به گزاش تجارتنیوز ، طرحی در شورایعالی انقلاب فرهنگی تصویب شد که بر اساس آن قرار شد با افزایش سالیانه ۳ هزار داوطلب پزشکی عمومی و ۱۵۰۰ داوطلب دورههای تخصصی پزشکی، تعداد پزشک به جمعیت کشور به تعادل برسد اما پیامدهای این طرح چه خواهد بود؟ آن طور که روزنامه شهروند گزارش داده بسیاری از کارشناسان در این حوزه بر این باورند که این طرح میتواند از مهاجرت مردم از استانهای کمتربرخوردار برای درمان به مراکز بزرگ استانها یا پایتخت کم کند اما در کنار آن بسیاری از کارشناسان در این حوزه بر این ماجرا صحه میگذارند که مشکلی که امروزه ما در حوزه پزشک با آن روبهرو هستیم ماجرای کمبود پزشک نیست بلکه مشکل در عدم توزیع امکانات پزشکی و درمانی در سراسر کشور است زیرا بسیاری از پزشکان حاضر به کار در مناطق دیگر نیستند و این سبب میشود که تجمع پزشک در شهرهای بزرگ بهوجود بیاید و اینگونه بهنظر برسد که با کمبود پزشک روبهرو هستیم. این در حالی است که به گفته عضو هیأت رئیسه انجمن اورولوژی بیش از ٢٠ هزار پزشک در کشور هستند که از چرخه کار طبابت خارج شدهاند و این نشان میدهد که نهتنها کمبود پزشک نداریم بلکه تعداد زیادی پزشک در کشور وجود دارند که نتوانستهاند کار طبابت را دنبال کنند. عضو هیأت مدیره جامعه اورولوژی توضیح داد که در حال حاضر ما کمبود پزشک متخصص در کشور نداریم، بلکه نبود امکانات تشخیصیودرمانی در استانها و شهرهای کمتر توسعهیافته متخصصان را مجبور به مهاجرت به شهرهایی با امکانات و تجهیزات پزشکی بهتر میکند.» محمدهادی رادفر، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی توضیح میدهد که مشکل نباید تنها از جانب پزشک و کادر درمان دیده شود. او با تاکید بر اینکه معایبومضرات افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی، بیشتر از منافع آن است و به حوزه درمان کشور ضربه میزند، ادامه میدهد: «امکانات و تجهیزات لازم برای آموزش عملی دانشجویان پزشکی در مقطع عمومیوتخصصی، بیشتر از ظرفیت موجود، فراهم نیست و در نتیجه اگر قرار باشد تعداد بیشتری دانشجوی پزشکی تربیت شوند، با افت کیفیت آموزش پزشکی مواجه میشویم و در درازمدت منجر به کاهش کیفیت خدمات درمانی خواهد شد.» رادفر با عنوان این مطلب که در حال حاضر نیز ظرفیت پذیرش برای تربیت پزشک متخصص و فوقتخصص در برخی از رشتهها متقاضی ندارد و استقبال نمیشود، گفت: «وقتی بالاجبار تعرفهها را پایین نگه میداریم، نتیجه آن همین میشود که انگیزهای برای گرفتن تخصص ایجاد نمیشود.» دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به این موضوع اشاره میکند که تعرفهها را سالیانه ۱۰ درصد بالا میبریم، اما تورم چند برابر این تعرفه است. دریافت مالیات از پزشکان چندبرابر میشود اما تعرفهها بسیار دور از واقعیت هستند. هزینههای بستری بیماران چندبرابر میشود، اما تعرفه پزشکان بهصورت غیرواقعی تعیین میشود. در چنین شرایطی، عدهای از پزشکان مهاجرت میکنند و اقبال برای رشتههای تخصصی و فوقتخصصی کاهش مییابد و شاهد هستیم که اعمال جراحی سنگین و پرمخاطره فقط در مراکز معدودی انجام میشود. برای رفع این مشکلات، راهحل، افزایش تعداد متخصصان نیست، بلکه باید همت جدی برای تخصیص بودجه کافی جهت فراهم آوردن عادلانه تجهیزات و امکانات درمانی کافی برای همه استانها فراهم شود. یعنی در کنار تربیت و استخدام نیروهای کمکی کافی مانند بهورز، پرستار، بهیار و سایر بخشهای پزشکی مانند تکنیسین کافی آزمایشگاه، رادیولوژی، هوشبری و … کشور ما را به سمت شرایط بهتر و عادلانهتر خدمات پزشکی برای همه هممیهنان عزیز هدایت خواهد کرد.