رازهای اقتصادی موفقیت کشورها در فوتبال
چرا بعضی کشورها در فوتبال پیشرفت میکنند؟ این پرسشی است که اکونومیست این هفته در یکی از مطالب خود به آن پاسخ میدهد. اگرچه ثروت، اندازه کشورها و علاقه به فوتبال از عوامل مهم در توضیح عملکرد تیم فوتبال کشورهاست، اما فاکتورهای بسیار دیگری وجود دارند که آموختنی هستند.
الهام میرمحمدی: اگرچه ثروت، اندازه کشورها و علاقه به فوتبال از عوامل مهم در توضیح عملکرد تیم فوتبال کشورهاست، اما فاکتورهای بسیار دیگری وجود دارند که آموختنی هستند.
به گزارش تجارتنیوز ، تیم فوتبال اروگوئه که کشوری کوچک در آمریکای جنوبی است، یکی از تیمهای موفق در سطح جهان است. اگرچه این تیم همچون اوایل قرن بیستم میلادی یک غول فوتبال محسوب نمیشود، اما همچنان تیمی قدرتمند و موفق به شمار میرود.
حالا سوال این است که چرا کشورهای ثروتمند نمیتوانند به اندازه اروگوئه در فوتبال پیشرفت کنند.
اکونومیست در این مطلب به سرمایهگذاریهای میلیاردی کشورهای چین، امارات و عربستان سعودی در این زمینه اشاره میکند. به عنوان مثال شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، در نظر دارد تا سال 2050 کشور خود را به یک اَبَرقدرت فوتبال تبدیل کند. او برای تاسیس حدود 2000 مرکز و به راهاندازی بزرگترین آکادمی فوتبال در گوانگژو حدود 185 میلیون دلار هزینه کرده است.
امارات متحده عربی و قطر میلیاردها دلار برای خرید و مالکیت تیمهای اروپایی پرداخت کردهاند و امیدوارند از آنها بیاموزند.
عربستان سعودی در سال جاری میلادی 9 بازیکن ملیپوش این کشور را راهی لیگهای اسپانیایی کرده است.
ویکتور اربان نخستوزیر مجارستان که پیش از سیاستمداری یک فوتبالیست آماتور بود، چندین استادیوم بزرگ در این کشور ساخته که به ندرت پُر میشوند.
به رغم این سرمایهگذاریهای میلیاردی، این کشورها دستاورد چندانی کسب نکردهاند. تیم ملی چین موفق نشد به جام جهانی 2018 صعود کند و حتی در برابر تیم سوریه 0-1 باخت؛ حقارتی که اعتراض و تظاهرات چینیها را به دنبال داشت.
اکونومیست یک مدل آماری طراحی کرده که به کمک آن عواملی که در موفقیت فوتبال کشورها دخیل هستند، شناسایی میکند. هدف از این مدل این نیست که پیروزِ واقعی در جام جهانی روسیه را مشخص کند. در عوض این مدل آماری به بررسی عوامل ورزشی و اقتصادی موثر بر پتانسیل فوتبال کشورها میپردازد.
در این مدل آماری، اکونومیست از نتایج تمامی بازیهای بینالمللی از سال 1990 تاکنون استفاده کرده تا رابطه متغیرهای همبسته به تفاضل گل در میان تیمها و بازیهای مختلف را شناسایی کند.
برای طراحی این مدل اقتصاد به عنوان یک عامل در نظر گرفته شده است. استفان سایمانسکی، اقتصاددان در دانشگاه میشیگان، پیشتر مدل مشابهی را طراحی کرده بود. مدل او نشان میداد که کشورهای ثروتمند به ورزش علاقمندترند. فوتبال پُر از ستارههایی است که از فقر به ثروت رسیدهاند؛ با وجود این، علاقمندان به فوتبال که در مناطق فقیر زندگی میکنند بیشترین موانع را برای رسیدن به اهداف خود دارند.
گزارش فیفا نشان میدهد که تنها دو درصد از چینیها در سال 2006 فوتبال بازی کردهاند. این رقم در اروپا و امریکای جنوبی هفت درصد است.
در سنگال، مربیان فوتبال پیش از شروع آموزش باید فرآیند سمزدایی و درمان بیماری فوتبالیستها را انجام دهند و به تغذیه آنها رسیدگی کنند. به گفته مقامات این کشور، تنها سه زمین چمن در این کشور وجود دارد. بنابراین سرانه تولید ناخالص داخلی به عنوان یک فاکتور در مدل اکونومیست در نظر گرفته میشود.
