خبر مهم:

فونیکس - هدر اخبار
شادی تنها احساس اجتماعی افراد نیست یونس اکبری، جامعه شناس و مدیر گروه مطالعات سلامت مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران
کد مطلب: ۹۵۱۷۲۳

شادی تنها احساس اجتماعی افراد نیست

شادی تنها احساس اجتماعی افراد نیست

شاد بودن به عنوان حالت عادی زندگی نمی‌تواند مورد پذیرش قرار گیرد. حالت طبیعی ما باید شامل تمامی احساسات باشد. به نظر می‌رسد انسان‌ امروزی نیاز است بپذیرد که احساسات منفی هم بخشی از زندگی هستند و تجربه آنها به معنای شکست در زندگی نیست.

به گزارش تجارت نیوز،

شادی و شاد بودن در دنیای امروز به یکی از موضوعات محوری تبدیل شده است. تبلیغات، رسانه‌ها و فضای مجازی همواره بر این نکته تاکید دارند که زندگی ایده‌آل با شادی و خوشحالی همراه است. این نگرش به‌نوعی به ما القا می‌کند که اگر شاد نیستیم، در حقیقت چیزی کم داریم یا در زندگی‌مان به مشکل برخورده‌ایم. اما آیا واقعاً می‌توان انتظار داشت انسان همیشه شاد باشد؟

انسان‌ها در مقام موجوداتی پیچیده، دامنه وسیعی از احساسات را تجربه می‌کنند. شادی تنها یکی از این احساسات است و در کنار آن، احساساتی چون غم، ترس، هیجان، استرس و اضطراب نیز بخشی از زندگی ما هستند. این احساسات نه‌تنها طبیعی‌اند بلکه ضروری نیز هستند. غم به ما کمک می‌کند با تجربیات تلخ کنار بیاییم و ترس به ما هشدار می‌دهد که در موقعیت‌های خطرناک احتیاط کنیم. در واقع، هر یک از این احساسات به‌نوعی نقش خود را در زندگی ما ایفا می‌کنند و نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. 

این روزها، اگر کسی احساس غم یا اضطراب داشته باشد، ممکن است به او برچسب «مشکل‌دار» بزنند. در حالی که این احساسات بخشی از زندگی طبیعی هر انسانی هستند. به‌نوعی، فشار اجتماعی برای شاد بودن به ما این پیام را منتقل می‌کند که احساسات منفی را باید پنهان کنیم و خود را به شکل ایده‌آل جامعه وفق دهیم. این فشار می‌تواند منجر به احساس انزوا و تنهایی شود، چراکه افراد از بیان واقعی احساسات خود می‌ترسند و به‌جای آن، نقابی از شادی بر چهره می‌زنند. 

در واقع، شاد بودن به عنوان حالت عادی زندگی نمی‌تواند مورد پذیرش قرار گیرد. حالت طبیعی ما باید شامل تمامی احساسات باشد. به نظر می‌رسد انسان‌ امروزی نیاز است بپذیرد که احساسات منفی هم بخشی از زندگی هستند و تجربه آنها به معنای شکست در زندگی نیست. بلکه این احساسات به ما کمک می‌کنند خود را بهتر بشناسیم و رشد کنیم. به عنوان مثال، غم می‌تواند فرصتی برای تفکر عمیق درباره زندگی و ارزش‌هایمان باشد. به‌علاوه، جوامع باید به‌جای ترویج یکسان‌سازی احساسات، به تنوع احساسات احترام بگذارند. 

به عبارت دیگر شادی یکی از احساسات ارزشمند است، اما نمی‌توان آن را تنها حالت عادی انسان‌ها به شمار آورد. ما انسان‌ها نیاز داریم تمامی احساسات را تجربه کنیم و از آنها درس بگیریم. شاید نیاز باشد به خودمان اجازه دهیم که احساسات مختلف را تجربه کنیم و بدانیم هر کدام از آنها در زندگی ما جایگاه خاصی دارند. این‌گونه می‌توانیم به یک زندگی واقعی و معنادار دست یابیم که در آن شادی تنها یکی از رنگ‌های زیبای آن است.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.