گفتگوی تجارتنیوز با مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا:
چرا مذاکرات هستهای به نتیجه نمیرسد؟/ ایران از آمریکا چه میخواهد؟
مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا میگوید ایران در مذاکرات دوحه مواردی را وارد گفتگوها کرده که در برجام قبلی اصلا وجود نداشت و این مسائل جدید «به هیچ عنوان» پذیرفته نمیشود. به گفته مهرداد عمادی، این موارد این سیگنال منفی را به اروپای سه داده که یا ایران در حال خرید زمان است و یا اینکه خواستههای مسکو را وارد مذاکرات کرده است.
به گزارش تجارتنیوز ، مهرداد عمادی تاکید کرد هنوز تمایل برای ادامه مذاکرات هستهای وجود دارد اما امید و خوشبینی که نسبت به پایان مذاکرات برجام وجود داشت، بسیار کمنور و کمتوان شده است. مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید.
بعد از سه ماه توقف مذاکرات هستهای، مساله مذاکره در دوحه مطرح شد، مذاکرات دو روزه انجام و بعد از آن روند مذاکرات دوباره متوقف شد. اصلا چه شد که مذاکرات دوحه مطرح شد؟
سه عامل سبب شد که مساله مذاکرات دوحه مطرح و کشورها با انرژی و امیدواری زیادی وارد این دور از مذاکرات شوند. اولین عامل فشار اقتصادی بالایی است که به کشورهای جهان وارد شده است. سازمان همکاریهای توسعه اقتصادی سازمان ملل، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی در این مدت گزارشهایی ارائه دادهاند که بر اساس همه آنها افق اقتصادی جهان بسیار منفی است. به گونهای که پیشبینی شده ظرف سه سال آینده رشد اقتصادی چین ۴٫۵ درصد کاهش پیدا کند.
با این چشمانداز، این مساله مطرح شد که اگر ما بتوانیم فشارهای تورمی در بازار انرژی را کم و عرضه انرژی در اروپا را بیشتر کنیم، فشار اقتصادی جهان کمتر میشود. از طرف دیگر اروپاییها هم به کرات تاکید کرده بودند که آمریکا تحریمهای انرژی ایران و ونزوئلا را بردارد.
دومین نکته این بود که کشورهای اروپایی و غرب به این نتیجه رسیده بودند که ایران عملا در مرحله آخر اتمی شدن است و اگر چنین شود مسابقه اتمی شدن در منطقه آغاز میشود و نمیتوان پایانی برای این مسابقه تسلیحاتی متصور بود.
سومین نکته هم این بود که حاکمیت در ایران یک دست شده و مانند دورههای قبل، دو جناح مختلف در ایران بر سر کار نیستند، پس شاید بتوان به توافقی با دولت رسید که کسی در تهران با آن مخالفت نکند. این سه عامل باعث شد که انرژی زیادی برای انجام این مذاکرات شکل بگیرد و این امیدواری ایجاد شود که خیلی به این توافق نزدیک هستیم.
در مذاکرات دوحه چه گذشت؟
اما خروجی مذاکرات دوحه اصلا امیدوارکننده نبود.
بله، چون این امیدواری زمانی میتوانست پایدار باشد که در چارچوب گفتگوی اصلی برجام میماندیم و مسائل و مباحث جدیدی مطرح نمیشد. متاسفانه از نظر تاریخی، این یکی از نقاط ضعف طرف ایرانی است که هیچ وقت به سناریوی اصلی وفادار نیست و مدام در حال تغییر مواضع و شرایط است و این باعث افزایش بیاعتمادی میشود.
منظور این است که طرف ایرانی در مذاکرات دوحه انتظارات و خواستههای جدیدی را مطرح کرد؟
بله دقیقا. ایران در مذاکرات دوحه انتظارات و درخواستهای جدیدی را مطرح کرد.
دلیل این مساله چه بود؟ چون طرف ایرانی بارها تاکید کرده که خواستار بازگشت به توافق ۲۰۱۵ است؛ نه یک قدم کمتر و نه یک قدم بیشتر!
ایران خواستههای جدیدی را در مذاکرات دوحه مطرح کرد اما اگر باب گفتگو درباره این موارد باز شود، آن زمان شما باب گفتگو درباره خواستههای سعودی، امارات، اسرائیل و کویت را هم باز کردهاید. در این رویکرد طرفین وارد گفتگویی میشوند که هیچ پایانی ندارد.
