سلطه چین بر صنعت جهان
هنگامی که چین به سلطه صنعتی برسد، همهچیز میتواند به شدت تغییر کند. با این حال، با رعایت روند فعلی، توانایی صنایع چینی برای به اوج رسیدن تا سال 2030 بیتردید است.
برای تقریبا طی سه دهه، اقتصاد چین که توسط صنایع آن به قدرت رسیده است، همینطور به رشد نجومی خود ادامه میدهد. با این حال، در میان این رشد چشمگیر، کاهشهای اخیر باعث شده است که متخصصان پیشبینیهایی در مورد شانس صنعت چین برای ادامه رقابت در جهان انجام دهند.
در حالی که هیچکس نمیتواند اقتصاد استوار چین را انکار کند، اما مصرف در طول این دوره رشد قابل پیشبینی را تجربه نکرده است. حقیقت این است که این ناکامی تاثیر کمی بر توانایی صنایع چین برای حرکت به سمت خط مقدم دارد. در اینجا 4 دلیل برای اینکه چرا چین در سال 2030 به یک قدرت تبدیل خواهد شد، آورده شده است:
زندگی شهری
همانطور که مراکز شهری چین به رشد خود ادامه میدهند، صنعت چین هم رشد خواهند کرد.
در طول 30 سال گذشته، جمیعت چین 500 میلیون نفر بیشتر شده است. با افزایش جمعیت، تعداد افرادی که در مراکز شهرها زندگی میکنند هم افزایش یافته است. تا سال 2030، حداقل یک میلیارد چینی شهرهای این کشور را اشغال خواهند کرد. این حدود 70 درصد از کل جمعیت چین است.
افزایش جمعیت، نیاز به مسکن و زیرساختها را بیشتر میکند. بنابراین جای تعجب نیست که در شهرهای پرجمعیت به تخریب سازههای قدیمی و ناکافی نیاز مبرمی وجود دارد. بعضی کارشناسان معتقدند که به 40 میلیارد مترمربع فضای جدیدی مسکونی و تجاری نیاز است که به معنی تخریب نیمی از تمام ساختارهای فعلی خواهد بود.
به غیر رونق ساختوساز که ساختمانهای جدید را به همراه دارد، چین باید به دنبال بازسازی سیستمهای حملونقل عمومی خود باشد. این امر به ایجاد بهتر سیستمهای حملونقل موثرتر با دهها فرودگاه بزرگ نیاز دارد. تمام این موارد به فنّاوری جدید و محصولات ساختمانی برتر، نوآوریهای بالاتر برای حل مسئله احتیاج دارد. به نوبه خود این فناوریها و راهحلهای جدید به رونق صنایع جین برای سالهای آینده کمک خواهد کرد.
رونق بیشتر طبقه متوسط
یکی از قابل توجه ترین تغییرات جمعیتی در چین طی سه دهه گذشته، افزایش طبقه متوسط و قدرت مصرفی آن بوده است. آرامش قوانین کسبوکار توسط دولت چین، میلیونها نفر از مردم را از فقر بیرون کشیده و به سمت ایجاد یک طبقه متوسط نوظهور سوق داده است. در این دوره جدید، اقتصاد از طریق افزایش مصرف، مصرفی که با نرخ ثابت رشد میکند، حرکت داده شده است.
به دلیل اینکه این بازار برای نادیده گرفتن بسیار مهم است، صنعت چین راههای جدید برای دسترسی به قدرت خرید پیدا خواهد کرد. تعداد زیادی از طبقه متوسط نوظهور بیرون از مراکز شهرها زندگی میکنند. بنابراین نیاز به مسکن و کالاهای مصرفی ادامه خواهد یافت.
انقلاب سبز
این یک راز نیست که چین، یکی از بزرگترین آلودهکنندهها در جهان است. سم و زبالههای سمی تولیدشده توسط صنایع مختلف چین به مرز هشدار رسیده است. در حقیقت طبق گزارش بانک مرکزی، 17 شهر از 20 شهر آلوده دنیا، در چین قرار دارند. با این حال شاید تعجب کنید که چین در خط مقدم انقلاب سبز انرژی قرار گرفته است.
این بدرفتاری باعث شده که چین به چمنزارهای سبزتر حرکت کند که باعث ایجاد اثرات موجدار قابل توجهی به دیگر نقاط جهان خواهد شد. راههای زیادی برای این مسئله وجود دارد. چین در حال حاضر بزرگترین تولیدکننده انرژی بادی است و انرژی بالایی نسبت به کل ایالاتمتحده تولید میکند. به همین ترتیب، ظرفیت انرژی خورشیدی چین به تازگی به 18 گیگاوات افزایش یافته که در حال حاضر همتراز با تولید در امریکاست.
برنامه کپ اند ترید (cap-and-trade) دولت انتشار گازهای گلخانهای را محدود میکند و شرکتها با انتشار بیش از میزان تعیین شده جریمه میشوند. با این حال، یک شرکت تولیدکننده میتواند اعتبار باقیمانده خود را به شرکت دیگری که نیاز دارد، بفروشد.
به این ترتیب چین با ایجاد یک بازار اوراق قرضه سبز، تولیدکنندگان را علاقهمند به استفاده از شیوههایی برای سبزتر شدن کرده است.
توانایی استفاده از انرژیهای تجدید پذیر برای اتومبیلها، هواپیماها و کشتیها نهتنها باعث حفظ سیاره میشود بلکه به کاهش هزینههای مربوط به حملونقل کالا هم کمک میکند.
با این حال، این منابع تنها به کسبوکار محدود نمیشود. کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و تمایل به زندگی با محیط سبز بیشتر، باعث ایجاد فضاهای سبزتر میشود. درنتیجه نوآوری روشهای کارآمد گرمایش و سرمایش فضاهای مسکونی نیز به رشد صنعتی در این بخشها هم کمک خواهد کرد.
مهارت صادرات
برای سالهای زیادی، چین مزیتهای زیادی برای مهارت صادرات به کشورهای دیگر که به فنّاوری پیشرفته یا زیرساختها نیاز دارند، در نظر گرفته است.
در حالی که کشورهای شرقی و غربی با یکدیگر همکاری میکنند، اما چین تمرکز خود را بر اقتصادهای نوظهور مانند کشورهای آفریقایی گذاشته است. با این تفکر، جای تعجب نیست که چین هماکنون مهمترین شریک تجاری آفریقا است.
به دلیل این تمرکز، شرکتهای چندملیتی در حمایت از تلاشهای چین ایستادهاند، آنها به تامین نیازهای اقتصادهای نوظهور تمایل دارند. با این حال، این همکاری به آفریقا ختم نمیشود.
چین همچنین همکاری با کشورهای حوزه کارائیب و آسیای مرکزی را فراهم کرده است. با این سرمایهگذاریها، چین حضور مدام شرکتهایش را تضمین میکند.
یک شماره جدید
غلبه چین در صنعت جهان یک اتفاق نیست. دههها مشاهده و اجرای آرام، او را تبدیل به نیروگاه امروز کرده است.
کشورهای دیگر مانند هند و برزیل هم برای حضور صنعتی قویتر تا سال 2030 تلاش میکنند. با این حال هیچ دلیل وجود ندارد که فکر کنیم آنها بتوانند جایگزین چین شوند.
از سوی دیگر، امریکا بهعنوان یک سنتی قوی باید برای قرار گرفتن در مقام دوم تلاش کند. تمام نشانهها حاکی از این است که چین تا سال 2030 تولید ناخالص داخلی خود را سه برابر خواهد کرد.
منبع: اتاق بازرگانی تهران
نظرات