غائله استخدام نمایندگان ادوار در صنعت نفت
روز شنبه هفته جاری که سومین روز جلسه بررسی صلاحیت وزاری پیشنهادی در مجلس شورای اسلامی بود، یکی از مخالفان بیژن زنگنه اعلام کرد وزیر پیشنهادی نفت برخی از نمایندگان ادوار را استخدام کرده است.
این صحبتها که با تذکر هیات رئیسه مجلس همراه بود باعث شد تا برخی اتهامات ازجمله لابی برای رای آوری علیه وزیر نفت دولت دوازدهم مطرح شود که البته بیژن زنگنه در همان جلسه پاسخ داد: اگر ذرهای عقل سیاسی داشته باشم میدانم که نمایندگان ادوار نهتنها تاثیر مثبتی بر رای اعتماد من ندارند بلکه ممکن است به دلیل رقابت بین افراد، اثر سوء نیز داشته باشد.
بنابراین وزیر نفت اصل ماجرا را تایید کرد و رسانههای مخالف دولت هم به همین بهانه حملات سختی متوجه وی کردند. تعداد رای اعتماد اما ثابت کرد که نمایندگان از این توضیح قانع شدهاند و برای یک دوره 4 ساله به صدارت بیژن زنگنه بر وزارت نفت رای اعتماد دادند.
نکتهای اما دراینبین مغفول مانده که بهتر است کمی بر آن تامل کرد و نتیجه گرفت که اصل آن ماجرا در ذات خود کار درستی بوده است یا خیر.
بدون شک بیژن زنگنه در طول چندین دوره وزارت و بهعنوان شیخالوزرای ایران خدمات ارزندهای در صنعت نفت و نیرو انجام داده و رد پای او در فرآیند توسعه ایران باقی خواهد ماند.
اما مشی اصلاحطلبی ما را وادار میکند کوچکترین خطاها را نیز گوشزد کنیم. بیژن زنگنه یک اصلاحطلب ریشهدار، یک تکنوکرات توانمند و یک ژنرال ایده پرداز است. ولی توجیهی که او برای استخدام نمایندگان ادوار آورد از چنینی شخصیتی بعید است.
اگر زنگنه میگفت که این افراد توانمند هستند، کسی به آن خرده نمیگرفت یا اگر وزارت نفت از یک محلی یک مقرری بدون سپردن مسئولیت به برخی از آنها میداد باز قابلقبولتر بود.
اما اینکه چون رئیس مجلس توصیه کرده که این افراد برای جبران معیشت وارد صنعت شوند، عذر بدتر از گناه است. وزیر نفت در مجلس گفت اگر نمایندهای که دیگر در مجلس نیست مشکل معیشتی داشته باشد مفسدهزا است که آنها از او بعید بود.
اولا که نهتنها برای نمایندگان ادوار بلکه حتی برای یک شهروند عادی همچون ما هم، مشکل معیشتی بهانهای برای گرایش به فساد محسوب نمیشود.
دوما آیا برای کمک به معیشت بعضی افراد، باید آنها را وارد شرکتهای نفتی کند؟ به فرض که برخی مشکلدارند و با این تدبیر آقایان لاریجانی و زنگنه مشکلشان حل شد، آنوقت برای میلیونها فردی که زیرخط فقر زندگی میکنند باید چکار کرد!؟
مرور تاریخ به تاثیر چنین تصمیمهایی کمک شایانی میکند مثلا در تاریخ انگلستان میخوانیم یکی از دلایل توسعهنیافتگی این بود که انتصابها بر اساس شایستگی نبود بلکه بر اساس ملاحظات سیاسی صورت میگرفت که با انقلاب باشکوه سال 1688 این رویه برچیده شد و انگلستان سردمدار انقلاب صنعتی در جهان شد.
بزرگان علوم سیاسی و اقتصادی تاکید دارند همین تفاوت نهادی کوچک سرنوشتهای متمایز را در طول تاریخ رقمزدهاند. همین جزئیات است که کره جنوبی و کره شمالی در فاصله چند مایلی هم، 180 درجه باهم فرق دارند.
جغرافیا و تاریخ و فرهنگ و … بهانه است، تصمیمهای بنیادی دولتمردان است که پایهگذار یکراه جدید خواهد شد.
باید باور کرد قرارداد با توتال و افزایش میلیون بشکهای تولید نفت اگرچه مهم و برای امروز ما حیاتی است اما کوتاهمدت است و بلندمدت یک ملت را همین انتصابها ترسیم میکند.
حتی اگر امسال یا در این دوره هم، سرمایه خارجی نمیآمد بالاخره یک روز عقلانیت سیاسی در این کشور مجاب میشد که این اتفاق را رقم بزند اما اگر مدیران شایسته نباشند چندین دهه باقی میمانند و افرادی همچون خود برای دهههای بعدی تربیت خواهند کرد.
یادمان نرود که ملاحظه سیاسی یا مصلحت سنجی که وزیر نفت به آن استناد کرده ناظر به حال و حفظ وضع موجود است و اساسا با مرام اصلاحطلبی در تضاد است.
اصلاحطلبی نگاه به آینده دارد و سعی میکند تا جامعه و حاکمیت را برای تغییر رویههای فعلی و قبول رنجهای ناشی از آن قانع کند تا آیندهای بهتر در انتظار باشد.
این موضوعات آنقدر مهم است که در دنیا شاخص دارد و کشورهای مختلف بر همان اساس رتبهبندی میشوند. شاخص حکمرانی خوب نمیگوید چقدر سرمایه جذب کردید یا با کدام شرکت قرارداد بستید بلکه نظام بوروکراتیک جاری در کشورها را به چالش میکشد.
با این اوصاف اگر حکمرانی بهخوبی پیش برود سرمایه و قرارداد و تکنولوژی هم از پی آن میآید اما اگر همه این موارد در کشور باشند و بهخوبی حکمرانی نشود، هیچ توسعه یا پیشرفتی پایدار نخواهد بود.
با همین استدلال و با توجه به اینکه وزیر نفت به شایستگی در جای خود ماندگار شده، لازم است این تذکر را تکرار کرد که اگر در آن جلسه مطالب بهدقت بیاننشده و دلیل موجهی پشت استخدام نمایندگان ادوار بوده، نسبت به آن شفافسازی صورت گیرد و اگر غیرازاین بوده هر چه سریعتر جبران مافات شود.
نظرات