آمار آقای رئیسجمهور مخدوش است؟
هفته گذشته رئیسجمهوری گزارشی از عملکرد صدروزه خود در رسانه ملی ارائه کرد. گزارشی که چندان بر مذاق بینندگان خوش نیامد.
چراکه اتفاق خاصی در حوزه اقتصادی کشور رخ نداده است که بتواند سر منشا خیر شده و آماری از موفقیتها را قطار کند.
به اعتقاد نگارنده آنچه سبب لمس شاخصهای مثبت اقتصادی از سوی مردم میشود، رونق تولید و ایجاد اشتغال است؛ که در هر دو حوزه، فاصله بسیاری با ایدهآل وجود دارد. و بدون تعارف میتوان گفت اتفاق چندانی در این حوزهها رخ نداده است.
نظرسنجیهای غیررسمی نیز حاکی از آن است که محبوبیت دولت تا حدودی افول کرده و فضای امید آنچنانکه باید در کشور حاکم نیست.
گزارشی که آقای رئیسجمهور از صد روز دولت دوازدهم ارائه داد به آمارهایی از اشتغال گرهخورده بود.
اما واقعیت وضعیت بیکاری در کشور با آمارهایی که از سوی رئیسجمهوری اعلام شد فاصله بسیاری دارد، و به نظر میرسد طرحهای دولت در حوزه اشتغال با شکست مواجه شده است. و نمیتواند تا این حد مثبت باشد.
طبق آمار ارائهشده از سوی رئیسجمهوری از پاییز ۹۳ تا تابستان ۹۶ سالانه بهطور متوسط ۶۸۵ هزار اشتغال خالص ایجادشده است. و رقم اشتغال تابستان امسال نسبت به سال قبل بالای ۷۰۰ هزار نفر بوده است.
آماری که با ادعاهای پیشازاین گفتهشده از سوی دولتمردان تناسبی ندارد.
پیشتر و زمانی که در برنامه ششم توسعه دولت مکلف به ایجاد سالانه 950 هزار شغل شد، معاون اول رئیسجمهوری ادعا کرد که برای ایجاد این میزان شغل باید سالانه 770 میلیارد تومان سرمایهگذاری در کشور صورت بگیرد.
اما آیا سرمایهگذاری که قادر به ایجاد 700 هزار شغل باشد در کشور صورت گرفته است؟
اگر فرض را بر این بگذاریم که 700 هزار شغل ایجاد شده است چرا نرخ بیکاری کاهش پیدا نکرده و مردم آن را احساس نمیکنند؟ چرا تعداد بیکاران در خانوارها تغییری نکرده و گویا از فردی به فرد دیگر منتقل شده است؟
چند سوال هم باید از دستاندرکاران مرکز آمار پرسیده شود: آماری که به آقای رئیسجمهور دادهاند بر چه مبنایی است آیا شغل رسمی است؟ خویشفرمایی است؟ اشتغال کامل است؟ شغل فصلی در آن لحاظ شده است یه نه؟
این سوالات و سوالات دیگری ازایندست بسیار است که در مورد آنها ابهام و تردید وجود دارد. باید دید افرادی که آقای رئیسجمهور میگوید برایشان شغل ایجادشده است کجا مشغول به کار هستند.
انتظار میرود 70 درصد شاغلان جدید در کارگاههای کوچک و متوسط مشغول باشند که الزاما باید در آمارهای تامین اجتماعی منعکسشده باشد.
واقعیت آن است که طرحهای دولت در قالب «طرح کارورزی ویژه فارغالتحصیلان دانشگاهی»، «طرح مهارتآموزی در محیط کار واقعی برای جوانان»، «طرح مشوقهای کارفرمایی» و«اشتغالزایی با شناسایی رَستههای منتخب در هر استان» به دلیل نبود زیرساختها، موفق نبوده و چنانچه شغلی بهواسطه آنها ایجادشده باشد مقطعی و ناقص بوده است.
از سوی دیگر انتظار میرود آمار افرادی که شغل خود را ازدستدادهاند نیز منتشر شود. آمار آقای رئیسجمهور در مورد ایجاد شغل را تنها در شرایطی میتوان درست تلقی کرد که آمار خروج افراد از شغل و شغلهای فصلی نادیده گرفته شود.
آقای رئیسجمهور در مورد آن بخشی سخن گفته که برایشان شغل ایجادشده است اما از آن تعدادی که بیکار شدهاند سخنی به میان نیاورده است. با توجه به ابهاماتی که وجود دارد به نظر میرسد اطلاعات دقیقی به رئیسجمهوری نرسیده است.
از سوی دیگر مرکز آمار اعلام کرده حدود 3 میلیون و 200 هزار نفر در سال 95 حتی یک ساعت هم کارنکردهاند. اما آمارهای غیررسمی اعدادی بزرگتر از این را به رخ میکشد. و سخن از 6 و نیم میلیون نفر بیکار در میان است که 40 درصد آنها را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهد.
اگر بپذیریم که دولت برای حل بیکاری تلاش کرده، نمیتوانیم بپذیریم که در رسیدن به این هدف موفق بوده است.
آمارسازی یا ارائه آمار مخدوش مختص دولتهای نهم و دهم بود و از آقای روحانی بیش از این انتظار میرود. بهخصوص آنکه برخی از اعضای کابینه دولت مستقر، برای انتخابات ریاست جمهوری دولت سیزدهم مطرح هستند و عملکرد دولت دوازدهم بر رای مردم در انتخابات 1400 موثر خواهد بود.
نظرات