در گفتگوها این مساله عنوان میشود اما به نظر میرسد در ایران دو نگاه به پرونده هستهای وجود دارد. یکی اینکه نسخه ۲۰۱۵ برجام فعال و اجرا شود و هر دو طرف متعهد شوند که به برجام اصلی تعهد دارند و بیش از آن خواستهای نداشته باشند.
نگاه دوم این است که تمام مسائلی که بین طرفهای حاضر در گفتگو وجود دارد- به ویژه ایران و آمریکا- روی میز بیاید و تمام این مشکلات در چارچوب گفتگوهای برجام بازبینی و حل و فصل شود. حداقل از نگاه اروپای ۳ این رویکرد درستی نیست. چون این رویکرد دو هزینه ایجاد میکند؛ اولا مواردی را وارد این گفتگو میکند که بحث درباره آنها در برجام اصلی هم کنار گذاشته شد چون وجود آنها گفتگوها را پیچیده میکند و نمیتوان به توافق رسید.
هزینه دوم این است که اگر باب گفتگو درباره این موارد باز شود و قرار باشد تمام مسائل میان دو طرف حل شود، آن زمان شما باب گفتگو درباره خواستههای سعودی، امارات، اسرائیل و کویت را هم باز کردهاید. در این رویکرد طرفین وارد گفتگویی میشوند که هیچ پایانی ندارد.
متاسفانه تهران متوجه نشد -یا به اندازه کافی به این مساله توجه نکرد- که اگر باب گفتگو درباره همه چیز باز شود، بیش از اینکه ایران بتواند در این مذاکرات امتیاز بگیرد باید به کشورهای دیگر امتیاز بدهد.
اگر برجام ۲۰۱۵ را یک وزنه ۵۰۰ هزار تُنی بدانیم که باید آن را حرکت میدادیم، در رویکرد دوم یک وزنه ۵ میلیون تُنی داریم که حرکت دادن و شتاب بخشیدن به آن بسیار دشوار شده است.
خواستههای جدید ایران از مذاکرات هستهای
شما از دو نگاه صحبت کردید؛ بازگشت به برجام ۲۰۱۵ و بحث بر سر مفاد همان قرارداد و دومی پیش کشیدن همه مشکلات میان طرفین. نگاه کلی تصمیمگیرندگان اصلی در ایران کدام است؟
من جواب این سوال را با توجه به صحبت با افرادی که در برلین با آنها در تماسم میدهم. علیرغم اینکه تهران اعلام کرده خواستار بازگشت به برجام است و نه یک کلمه کمتر را میپذیرد و نه یک کلمه بیشتر را، اما در عمل مواردی را وارد این گفتگوها کرده که در برجام قبلی اصلا وجود نداشت. مسائل جدیدی که اکنون «به هیچ عنوان» پذیرفته نمیشود.
این موارد جدید مطرح شده، علاوه بر اینکه توافق را غیرممکن میکند، سیگنال منفی به اروپای سه میدهد. اروپای سه میگوید ایران با طرح این مسائل جدید دارد دو کار را انجام میدهد؛ اول اینکه با طولانی کردن روند مذاکرات، در حال خریدن زمان است و دوم اینکه ایران بهصورت مستقیم خواستهایی را مطرح میکند که هیچ ربطی با برجام ندارد و بیشتر خواستههای مسکو است.
این خواستههای جدید از دور قبلی مذاکرات وین مطرح شده بود یا فقط در دوحه پیش کشیده شد؟
در مذاکرات وین اشاره شد که خوب است به این موارد رسیدگی و بر سر این موارد هم توافق کنیم. اما در مذاکرات دوحه رسما این موارد مطرح شد. نماینده آمریکا در دوحه حاضر بود و هر روز گزارش روند مذاکرات را میداد. او اعلام کرد «چارچوب گفتگو تغییر کرده و این چیزی نیست که با نیت آن به دوحه آمده باشیم.»
وقتی این موضوع به کشورهای حاضر در مذاکره منتقل شد واکنش بسیار سنگینی به خواستههای جدید ایران نشان دادند و این مساله فشار ثانویهای برای رد کردن تمام مواضع ایران ایجاد کرد.
علیرغم اینکه تهران اعلام کرده خواستار بازگشت به برجام است و نه یک کلمه کمتر را میپذیرد و نه یک کلمه بیشتر را، اما در عمل مواردی را وارد این گفتگوها کرده که در برجام قبلی اصلا وجود نداشت. مسائل جدیدی که اکنون «به هیچ عنوان» پذیرفته نمیشود.
