خبر فوری:

فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۴۴۱۲۳

آرش نصر اصفهانی، جامعه‌شناس، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

نشر باورهای ضدمهاجر در فضای مجازی یکی از عوامل مهاجرستیزی است

نشر باورهای ضدمهاجر در فضای مجازی یکی از عوامل مهاجرستیزی است

یک جامعه‌شناس معتقد است: گسترش شبکه‌های اجتماعی به نشر باورهای ضدمهاجر، اطلاعات نادرست درباره‌ آنها و اخبار جعلی و در نتیجه شکل‌گیری هراس عمومی در جامعه در مقیاسی بزرگ‌تر از گذشته منجر شده است.

به گزارش تجارت نیوز،

چندی پیش فیلمی در فضای مجازی دست به دست می‌شد که نشان می‌داد یک خانواده افغانستانی در پارک هدف حمله چند جوان ایرانی قرار گرفته‌اند. این جوانان با حالت پرخاشجویانه از آنها می‌خواستند تا از فضای پارک بیرون بروند. درگیری و مشاجره با پادرمیانی چند نفر دیگر به پایان رسید.

اگر بخواهیم سابقه چنین رفتارهایی را در مواجهه با مهاجران افغان در ایران بررسی کنیم، سال‌های بعد از جنگ تحمیلی نیز مدتی این رفتارها بر جامعه ایرانی حاکم شده بود. با این حساب، این دومین باری است که مهاجران افغان در ایران دچار مشکل می‌شوند و رفتارهایی از این دست از سوی برخی شهروندان ایرانی مشاهده می‌کنند. رفتارهایی که شاید بیش از آنکه به مسائل قومی و نژادی مربوط باشد بیشتر به پروپاگاندای راه‌افتاده از سوی برخی رسانه‌های داخلی و خارجی ربط پیدا می‌کند.

مساله اینجاست که ما سال‌های زیادی پذیرای مهاجران افغان بوده‌ایم. برخی بر این باورند که مشکلات اقتصادی و معیشتی شاید یکی از دلایلی باشد که باعث بروز چنین رفتارهایی با این مهاجران می‌شود اما برخی از کارشناسان حوزه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی چنین مساله‌ای را رد می‌کنند.

در همین زمینه با آرش نصر اصفهانی، جامعه‌شناس، به گفت‌وگو نشستیم تا یک بار دیگر زوایای پنهان این برخوردهای همراه با خشم برخی از افراد جامعه با مهاجران افغان را ارزیابی کنیم. او پایان‌نامه دکتری خود را نیز در مورد مسائل و مشکلات مهاجران افغان در ایران نوشته است. آنچه در ادامه می‌خوانید متن کامل گفت‌وگوی تجارت‌نیوز با این استاد جامعه‌شناسی است.

***

افزایش جمعیت پناهندگان و وضعیت نامناسب اقتصادی عامل فضاسازی علیه مهاجرین است

*مهاجرت مردم از افغانستان به ایران پدیده‌ جدیدی نیست اما به نظر می‌رسد در یکی دو سال اخیر نگرش منفی نسبت به حضور افغانستانی‌ها در ایران بیشتر شده است. دلیل شدت گرفتن موج علیه افغانستانی‌ها، برخوردهای خشم‌آلود و اصرار بر راندن‌شان از ایران چیست؟

اگر به تاریخ ۴۵ سال گذشته نگاه کنیم، دست‌کم در دو مقطع چنین فضایی علیه مهاجران حاکم شده است. یکی در میانه دهه ۷۰ و دیگری هم طی دو سال اخیر. وجه مشترک هر دو برهه‌ تاریخی افزایش جمعیت پناهندگان در ایران و وضعیت نامناسب اقتصادی در جامعه است. به‌ عبارت‌ دیگر همزمان شدن این دو عامل زمینه‌ای ایجاد می‌کند که در باور عمومی حضور پرتعداد پناهندگان و مشکلات اقتصادی با هم مرتبط دانسته می‌شود.

گسترش شبکه‌های اجتماعی به نشر باورهای ضدمهاجر در مقیاسی بزرگ‌تر از گذشته منجر شده است

البته فضای امروز از دو نظر با گذشته متفاوت است. از یک‌ طرف گسترش شبکه‌های اجتماعی به نشر باورهای ضدمهاجر، اطلاعات نادرست درباره‌ آنها و اخبار جعلی و در نتیجه شکل‌گیری هراس عمومی در جامعه در مقیاسی بزرگ‌تر از گذشته منجر شده است.

از طرف دیگر بخشی از مخالفان حکومت در داخل و خارج نیز حضور پناهندگان افغانستانی در ایران را به ناکارآمدی و بعضاً توطئه‌ حکومت نسبت می‌دهند و درنتیجه مساله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مهاجران وارد یک نزاع سیاسی در داخل نیز شده است.

