تحلیل انتقادی «اشتغال از طریق توریسم»
حسن روحانی در مناظره قبلی گفته است که «اگر ۱۰ میلیون توریست وارد کشور شوند از طریق آن میتوان ۴ میلیون شغل جدید ایجاد کرد.» تلاش میکنیم برخی جنبههای این گزاره را تحلیل انتقادی کنیم. پیش از ورود به بحث باید روشن کنیم که سرمایه مورد نیاز برای خلق شغل در بخش خدمات (از جمله گردشگری) از صنعت (خصوصا صنایعی مثل بالادست نفت و گاز) کمتر است و هم سطح متوسط مهارت لازم برای نیروی انسانی در آن نسبتا پایین است. در نتیجه، برای ایجاد اشتغال سریع و نسبتا کمهزینه گردشگری گزینه مناسبی است.
در غیاب آمار دقیق، برای تحلیل ماجرا مجبوریم که برخی فروض کلیدی را اعمال کنیم. هدف ما از این مطلب هم لزوما رسیدن به یک عدد نهایی نیست و بیشتر میخواهیم چارچوبی ارائه کنیم که بتوان با بازی و تغییر فروض و پارامترها بازه محتمل برای نتیجه را دید. فروض کلیدی ما از این قبیل است:
- هر توریست به طور متوسط حدود ده روز اقامت میکند.
- هر روز ۱۰۰ دلار هزینه اقامت و خورد و خوراک و رفت و آمد و امثال آن میکند (که این از زنجیره نیاز به ترکیب جدی کار و سرمایه دارد.)
- هر توریست حدود ۳۰۰ دلار هم صنایع دستی و سوغاتی ایرانی میخرد (که این بخش نیاز به سرمایه زیادی ندارد و بیشتر کار محور است)
با این حساب «اگر» ده میلیون توریست در سال وارد کشور شود سالیانه حدود ۱۳ میلیارد درآمد تولید میشود که به اعداد ناشی از تجارب کشورهای دیگر هم نزدیک است. حال نیاز به یک فرض کلیدی دیگر داریم و آن هم سهم کار و سرمایه در تابع تولید بخش گردشگری است. متاسفانه اطلاعات دقیق ملی و جهانی در این زمینه کم است؛ ولی بر اساس تخمینهای محدود موجود، فرض کنیم سهم سرمایه (امکانات اقامتی و خودرو و هواپیما و امثال آن) در صنعت توریسم ۴۰ و سهم نیروی کار ۶۰ درصد باشد. با این حساب حدود هشت میلیارد دلار از درآمد گردشگری سهم نیروی کار میشود.
بخش مهمی از شاغلین بخش توریسم در شغلهای نسبتا ساده تا نیمه ماهر (مثل راننده، پرسنل پشتیبانی هتل و غذاخوریها، صنایع دستی و الخ) خواهند بود و شغلهای با مهارت بیشتر (مثل مدیریت هتل و تور) سهم کوچکتری خواهد داشت. فرض کنیم دستمزد متوسط شاغلین این بخش ۶۰۰ دلار در ماه باشد. در این صورت از محل درآمد ناشی از ۱۰ میلیون گردشگر برای حدود یک میلیون نفر شغل مستقیم ایجاد خواهد شد.
تخمین ما احتمالا رو به پایین است چون مشاغل غیرمستقیم (مثل نیروی کار درگیر در ساختن هتلهای جدید) و نیز اشتغال ناشی از درآمد و مصرف آن یک میلیون نیروی کار جدید در صنعت گردشگری را حساب نکردیم. در مورد فرضها هم میشود اما و اگر کرد. مثلا پرسید آیا واقعا ترکیب فعلی گردشگران ورودی به کشور (مثلا جوانان کولهپشتی به پشت) روزانه صد دلار هزینه میکند؟ یا از آن طرف آیا خرید ۳۰۰ دلار سوغاتی (مثلا توسط گردشگران مذهبی و ثروتمند کشورهای جنوب خلیج فارس) دست پایین نیست؟
برای بررسی پایداری تخمینها میشود یک بار هم از بالا به پایین نگاه کرد و سهم شاغلین مستقیم و غیرمستقیم ناشی از بخش گردشگری (از کل اشتغال) را در کشورهای مختلف دید. متوسط جهانی این عدد حدود ۱۰ درصد است و در بیشتر کشورهایی با شرایط یا اهداف مشابه ایران بین ۸ - ۱۵ درصد است. با فرض حدود ۲۲ میلیون شاغل در ایران احتمالا سهم بخش گردشگری در حالت خوب و فعال حدود ۲ تا ۲.۵ میلیون نفر خواهد بود که از وعده رییس جمهور کمتر است.
زیرساختهای گردشگری در برخی بخشها مثل ظرفیت هتلها و ناوگان هوایی محدود است و در نتیجه خلق شغل نیازمند ترکیب کار و سرمایهگذاری «جدید» است که بخشی از آن را میتوان از محل سرمایه خارجی جذب کرد. در بخشهای دیگری مثل حمل و نقل زمینی، صنایع دستی، و غذا ظرفیت خالی زیاد است و نیاز به سرمایه جدید خیلی کمتر است.
نظرات