شما سه دلیل برای آغاز مذاکرات دوحه مطرح کردید. یک مورد آن، سبب میشود ایران از موضع قدرت وارد مذاکره شود (نیاز به انرژی ایران). شاید ایران گمان میکند من از موضع قدرت وارد میشوم و با توجه به نیازی که هست، میتوانم امتیاز بگیرم. چقدر فشاری که به اروپا و چین وارد شده ممکن است آمریکا را مجبور به دادن امتیاز کند؟
بله به خاطر کمبود عرضه انرژی و فشارهای تورمی در بازار انرژی، موضع ایران موضع قویتری است، اما ایران جای پای خیلی خیلی کوچکی در بازار انرژی دارد و سهم ایران از تامین نیازهای انرژی اروپا و جهان بسیار کم است. حضور ایران در بازار انرژی برای چین و هند مهم است. چون الان این دو کشور فقط مشتری نفت ایران هستند. هند هم خرید خود را کاهش داده و چین هم نفت ایران را با تخفیف بالا میخرد.
درست است که شرایط بازار به نفع ایران است اما چون در عمل خودخواسته پای خود را از بازارهای اصلی انرژی بیرون کشیده، سهم و نقش چندانی در بازار انرژی ندارد. اتفاقا این یکی از فرصتهایی بود که ایران در یک سال اخیر داشت و نتوانست از آن استفاده کند و این فرصت را به کشورهای دیگر از جمله عراق داد. عراق اکنون سه قرارداد فراکلان در حوزه انرژی امضا کرده و در یک دهه آینده عراق نقش مهمی در بازار انرژی جهان دارد.
نقش روسیه در مذاکرات برجامی ایران
گفتید بخشی از خواستههای جدید ایران در دوحه خواستههای مسکو است. نقش روسیه در این مذاکرات چیست؟
پس از نشست دوحه دو گزارش منتشر شد که در آن اعلام شده بود ایران بیش از آنکه روی مواضع و خواستههای خود حساسیت نشان دهد نگران تحریمها و موانعی است که برای روسیه وضع شده. این نگاه باعث شد که ایران از موضع قدرت پایین بیاید. به خصوص اکنون که فضای جهانی علیه روسیه بسیار منفی است. این سبب شد که موضع ایران کمی ضعیف شود.
دو مشکل را درباره پرونده هستهای مطرح کردید. یکی اینکه ایران میخواهد همه مشکلات خود با آمریکا را در چارچوب برجام حل کند. نکته دوم ممانعت روسیه برای رسیدن به این توافق است. وزن هر دو یکی است یا نه؟
من تصور میکنم که ایران اینها را جدای از هم نمیبیند. ایران مدتی است که میخواهد جهان را مدیریت کند و این پرچمی که ایران دست گرفته خیلی سنگین است. دوم اینکه اگر ایران چالشها و تنشهای روسیه با غرب را به مذاکرات برجام گره بزند، مذاکرات را بسیار سخت و دشوار میکند و امکان رسیدن به نتیجه را بسیار دشوار میکند. تا زمانی که مسائل مسکو و ایران جدا نشود، نمیتوان این مذاکرات را پیش برد. این اشتباه تاریخی ایران بود که در مذاکرات دوحه مساله برجام و تحریمهای روسیه را به هم گره زد. ارزیابی شخصی من این است که عملکرد ایران در دوحه بسیار غیرکارشناسی بود.
پس از نشست دوحه دو گزارش منتشر شد که در آن اعلام شده بود ایران بیش از آنکه روی مواضع و خواستههای خود حساسیت نشان دهد نگران تحریمها و موانعی است که برای روسیه وضع شده. این نگاه باعث شد که ایران از موضع قدرت پایین بیاید. به خصوص اکنون که فضای جهانی علیه روسیه بسیار منفی است.
از زمان پایان مذاکرات دوحه، مساله جدیدی درباره از سرگیری مذاکرات مطرح نشده است. به زودی میتوانیم منتظرآغاز مذاکرات باشیم یا پرونده مذاکرات برجام بسته شده است؟
نگاه من این نیست که پرونده مذاکرات بسته شده است. یا حداقل من هنوز این امید را دارم که مذاکرات پیش برود. بعید است که اروپای سه به برجام پشت کند. هنوز تمایلی برای مذاکرات وجود دارد. حتی اگر تنها ۱۰ درصد امیدوار باشیم که برجام به نتیجه میرسد باید مذاکره را ادامه دهیم.
اما مساله این است که امید و خوشبینی که نسبت به پایان مذاکرات وجود داشت، بسیار کمنور و کمتوان شده است. به همین دلیل نرمشی که ممکن بود اروپا در برابر برخی از امتیازات ایران از خود نشان بدهد، از بین رفته است. این، رسیدن به توافق را دشوار میکند.
نظرات