البته موضوع مهاجران در همه‌ کشورهای مهاجرپذیر یک مساله‌ سیاسی است که مشخصاً در انتخابات‌ به عامل تعیین‌کننده در تمایز برنامه‌ احزاب بدل می‌شود اما در ایران دوگانه‌ غلطی میان حکومت و مخالفان شکل گرفته که عمدتاً از سر ناآگاهی از نوع رویکرد دولت ایران به مهاجران و نادیده گرفتن بیش از چهار دهه تبعیض و دیگری‌سازی در سیاست‌ها و قوانین و رویه‌های دولتی است.

نتیجه این شده که امروز حتی روشنفکران و تحصیل‌کردگان ایرانی هم یا تحت تاثیر اطلاعات غلط و تئوری‌های توطئه تمایلات ضدمهاجر در آنها شکل گرفته یا از ترس نسبت داده شدن به حکومت یا از ترس قلدری ضدمهاجران در شبکه‌های اجتماعی سکوت کرده‌اند.

سناریوی محتمل‌تر در ایران وجه‌المصالحه شدن مهاجران برای کاهش نارضایتی عمومی و ترمیم رابطه مردم و حکومت است

در چنین فضایی عملاً نوعی یک‌صدایی میان دولت و بخش‌های زیادی از جامعه علیه افغانستانی‌ها شکل گرفته و بستر سیاست‌های طرد و اخراج را فراهم کرده است. خشم و نارضایتی شهروندان از سیاستمداران به سبب مشکلات اقتصادی همیشه بستری مناسب برای نیروهای سیاسی ضدمهاجر است که می‌کوشند با جهت دادن این خشم به سمت مهاجران شکلی از بسیج سیاسی گسترده در بخش‌های ناراضی جمعیت ایجاد کنند. در ایران به نظر من سناریوی محتمل‌تر وجه‌المصالحه شدن مهاجران برای کاهش نارضایتی عمومی و ترمیم رابطه مردم و حکومت است.

تزریق نگاه مهاجرستیزی از بالا به جامعه است

*عده‌ای ریشه‌ وضعیت امروز افغانستانی‌ها و تبعیض‌هایی را که علیه آنان وجود دارد در نوع نگاه جامعه ایرانی به مهاجران افغانستانی می‌دانند و برخی آن را به سیاست‌های دولت نسبت می‌دهند. به نظر شما تفاوت‌ها و شباهت‌های برخورد مردم و حکومت با مهاجران و پناهندگان افغانستانی چیست؟

حضور پناهندگان از همان سال‌های ابتدایی برخی نارضایتی‌های اجتماعی خصوصاً در استان‌های مرزی به همراه داشت. در مناطقی که جمعیت پناهندگان زیاد بود بخشی از جامعه‌ محلی حضور افغانستانی‌ها را عامل مشکلات اقتصادی مانند بیکاری یا بالا رفتن هزینه‌ مسکن خود می‌دانست.

در طول این سال‌ها دولت‌ها عموماً کوشیده‌اند از طرق مختلف پناهندگان را عامل فشار به منابع محلی و مشکلات اقتصادی کشور معرفی کنند. با مرور ساده‌ سخنان مسئولان مختلف دولتی در طول ماه‌های اخیر می‌توان دریافت که تا چه حد چنین نگاهی از بالا به جامعه در حال تزریق شدن است.

با این رویکرد در واقع دولت مسئولیت مشکلات را گردن مهاجران می‌اندازد و خود به‌ جای نشستن در مقام متهم وضعیت نابسامان اقتصادی، در مقام دادستانی که صدای مردم است نشسته و خواستار شدیدترین سیاست‌ها و قوانین ضدمهاجران می‌شود. آنچه بیش از هر چیز در این شکل از اظهارنظر رسمی آزاردهنده است نبود صداقت درباره اثر حضور مهاجران در ایران است.

آنها بهتر از هر گروه دیگری از نقش کارگر ارزان‌قیمت افغانستانی مطلع‌اند و همواره در برابر استثمار هرچه بیشتر این نیروی کار با کارفرمایان ایران همراه بوده‌اند. فهمیدن این ویژگی به‌ظاهر متناقض یعنی حمله به یک گروه و آن را عامل مشکلات دانستن و در عین‌ حال بیشترین بهره را از این گروه بردن کلید فهم وضعیت افغانستانی‌ها در ایران است.

