تحلیل جدید اکونومیست از مذاکرات وین/ آیا برجام احیا میشود؟
در جهانی پر از رقابت و تنش ژئوپلیتیک، قدرتهای بزرگ دنیا در تلاشند تا با همکاری یکدیگر و از مسیر دیپلماتیک برنامه هستهای ایران را محدود کنند. بعد از هشت دور مذاکرات در وین، آیا این احتمال وجود دارد که توافقی که در سال ۲۰۱۵ و در زمان ریاستجمهوری اوباما امضا شد و سه سال بعد ترامپ آنرا ترک کرد، دوباره احیا شود؟
به گزارش تجارتنیوز ، دور بعدی مذاکرات، قرار است این هفته آغاز شود و به نظر بسیار تعیینکننده است. شرایطی که در حال حاضر وجود دارد به نحوی حساس و پیچیده است که یک منبع آگاه میگوید: «مذاکرهکنندگان هیچگاه تا این اندازه به موفقیت نزدیک و هیچگاه هم تا این اندازه به شکست نزدیک نبودهاند!»
به نقل از اکونومیست ، مقامات آمریکایی به حد قابل توجهی نسبت به چشمانداز توافق خوشبین هستند. در یک ژست مشهود همراه با حسن نیت، آمریکا هفته پیش اعلام کرد شرکتهای روسی، چینی و اروپایی میتوانند مجددا از تحریمهای امریکا معاف شده و در برخی فعالیتهای هستهای غیرنظامی در ایران مشارکت داشته باشند.
خطر ناکامی هم کاملا مشهود است. مخالفان در آمریکا صدای خود را بلندتر کردهاند. حوثیها، متحدان ایران در یمن، حملات موشکی و پهپادی خود به امارات را تشدید کردهاند. این امر به نوبه خود موجب استقرار ناو جنگی آمریکایی و جتهای جنگنده پیشرفته شده که این موضوع نه تنها برای محافظت از کشور بوده بلکه یک هشدار ضمنی به ایران است. اسرائیل هم در حال آزمایش حملات نظامی به تاسیسات هستهای ایران بوده و همکاری امنیتی آنها به کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال افزایش است.
زمان توافق رسیده است؟
برجام یا توافق هستهای، به صورت جدی برنامه هستهای ایران را محدود و در ازای برداشتن بسیاری از تحریمها بازرسیها را تقویت کرده بود. با این حال این توافق موجب اعتراض اسرائیل و حتی برخی دموکراتها بود. این توافق به ایران اجازه میداد که غنیسازی اورانیوم را بعد از ۱۵ سال مجددا در مقیاس بزرگ از سر بگیرد. این توافق ایران را مجبور نمیکرد که به برنامه موشک بالستیک و حضورش در درگیریهای منطقهای پایان دهد. رئیس جمهور ترامپ، برجام را بدترین توافق تاریخ خواند و تحت سیاست «فشار حداکثری» تحریمهای متعددی را بر ایران وضع کرد.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به این نکته اشاره میکند که ایران تنها کشوری با این درجه از اورانیوم غنیسازیشده است که سلاح هستهای ندارد. او میگوید: «چیزی که وجود دارد این است که ایران در تمامی ابعاد برنامه هستهای خود رشد کرده است.»
به ادعای اکونومیست، «زمان شکافت» ایران، زمانی که برای ایجاد مواد شکافتپذیر مورد استفاده در بمب نیاز است به کمتر از یک ماه رسیده است. این در حالی است که در زمان برجام این زمان بیشتر از یک سال بود. از این رو آمریکا اصرار دارد که مذاکرات در حال ورود به انتهای بازی است. اگر توافق به زودی منعقد نشود، دیگر ارزشی نخواهد داشت. بر اساس یکی از بندهای برجام هر چه مذاکرات طولانیتر شود، محدودیتهای برنامه ایران زودتر منقضی خواهد شد. راب مالی، مذاکرهکننده ارشد آمریکا حالا اذعان دارد که بازگشت به توافق دیگر موجب نمیشود «زمان شکافت» به عقب برگردد.