محبوبیت فوتبال عامل دیگری است که باید به آن پرداخت. در سال 2006، فیفا از فدراسیونهای ملی درخواست کرد تا برآوردی از تعداد تیمها و بازیکنان خود ارائه دهند. با در نظر گرفتن جمعیت کشورها بر اساس این آمار و ارقام نسبت میزان مشارکت و علاقه به فوتبال در هر کشور به دست میآید. همچنین اکونومیست با شمارش تعداد افرادی که در فاصله سالهای 2004 تا 2018 کلمه فوتبال را در گوگل جستجو کردهاند، دادههای بیشتری در مورد محبوبیت فوتبال به دست آورده است. نتایج به دستآمده جالب است، فوتبال 90 درصد در افریقا و 20 درصد در امریکا مورد توجه بوده است.
تعداد مدالهایی که هر کشور در المپیک کسب کرده هم به به عنوان یک فاکتور دیگر به این مدل افزوده شد.
عامل دیگری که در این مدل گنجانده شده، مزیت میزبانی بازیهاست که تیمها را در موقعیت قدرتمندتری قرار میدهد. با حذف کشورهای بسیار ضعیف چون بوتان و جزایر کیمن، در نهایت این مدل به بررسی نتایج بازیهای 126 کشور از سال 1990 تاکنون پرداخته است.
تیم فوتبال کدام کشورها قدرتمندتر است؟
بر اساس نتایج به دست آمده از مدل اکونومیست، اروگوئه در میان کشورهایی قرار دارد که موفق شده یک گل به ازای هر بازی به ثمر برساند که فراتر از انتظارات بود. برزیل، آرژانتین، پرتغال و اسپانیا به ترتیب پس از اروگوئه قرار دارند. افریقای غربی و بالکان نیز عملکردی بالاتر از ظرفیتشان داشتهاند.
بر اساس این مدل اما متاسفانه کشورهای دیکتاتوری چون چین و حاشیه خلیج فارس، عملکردی پایینتر از ظرفیتشان داشتهاند.
در میان ورزشهای تیمی، کریکت بیشترین جستجوی گوگل را در میان این کشورها به خود اختصاص داده است.
گزارش فیفا نشان میدهد که تنها دو درصد از چینیها در سال 2006 فوتبال بازی کردهاند. این رقم در اروپا و امریکای جنوبی هفت درصد است.
چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس گاهی اوقات موفق شدهاند برای حضور در بازیهای جام جهانی واجد شرایط باشند با این حال، هیچکدام از آنها از سال 1998 تاکنون در هیچ تورنمنتی پیروز نشدهاند.
ستارگانی چون کریستیانو رونالدو، لیونل مسی، نیمار و زینالدین زیدان تکنیکهای عالی و مهارتهای خود را مدیون فوتسال یا همان فوتبال پنجنفره هستند.
این مدل همچنین نشان میدهد، آنچه پیروزی و موفقیت تیمها را موجب میشود فراتر از کنترل مدیران تیمهاست. مدیران افریقایی نمیتوانند کشورهایشان را فقیرترکنند همانطور که تلاش آسیاییها برای علاقمند کردن مردم به فوتبال بینتیجه بوده است. سهم فوتبال از جستجوهای گوگل در چین افزایش یافته اما در عربستان کاهش یافته است.
به این ترتیب مدیرانی که رویای پیروز شدن در بازیهای جهانی را دارند باید به چهار نکته توجه داشته باشند:
- با تشویق کودکان به رشد آنها در مسیر خلاقیت کمک کنند.
- به جوانان بااستعداد بیتوجهی نکنند.
- از شبکه جهانی فوتبال بهره بیشتری ببرند.
- برای مسابقات جهانی آمادگیهای لازم را کسب کنند.
بهترین درسی که از اروگوئه در مورد توسعه فوتبال کودکان میتوان گرفت این است که برای کودکان فرصتی فراهم شود تا بتوانند مهارتهای فنی خود را توسعه دهند. چین ممکن است تلاش کند با تاسیس مراکز آموزش فوتبال و تمرینهای بیوقفه کودکان را علاقمند به این رشته ورزشی کند اما مهم توسعه و آموزش خلاقیت در آنهاست. بازیکنان آلمان شرقی در مقایسه با آلمان غربی سرسختانهتر تمرین کرده و آموزش دیدهاند اما تنها یک بار موفق شدند در مسابقات مهم جهانی بازی کنند.