این موضوع نه‌فقط در مورد دولت بلکه در مورد بخش زیادی از جامعه نیز صادق است. بخش زیادی از جامعه‌ ایران افغانستانی را به‌مثابه کارگر سربه‌زیر می‌پذیرد اما هیچ‌گاه حاضر نیست او را در مقام یک شهروند برابر بپذیرد. همزمان از نیروی کار این جمعیت در اشکال مختلف استفاده می‌کند و در عین‌ حال همواره نسبت به تهدیدهای این جمعیت برای اقتصاد، هویت و امنیت خود ابراز نگرانی می‌کند. کلید فهم این تناقض ظاهری در این واقعیت نهفته است که استثمار بیشتر در گرو تضعیف و بی‌ثبات کردن دائمی نیروی استثمار شده است.

کلمه «مهاجر» و «پناهنده» چه بار معنایی دارد

*در اشاره به افغانستانی‌های ساکن ایران کلمه‌ مهاجر را بیشتر می‌شنویم تا پناهنده. کدام کلمه دقیق‌تر است وقتی درباره‌ این مساله صحبت می‌کنیم؟ تاثیر استفاده از کلمات به چه صورت است (هم نزد مردم و هم نزد حکومت)؟

تعاریف پناهنده و مهاجر موضوع پرمناقشه‌ای است. به‌ طور ساده بر اساس تعاریف کنوانسیون‌های بین‌المللی پناهنده کسی است که به سبب سرکوب سیاسی در کشور خود امنیت جانی ندارد و درخواست پناهندگی او در کشور میزبان پذیرفته شده است.

در مقابل مهاجر عموماً به کسانی گفته می‌شود که برای زندگی بهتر به کشور دیگری نقل‌ مکان می‌کنند و در نتیجه انگیزه اقتصادی در اینجا اهمیت بیشتری دارد. بسیاری از دولت‌ها امروز از این دو مسیر اقامت کشور خود را به متقاضیان اعطا می‌کنند. در مسیر درخواست پناهندگی فرد باید بتواند ثابت کند در کشور خود در خطر است. معمولاً کشورها اعطای پناهندگی را به شکل محدود انجام می‌دهند و نوعی تعهد اخلاقی آن کشور به‌ حساب می‌آید.

از طرف دیگر سیاست‌ها و قوانین مهاجرت بر اساس نیاز کشور و توانایی‌هایی فرد متقاضی تنظیم می‌شود و مساله‌ اصلی منافع کشور میزبان خصوصاً منافع اقتصادی است. اینکه افغانستانی‌ها در ایران صرفاً مهاجران اقتصادی‌اند یا شرایط دریافت پناهندگی دارند موضوع بسیار پیچیده‌ای است و تعیین آن تنها در صورتی ممکن است که وضعیت هر فرد به‌ طور مجزا بررسی شود.

در ایران با اینکه قوانین مرتبط با پناهندگی وجود دارد اما دولت در مواجهه با موج گسترده‌ آوارگان افغانستانی از انتهای دهه‌ ۵۰ آنها را به شکل جمعی و دوفاکتو پذیرفت. در طول سالیان بعد مدام به این جمعیت اضافه شد اما هیچ‌گاه دولت به بررسی درخواست فردی پناهندگی نداد.

بر اساس قوانین بین‌المللی و داخلی دولت نمی‌تواند فرد پناهنده را به کشور خود بازگرداند. ایران از ابتدا تمایل نداشت چنین تعهدی درباره افغانستانی‌ها داشته باشد و در نتیجه موقعیت حقوقی آنها را در ابهام نگه داشت. سازمان‌های بین‌المللی مانند آژانس پناهندگان، افغانستانی‌ها را در گروه «افراد در موقعیت شبیه پناهندگی» قرار می‌دهند. یعنی کسانی که دولت میزبان آنها رسماً به‌ عنوان پناهنده نپذیرفته اما شرایط بازگشت به کشورشان برای‌شان مساعد نیست و از طرفی نیازمند کمک‌های بشردوستانه هستند.

تعریفی جامع‌تر از پناهندگی داشته باشیم

به نظرم ما در ایران نباید خودمان را محدود به تعاریف متداول در کشورهای غربی در مورد تمایز پناهندگی و مهاجرت کنیم. شرایط ما با توجه به تاریخ ۴۵ سال گذشته و موقعیت خاص‌مان مستلزم نگاه واقع‌بینانه است. با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی افغانستان که نزدیک به یک‌سوم جمعیت آن در معرض گرسنگی قرار دارند، نادیده گرفتن بعد اخلاقی و انسانی موضوع تبعات بسیار زیادی برای این کشور دارد. ما نیاز داریم در مواجهه با افغانستانی و بر اساس ظرفیت‌های موجود خودمان تعریفی جامع‌تر از پناهندگی داشته باشیم و موضوع را صرفاً از دریچه منافع اقتصادی نگاه نکنیم.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.