تضمین توافق چیست؟
اکونومیست مدعی است، برجام در حال از دست دادن ارزش خود برای ایرانیهاست. هرگونه لغو تحریمهای آمریکا موقتی و تنها تا زمانی اعتبار خواهد داشت که بایدن بر مسند ریاستجمهوری باشد. ترامپ ممکن است در سال ۲۰۲۵ دوباره به کاخ سفید بازگردد، حتی در غیر اینصورت هم هر رئیسجمهوری جمهوریخواه برای ترک توافق تحت فشار قرار خواهد گرفت. مذاکرهکنندگان آمریکایی تقاضای ایران برای «تضمین» اینکه تحریمهای مجددا وضع نخواهد شد را رد کردهاند. تنها قولی که آنها میتوانند بدهند، قول به پایبندی به برجام در صورت باقی ماندن ایران در برجام است.
اما چنین تضمین محدودی میتواند کافی باشد؟ خوشبینان با توجه به تغییر در مواضع آمریکا، شانس توافق را ۷۵ درصد میدانند. این امر به اقتصاد ایران در آغاز ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی کمک میکند. اما بدبینان احتمال شکست را زیاد میبینند. آنها میگویند ایران متقاعد شده که آمریکا نمیخواهد وارد جنگ شود. بنابراین ایران به دنبال گرفتن مزایای بیشتری است. همه اینها در حالی است که با توجه به مذاکره غیرمستقیم این دو کشور، خطر سوء برداشت بسیار بالاست.
آنطور که اکونومیست ادعا میکند، بایدن گفته که به ایران اجازه نخواهد داد که سلاح هستهای تولید کند اما اسرائیل به این موضوع اطمینان ندارد. اسرائیل میگوید ایران نباید «توانایی» دستیابی به کلاهک هستهای را داشته باشد. دولت بایدن با وعده توافقی «قویتر و باداومتر» از برجام، در بهترین حالت توافقی کوتاهمدت و ضعیف بدست خواهد آورد.
دولت بایدن میگوید ترامپ مقصر این وضعیت فاجعه بار است و این کشور امیدوار است که با احیای بخشی از برجام ثبات بیشتری حاصل شود و در مذاکرات بعدی شرایط را بهبود بخشد. یکی از گزینهها این است که یک کشور اروپایی (احتمالا بریتانیا) به مفاد «بازگشت فوری» برجام برای اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل استناد کند.
نقش چین و روسیه
مقامات غرب همچنین خود را برای شکست هم آماده میکنند. آنها چراغ خاموش درباره گامهای بعدی برای افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی روی ایران بحث کردهاند. این موارد، خطر محدود رخنه میان غرب و روسیه و چین را به همراه خواهد داشت.
تاکنون روسیه و چین ایران را به حصول یک توافق ترغیب کردهاند. به عنوان مثال در ماه دسامبر آنها ایران را تحت فشار قرار دادند که به همکاری محدود خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازگردد و از ارجاع موضوع به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کند. این دو کشور روابطی پیچیده با ایران دارند. به ادعای اکونومیست، روسیه تسلیحات و فناوری هستهای غیرنظامی را در اختیار ایران قرار میدهد. چین بزرگترین خریدار نفت ایران است. به نظر میرسد هر دوی این کشورها به دنبال استفاده از ایران به عنوان وزنهای در برابر نفوذ آمریکا هستند. با این حال هیچکدام ایران هستهای را نمیخواهند. همچنین به نظر نمیرسد آنها خواهان بحران جدیدی در خلیج فارس باشند که بیثباتی ژئوپلیتیکی را تشدید کند.
با این حال مساله اوکراین ممکن است محاسبات را بر هم بزند. برخی دیپلماتها امیدوارند که بحران اوکراین در واقع به توافق ختم شود، چرا که قدرتهای بزرگ به دنبال محدود کردن قدرت رقبای خود هستند. برخی دیگر میترسند که مواضع قدرتها از حال حاضر سختتر شود. روسیه و چین هفته گذشته در بیانیهای مشترک، آمریکا و متحدانش را به ایجاد تضاد و رویارویی در سراسر جهان محکوم کردند. حالا ایران میتواند به عنصر دیگری از رقابت تبدیل شود. اگر چنین باشد، یک بحران جدید در خاورمیانه به بحران اروپا و آسیا افزوده خواهد شد.
نظرات