامه آبوهوایی پاریس و ترنسپسیفیک حتی از دید جمهوریخواهان افراطی هم احقمانه و غیرقابل قبول بود.
بدبینی و نداشتن اصول اخلاقی اگرچه شرمآور است، اما شاید بتوان این موضوع را اینگونه تعبیر کرد که او در مقایسه با روسایجمهور پیشین آمریکا، صراحت و رکگویی بیشتری در مورد معاهدات و توافقنامههای بینالمللی دارد.
هفته گذشته وی برای بار چندم اعلام کرد، در طرح جدیدش قصد دارد مهاجران السالوادوری را -که به طور موقت اجازه زندگی و کار در آمریکا دارند- از کشور اخراج کند و دیگر هیچگونه خدمات اجتماعی به آنها ارائه نخواهد داد.
لازم به ذکر است، «وضعیت حمایت موقت» در سال 2001 و پس از دو زلزله بزرگی که الساوادور را لرزاند به مهاجران این کشور آمریکای مرکزی اعطا شد.
از سوی دیگر، ترامپ در نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس شرکت میکند و با مدافعین جهانیسازی همراه و همقدم خواهد شد.
قانون اصلاح مالیات ترامپ در واقع بار مالیات را از دوش سرمایهگذاران و سهامداران بر میدارد و بر دوش جامعه میگذارد.
اما توجه و وسواس بیش از حد به شخصیت و سلامت عقل ترامپ خطرات و ریسکهایی هم دارد. به عنوان مثال، این امر میتواند افکار را از تغییرات عمیقتری که در نظام حکومتی آمریکا در حال وقوع است، منحرف کند.
در حال حاضر، به دلیل تعداد اندک گماشتگان حرفهای در دولت، ترامپ برای سیاسستهای پیشنهادیاش به سیاستمداران غیرحرفهای روی آورده است.
آنها نیز به سادگی به حذف برخی مقررات پرداخته و به عنوان مثال در مورد قانون مالیات، مفادی را در نظر گرفتهاند که بار مالیات را از دوش سرمایهگذاران و سهامداران بر میدارد و بر دوش جامعه میگذارد.
از سوی دیگر، طی دو سال گذشته سناتورهای جمهوریخواه، قضات پیشنهادی باراک اوباما را تایید نکردند و حالا با حضور ترامپ، قوه قضاییه فدرال این کشور، با قاضیهای منتخب جناح محافظهکار پر شده است.
استاد غلطهای تایپی و معماهای دیگر
پیشتر بارها گفته شده که ترامپ برای رهبری یک کشور بزرگ مردی ناقص است و بدون اینکه از قوه تشخیص برخوردار باشد، در حال اداره آمریکا است.
اگرچه در حال حاضر، آمریکا از نحوه مدیریت او ضربه میخورد اما شاید پس از یک دوره مشخص، اصرار بر عدم تناسب وی با پست ریاستجمهوری، آرزوی برخی -یعنی خروج زودهنگام او از قدرت- را تحقق بخشد.
به نظر نمیرسد دونالد ترامپ در مقایسه با زمانی که آمریکاییها وی را به هیلاری کلینتون ترجیح دادند، دیوانهتر شده باشد.
برکناری ترامپ در حال حاضر یک فانتزی و خیالپردازی محسوب میشود؛ دستکم تا زمانی که تحقیق رابرت مولر (بازرس ویژه آمریکا) در مورد دخالت روسیه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا روند خود را طی کند.
پس از آن آمریکا میتواند امیدوار باشد که نتایج این بازرسی و تحقیق به استیضاح ترامپ منتهی شود. حذف ترامپ بر اساس اصلاحیه قانون شماره 25، اقدامی است که بسیاری برای آن مشتاقند.
اگرچه نباید فراموش کرد که حذف ترامپ بر اساس این اصلاحیه تقریبا امکانناپذیر است، چرا که اثبات عدم صلاحیتی که نویسنده این اصلاحیه مد نظر داشته امری بسیار دشوار است.
تشخیص وضعیت سلامت روح و روان ترامپ از راه دور سخت است. اما در عین حال به نظر نمیرسد او در مقایسه با زمانی که آمریکاییها وی را به هیلاری کلینتون ترجیح دادند، دیوانهتر شده باشد.
به عبارتی باید گفت، تنها در زمانی که او دیگر نتواند چهره خود را در آینه تشخیص دهد، شاید وزای کابینه و کنگره قادر باشند، رای خروج او از کاخ سفید را بدهند. البته نباید فراموش کرد که عدم تشخیص چهره در آینه، احتمالا آخرین قدرتی است که در او از بین خواهد رفت!
گرچه وزرای کابینه و اعضای کنگره نباید هم این کار را بکنند. حذف رئیسجمهور با استفاده از اصلاحیه قانون 25 تنها آمریکا را از دموکراسی به سوی الیگارشی (افتادن حکومت به دست گروه کوچکی از آمریکاییها) سوق میدهد.
ترامپ در سال اول ریاستجمهوریاش بسیار ضعیف عمل کرده و انتظار میرود در سال دوم نیز آسیبهایی بسیار جدی به آمریکا وارد کند.
تجربه نشان داده عجله در امر محکومیت و یا اخراج ترامپ پیش از پایان یافتن تحقیقات، تنها منجر به زیر سوال رفتن بحث عدالت و انصاف و در نهایت تغذیه تعصب و حزبگرایی میشود.
پرسشِ «چه کسی صلاحیت کنترل سلاحهای هستهای را دارد؟» با توجه به تشخیص و سلامت عقل دونالد ترامپ، نخستین بار نیست که مطرح میشود.
به عنوان مثال، این امر در زمان ریچارد نیکسون -با توجه به وابستگیاش به الکل- و همینطور جان اف کندی -به دلیل مصرف داروهای ضداضطراب و مسکن- در مواجهه با بحران موشکی کوبا مطرح شد. بنابراین انتقاد از دونالد ترامپ و محکومیت او بدون اتخاذ روشهای درست و منطقی، مشکلی را حل نخواهد کرد.
به طول کلی، دونالد ترامپ در سال اول ریاستجمهوریاش بسیار ضعیف عمل کرده و انتظار میرود در سال دوم نیز آسیبهایی بسیار جدی به آمریکا وارد کند.
سریال ریاستجمهوری ترامپ سرگرمکننده است، اما او و دولتش باید به درستی درباره آنچه واقعا انجام میشود، توضیح دهند.
نظرات