ستارگانی چون کریستیانو رونالدو، لیونل مسی، نیمار و زینالدین زیدان تکنیکهای عالی و مهارتهای خود را مدیون فوتسال یا همان فوتبال پنجنفره هستند. فوتبال خیابانی نیز نقش مهمی در ایجاد خلاقیت و مهارت در بازیکنان دارد.
متاسفانه چنین فرصتهایی در کشورهای ثروتمند در حال ناپدید شدن است. گزارشها نشان میدهد که والدین این روزها تمایل چندانی ندارند که کودکانشان زمان زیادی را صرف فوتبال کنند.
استعداد جوانان نباید نادیده گرفته شود. این دومین توصیه اکونومیست به کشورهایی است که رویای پیروزی در مسابقات جهانی را در سر میپرورانند.
به عنوان مثال تیم ملی روسیه در حال حاضر یکی از پیرترین تیمهاست. این مساله در مورد تیم ملی امریکا هم صادق است. بر اساس مدل اکونومیست امریکا در حالی که میتواند یکی از قدرتمندترین کشورها باشد اما به دلیل عدم استفاده از ظرفیتهای لازم موفق نشد امسال به جام جهانی صعود کند. علاقه به فوتبال در مقایسه با سایر ورزشها در این کشور بسیار است اما تعداد کمی از استعدادهای امریکایی به دلیل سیستم آموزشی و مربیان ضعیف موفق میشوند به لیگهای قدرتمند راه پیدا کنند.
اجرای طرحهای متمرکز در کشورهای کوچک سادهتر است. ایسلند با جمعیت 300 هزار نفر، حدود 100 متخصص فوتبال دارد که 600 مربی را برای کار با باشگاههای مردمی آموزش میدهند. از سال 2000 تاکنون 154 زمینهای کوچک فوتبال ساخته شده تا هر کودکی بتواند تحت نظارت این مربیان آموزش ببیند.
علاوه بر ارسال بازیکنان به لیگهای برتر، بهرهمندی از مربیان و متخصصان خارجی یکی دیگر از روشهای استفاده از شبکه جهانی فوتبال است.
این در حالی است که افریقا استعدادهای بسیاری دارد اما به سختی میتواند چنین امکاناتی را در اختیار کودکان قرار دهد. سرمایهگذاریهایی که میتواند در این زمینه انجام شود در عوض صرف مقامات کشور میشود.
شبکه جهانی فوتبال سومین توصیه اکونومیست به کشورهاست. غرب افریقا بیش از هر کشور دیگری از شبکه جهانی فوتبال بهره برده است. اروپای مرکزی از آنجا که ثروتمندترین باشگاهها را دارد، مرکز شبکه جهانی فوتبال محسوب میشود. بازیکنان در این منطقه از بهترین مربیها بهرهمند میشوند.
در میان کشورهای اروپایی، بالکان بیشترین تعداد بازیکنان را به لیگهای قوی فرستاده است. در سال 1991، زمانی که کرواسی با چهار میلیون نفر از جمهوری یوگسلاوی اعلام استقلال کرد، هیچیک از باشگاههای این کشور در لیگ قهرمانان جایگاهی نداشت. با این حال، باشگاههای کرواسی بازیکنان زیادی را به رئال مادرید، بارسلونا، بایرینمونیخ و میلان فرستادهاند. با وجود این، کرواسی موفق شد در سال 1998 به نیمهنهایی راه پیدا کند.
علاوه بر ارسال بازیکنان به لیگهای برتر، بهرهمندی از مربیان و متخصصان خارجی یکی دیگر از روشهای استفاده از شبکه جهانی فوتبال است.
درس نهایی اکونومیست آمادهسازی لازم و به موقع است. پیش از هر چیز کشورها باید اطمینان حاصل کنند که قادرند هزینههای لازم از جمله دستمزدها را بپردازند. با سقوط ارزش روبل، فابیو کاپلو مربی سابق تیم روسیه، این تیم را بدون دریافت دستمزدش ترک کرد. بازیکنان غنا و نیجریه نیز چنین تجربیاتی داشتهاند.
گرچه پیروزی در جام جهانی نیاز به دههها برنامهریزی دارد اما یک اشتباه در حین بازی یا تصمیم ناعادلانه داور میتواند به کلی نتایج را تغییر دهد.
چنین اتفاقات تصادفی اما برای تماشاچیان مایه امید است. واقعیت این است که طرفداران در سراسر جهان با فراموش کردن خاطراتِ بد گذشته تلاش میکنند فصل باشکوه جدیدی را در تاریخ ثبت کنند.
نظرات